
کتاب قصه هایی از سرزمین امریکا
معرفی کتاب قصه هایی از سرزمین امریکا
کتاب قصه هایی از سرزمین امریکا با گردآوری پژمان طهرانیان در انتشارات شرکت کتاب هرمس منتشر شده است. کتاب حاضر از مجموعهٔ «افسانههای ملل» و دربردارندهٔ ۱۵ داستان کوتاه آمریکایی است.
درباره کتاب قصه هایی از سرزمین امریکا
کتاب قصه هایی از سرزمین امریکا (Latin - American legends) دربردارندهٔ داستانهایی از پرو، برزیل و آمریکای شمالی است. عنوان داستانهای این مجموعه عبارت است از «همسایه نانوا»، «بانوی پرهیزگار و بخشنده ما»، «سومه»، «شاهزادهخانمِ پرنده»، «تیز کردنِ تبر»، «بزی که به مدرسه رفت»، «بالتو و مبارزهاش با مرگ»، «بیلی، سگی که گُل کاشت»، «روح کورونادو»، «سامی و شکار خرگوش»، «اوناواندا»، «ساعتِ دورهگرد»، «رویال گرینز»، «پرواز در کولاک» و «مغازه زرد».
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب قصه هایی از سرزمین امریکا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و علاقهمندان به قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قصه هایی از سرزمین امریکا
«خورشیدِ گرد و بزرگ از گوشه کوه بنفشرنگ سر بیرون آورد و سراسر آسمان را نارنجی و طلایی کرد و اشعههای درخشانش را روی صحرای خشک و شنی در دامنه یک تختکوه تاباند. خورشید سعیاش را کرد که نورش را به داخل خانههای گِلی و سنگی سرخپوستهای قبیله پواِبلو در بالای تختکوه بتاباند، اما اشعههایش کار سختی پیش رو داشتند؛ چون پنجرههای خانهها خیلی کوچک بودند.
با این حال، سامی، با ورود اولین اشعه خورشید به اتاق، از خواب بیدار شد. خمیازهای کشید و از زیر پتوی گرم و پوستین گوسفندی که روی تختخوابش کشیده شده بود، بیرون آمد. شلوار سفید و پیراهن قرمزش را پوشید و موکازین های نرمش را هم به پا کرد.
وقتی کمربند نقرهایاش را به کمر میبست، چشمهای سیاهش از شادی و هیجان برق زد. چون یادش افتاده بود که آن روز برایش اتفاق بسیار خوشایندی خواهد افتاد. پدرش قول داده بود او را به شکار خرگوش ببرد و چوبدستی خمیده کوچکی هم که مخصوص شکار خرگوش بود، برایش درست کرده بود. آرزوی سامی این بود که روزی بتواند چوبِ شکارِ خرگوشش را به خوبی پدرش پرتاب کند. نوار قرمزرنگی دور سرش بست و بدو سراغ موهو رفت.
موهو، خواهر کوچکتر سامی بود. او داشت در درست کردن صبحانه به مادرش کمک میکرد. مادر پووولو درست میکرد. آرد ذرت را با شکر و آب در کاسهای میریخت و بعد موهو آن قدر آنها را هم میزد و هم میزد تا خمیر سفتی به دست بیاید. در همان حال که موهو خمیر را عمل میآورد، مادر تابهای پر از آب روی اجاق میگذاشت و وقتی آب داغِ داغ میشد، کمی چربی گوسفند در آن میریخت و بعد با خمیر، گلولههای کوچکی درست میکرد و آنها را در تابه میانداخت.»
حجم
۱۲۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۱۷۱ صفحه
حجم
۱۲۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۱۷۱ صفحه