کتاب جاسوسان شهر

کتاب «جاسوسان شهر» نوشتۀ جیمز پونتی، ترجمۀ مریم کمانی و ویراستۀ فاطمه آقابابائی است و نشر کتاب کوله پشتی آن را منتشر کرده است. جاسوسان شهر داستان دختری ۱۲ساله است که شبکهٔ سیستم عدالت کیفری نیویورک را هک می‌کند.

درباره کتاب جاسوسان شهر

کتاب جاسوسان شهر دربارۀ سارا دختر ۱۲سالۀ هکری است که در کانون اصلاح و تربیت به‌سر می‌برد. او به‌خاطر ظلم‌های ناپدری و نامادری‌اش پایگاه‌ داده‌های مراکز مختلف را هک می‌کند تا ببیند تابه‌حال سرپرستی چند کودک را به آن‌ها داده‌اند و در قبال سرپرستی بچه‌ها چقدر حقوق می‌گیرند و این پول‌ها را کجا خرج می‌کنند. او تمام اطلاعات را برای مددکار اجتماعی می‌فرستد؛ اما پلیس به‌جای آن ۲ نفر، سارا را دستگیر می‌کند سپس مردی که همه او را مادر صدا می‌کنند، در نقش وکیل وارد می‌شود و او را از آنجا آزاد می‌کند. اما این تازه آغاز ماجراست. سارا نمی‌داند که قرار است وارد یک شبکهٔ مهم جاسوسی شود.

شخصیت‌پردازی در داستان به‌ویژه شخصیت سارا بسیار دقیق است و خواننده می‌تواند با او هم‌ذات‌پنداری کند. با خلاص‌شدن از کانون اصلاح و تربیت و پیوستن به تیم جاسوسی، سارا خودش را بیشتر می‌شناسد و در طول داستان مسیر رشد را طی می‌کند. تیمی که مادر ترتیب داده است متشکل از بچه‌های زیر ۱۶سالی است که هرکدام استعداد و توانایی‌های خارق‌العاده‌ای دارند. در این مسیر که برای عدالت می‌جنگند سارا به درک بهتر از خود و توانایی‌هایش می‌رسد، معنای شجاعت را می‌فهمد و مهم‌تر از آن، برای اولین‌بار خود را عضو یک خانواده می‌بیند. او ۱۲ساله است؛ اما تجربه‌های سخت زندگی باعث شده تا همیشه بخواهد خود را قوی نشان دهد و حتی از اشک‌ریختن فرار کند. او با اینکه به‌سختی به آدم‌ها اعتماد می‌کند؛ اما مادر را یک خوبِ واقعی تشخیص می‌دهد و به او اعتماد می‌کند.

جیمز پونتی کار مهمی در آوردن شخصیت‌های مختلف با توانایی‌ها و جنسیت‌های مختلف انجام داده است. هرکدام از بچه‌ها از یک جای جهان هستند که باوجود تفاوت‌ها قرار است کنار هم مأموریت‌ها را به سرانجام برسانند. اسم‌های مستعار بچه‌ها براساس نام شهرهایی است که اصالتاً به آنجا تعلق دارند؛ بروکلین (سارا)، سیدنی، کت، ریو و پاریس. 

خواندن کتاب جاسوسان شهر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به نوجوانان و حتی بزرگسالان علاقه‌مند به رمان‌های ماجراجویی و مهیج پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جیمز پونتی

جیمز پونتی در ایتالیا به دنیا آمد، در فلوریدا بزرگ شد و اکنون در اورلاندو زندگی می‌کند. او عاشق سفر، نوشتن و وقت‌گذراندن با خانواده‌اش است. رشتۀ تحصیلی‌اش فیلم‌نامه‌نویسی بود و کتاب‌های او از جمله «سه‌گانهٔ شهر مرده» از پرفروش‌های نیویورک‌تایمز است. 

بخشی از کتاب جاسوسان شهر

«سارا با تمسخر گفت: «بله. همون‌ها رو می‌گم. اونها دلشون می‌خواد هر روز بچه‌های بیشتری رو به فرزندی بگیرن، گرچه برای همهٔ اونها به اندازهٔ کافی جا ندارن. اون هم فقط به این خاطر که از دولت در قبال سرپرستی بچه‌ها حقوق می‌گیرن؛ بچهٔ بیشتر یعنی پول بیشتر. اصلاً هم برای کسی مهم نیست این آدم‌ها این پول رو برای بچه‌ها خرج می‌کنن یا نه. هیچ‌کس این موضوع رو بررسی نمی‌کنه. ما رو چندنفری می‌چپوندن توی یه اتاق کوچک و به جای اینکه برای هرکدوم از ما جداگونه غذا بریزن، همهٔ غذا رو با قابلمه می‌ذاشتن روی میز تا به نظر برسه غذای زیادیه. اسم این کارشون رو هم گذاشته بودن: "سرو غذا به روش خانوادگی." درحالی‌که به نظر من این حرفشون خیلی مسخره بود، چون اونها با ما جوری رفتار می‌کردن که اسمش رو می‌شه هرچیزی گذاشت به‌جز خانواده. حدوداً یه ماه پیش، یه بچهٔ جدید به اسم گابریل به جمع ما اضافه شد. اون بچهٔ ترسو، غمگین و تنهایی بود، با تمام خصوصیاتی که می‌شه از یه بچهٔ پنج‌ساله توقع داشت. به من هم خیلی علاقه داشت، چون فقط ما دو نفر توی اون خونه اهل اسپانیا بودیم.»

«اونها هردوی ما رو در پشت‌بوم زندانی کردن و ما رو تا صبح همون‌جا تنها گذاشتن. اونجا سرد و خیلی هم ترسناک بود. صبح روز بعد که به مدرسه رفتم، برای رفتن به آزمایشگاه کامپیوتر مجوز گرفتم و دست‌به‌کار شدم. اول پایگاه داده‌های کانون اصلاح‌وتربیت رو هک کردم تا ببینم تابه‌حال سرپرستی چند کودک رو به کلارک داده‌ان. بعد حساب بانکی‌شون رو هک کردم تا ببینم در قبال سرپرستی این بچه‌ها چقدر حقوق می‌گیرن و این پول‌ها رو کجا خرج می‌کنن.» مرد، درحالی‌که داشت کاغذهای جلوی رویش را ورق می‌زد، گفت: «مسئولان بانک به‌خاطر هک کردن سیستم بانکی متهمت نکردن؟» سارا پوزخندی زد و گفت: «خب معلومه که این کار رو کردن. اونها از من شکایت کردن. مطمئنم اصلاً دوست ندارن همهٔ دنیا باخبر شن که یه دختر دوازده‌ساله تونسته سیستم امنیتشون رو هک کنه.»