
کتاب بررسی فقهی اشتراط جنسیت، در تصدی منصب قضاء
معرفی کتاب بررسی فقهی اشتراط جنسیت، در تصدی منصب قضاء
کتاب الکترونیکی «بررسی فقهی اشتراط جنسیت در تصدی منصب قضاء» نوشتهٔ محمد داودآبادی اثری پژوهشی در حوزهٔ فقه اسلامی است که نشر یافته آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی مبانی و ادلهٔ فقهی پیرامون شرط بودن یا نبودن جنسیت (مرد یا زن بودن) برای تصدی منصب قضاوت میپردازد و با رویکردی تحلیلی، دیدگاههای مختلف فقیهان شیعه را در این زمینه واکاوی میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بررسی فقهی اشتراط جنسیت، در تصدی منصب قضاء
این اثر در قالب ناداستان پژوهشی و فقهی نگاشته شده و ساختاری منظم دارد که ابتدا به کلیات و مفاهیم کلیدی مرتبط با قضاوت، جنسیت و اشتراط میپردازد و سپس وارد بحثهای تخصصیتر میشود. «بررسی فقهی اشتراط جنسیت در تصدی منصب قضاء» با تکیهبر منابع اصلی فقهی، آیات قرآن، روایات و تحلیلهای عقلی، تلاش میکند تصویری جامع از دیدگاههای فقهی دربارهٔ امکان یا عدم امکان قضاوت زنان و افراد خنثی ارائه دهد. نویسنده با بررسی اقوال مشهور و اقلیت، نقد و تحلیل ادلهٔ هر گروه را در دستور کار قرار داده است. کتاب بهویژه به اختلافنظرهای فقیهان دربارهٔ شرط بودن مرد بودن برای قاضی و امکان تصدی زنان یا افراد خنثی به این منصب میپردازد و در نهایت، با جمعبندی استدلالها، تلاش میکند به نتیجهای منسجم و مستدل برسد. این کتاب برای پژوهشگران، دانشجویان و علاقهمندان به فقه اسلامی و حقوق، منبعی تحلیلی و مستند بهشمار میآید.
خلاصه کتاب بررسی فقهی اشتراط جنسیت، در تصدی منصب قضاء
در «بررسی فقهی اشتراط جنسیت در تصدی منصب قضاء»، نویسنده ابتدا به تبیین مفاهیم پایهای مانند قضاوت، جنسیت و اشتراط میپردازد و سپس به سراغ اصل مسئله میرود: آیا مرد بودن شرط لازم برای تصدی منصب قضاوت است یا خیر؟ در بخشهای اصلی کتاب، دیدگاههای مختلف فقیهان شیعه دربارهٔ این موضوع گردآوری و تحلیل شده است. برخی از فقیهان، مرد بودن را شرط قطعی قضاوت میدانند و به ادلهای مانند آیات قرآن، روایات و اجماع فقهی استناد میکنند. در مقابل، گروهی دیگر معتقدند که این شرط مطلق نیست و زنان نیز میتوانند در برخی موارد یا بهطور کلی قضاوت کنند. همچنین، دربارهٔ افراد خنثی نیز اختلافنظرهایی وجود دارد و برخی آنان را به مرد یا زن ملحق میدانند و برخی دیگر جنسیت سومی برایشان قائلاند. کتاب با بررسی دقیق ادلهٔ هر دو گروه، نقاط قوت و ضعف استدلالها را نشان میدهد. برای مثال، در تحلیل آیات قرآن، به سیاق و معنای لغوی واژگان توجه شده و استدلالهای مبتنی بر روایات نیز با دقت نقد شدهاند. نویسنده همچنین به نقش عرف، عقل و اصول فقهی مانند اصل اولی در موارد فقدان دلیل میپردازد و نشان میدهد که چگونه این اصول میتوانند در تعیین حکم مسئله مؤثر باشند. در نهایت، کتاب نتیجه میگیرد که بخش مهمی از اختلافات ناشی از تفاوت در برداشت از ادله و مبانی استنباط فقهی است و هر فقیه با توجه به مبانی خود، ممکن است به نتیجهای متفاوت برسد. دغدغهٔ اصلی کتاب، ارائهٔ تصویری روشن از فضای اجتهادی و استدلالی فقه شیعه در موضوع قضاوت و جنسیت است.
چرا باید کتاب بررسی فقهی اشتراط جنسیت، در تصدی منصب قضاء را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و مستند، یکی از مسائل چالشبرانگیز فقه اسلامی را بهصورت جامع بررسی کرده است. خواننده با مطالعهٔ این اثر، با مبانی استنباط فقهی، نحوهٔ استدلال فقیهان و اختلافنظرهای موجود در موضوع قضاوت و جنسیت آشنا میشود. همچنین، کتاب بهخوبی نشان میدهد که چگونه برداشتهای متفاوت از متون دینی و اصول فقهی میتواند به نتایج مختلفی منجر شود. برای کسانی که به دنبال فهم عمیقتر از ساختار استدلالی فقه شیعه و موضوعات حقوقی مرتبط با زنان و قضاوت هستند، این کتاب منبعی ارزشمند است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران رشتههای فقه و حقوق، علاقهمندان به مطالعات جنسیت در اسلام، و کسانی که دغدغهٔ بررسی نقش زنان در ساختارهای حقوقی و دینی دارند، پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به دنبال تحلیلهای فقهی دربارهٔ اشتراط جنسیت در مناصب کلیدی هستند، این اثر مفید خواهد بود.
بخشی از کتاب بررسی فقهی اشتراط جنسیت، در تصدی منصب قضاء
«در بحث حاضر نیز، یکی از مواردی که به عنوان معیار برای تحلیل آیات وجود دارد، بررسی سیاق آیات است که در مورد هر آیه، به صورت مخصوص مطرح خواهد شد. در مورد استدلال به آیه ۳۴ سوره نساء در جهت منع تصدی، دو مقدمه بیان شد که با تکیه بر آن دو استدلال وجاهت علمی پیدا نمود؛ اما اقتضای تفحص و بررسی مبتنی بر قواعد، آن است که چندان نمیتوان بر این دو مقدمه تکیه کرد چرا که حتی اگر این معنا برگرفته از تعدیه با علی در آیه باشد، لزوماً از همه موارد قرآنی این مطلب به دست نمیآید. با بررسی در میان آیات دیگر میتوان این نکته را تثبیت کرد: توجه به این دو آیه این مطلب را تأکید میکند که تعدیه با علی لزوماً به معنای علو و برتری نمیباشد. بعلاوه اینکه خود کلمه قوام معانی دیگری نیز دارد: القوام: المتکفل بالامر. قام الرجل علی المرة: صانها و قام بشأنها. قد یجیء القیام بمعنی المحافظة و الاصلاح و منه. کلمه «قوّام» صیغه مبالغه قائم است. کلمه قائم به معنای ایستاده بوده و تعبیر قائم علی در حالت عادی به معنای «ایستاده بودن بر» میباشد. اما این تعبیر به طور استعاری نیز استعمال دارد که در آن به معنای مراعات کردن و حفظ و مراقبت از چیزی میآید. با نظر به معنای مبالغهای که در صیغه قوام وجود دارد، این کلمه به معنای کسی است که برای کاری یا انجام امور کس دیگری با جدیت قیام میکند.»
حجم
۸۹۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۹۰ صفحه
حجم
۸۹۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۹۰ صفحه