کتاب ببر
معرفی کتاب ببر
کتاب ببر نوشتهٔ ژوئل دیکر و ترجمهٔ آریا نوری است و انتشارات شبنا آن را منتشر کرده است. این کتاب داستان کوتاهی از خالق پرونده هری کبر است.
درباره کتاب ببر
خبر بهسرعت هرچهتمامتر در سنپترزبورگ پخش شده بود. در آن روز سرد ماه اوت سال ۱۹۰۳، فقط درمورد این خبر صحبت میکردند، چه در عمارتهای بزرگ اشرافی و چه در خانههای فقرا. همه در این مورد صحبت میکردند و از ترس میلرزیدند. صورت عابرانی که از پارک عبور میکردند حین صحبت دربارهٔ این موضوع در هم میرفت. کودکان صحنههایی را که بزرگسالان تعریف میکردند بازی میکردند. آنها با غافلگیرکردن عابران پیاده سرگرم میشدند.
میگفتند حتی تزار هم نگران اتفاقی بود که در آنسوی کشور رخ داده. در سیبریِ بزرگ که زمستانهای یخبندان و تابستانهای سوزانی داشت، اهالی یک روستا را بهطور کامل قتلعام کرده بودند. دو راهب که حین گردش در کشور تصمیم گرفته بودند در تیبیه توقف کنند، این خبر را رسانده بودند. تیبیه روستایی مختص موجیکها بود. این روستا در میانهٔ کوهستان قرار داشت و کشاورزی در آن بسیار سخت بود. همهٔ اهالی آن بهشدت فقیر بودند و در خانههای چوبی یا سنگی زندگی میکردند. همهٔ خانهها پیرامون یک میدان مرکزی کثیف ساخته شده بود. این خانهها با دیوارهایی نهچندان مقاوم از هم جدا میشدند. در حیاط خانهها هم گاوها و اسبهای کاری بسیار خسته و رنجور را میگذاشتند.
دو راهب، سوار بر قاطر، در یکی از روزهای گرم اواخر ماه ژوئیه به تیبیه رسیده بودند. آنها چیزی با خود نداشتند. به همین علت روی سخاوت اهالی دهکده حساب کرده بودند، اهالی فقیر و درعینحال سخاوتمند. به آنجا که رسیدند هیچکس را در میدان اصلی شهر ندیدند و حسابی متعجب شدند. هیچکس در حال کار روی زمین نبود. هیچکس در حال به چراگاه بردن یک گله حیوان نبود. چراگاههایی با چمنهایی نرمتر از ساقههای زرد نزدیک روستا.
آرامش غیرطبیعی روستا در ابتدا توجهشان را جلب کرده بود. فکر کرده بودند گرما اهالی روستا را در خانههایشان و حیوانات را در اصطبلها حبس کرده بود. ولی کمی بعد، در میان خانهها، اسبی با گلوی بریده را پیدا کردند. سپس دومین اسب را هم پیدا کردند. کمی دورتر یک گله گوسفند در خون خودشان غرق بودند.
در این روستا چه روی داده بود؟!
خواندن کتاب ببر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره ژوئل دیکر
ژوئل دیکر متولد ۱۶ ژوئن ۱۹۸۵ یک نویسنده، و رماننویس اهل سوئیس است. او برنده جوایزی همچون جایزه بزرگ رمان فرهنگستان فرانسه شدهاست. دیکر تا نوزدهسالگی در سوئیس درس خواند و بعد از آن برای دورهای یکساله به فرانسه رفت. ژوئل دیکر بعد از برگشتن از فرانسه، در دانشگاه ژنو حقوق خواند و سال ۲۰۱۰ از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. او جوایز بسیاری گرفته است و در میان نویسندگان به دلیل جزئینگری و هوش بالا بسیار مشهور است.
بخشی از کتاب ببر
«راهبها روی این مسئله توافق داشتند که حمله بهتازگی صورت گرفته بود: اجساد قربانیها هنوز هم گرم بود. مخصوصاً اینکه با وجود گرمای شدید هوا، هیچ اثری از فساد در اجساد به چشم نمیخورد. چه کسی توانسته بود مرتکب چنین قتلعامی شود؟ در ابتدا به فکر یک گروه خلافکار و خونریز افتادند. آنها برای دزدی به این دهکده آمده بودند؛ ولی در دهکده پولی برای دزدیدن نبود. دو راهب گمان کردند که ممکن بود دزدها هنوز هم در آن نزدیکی باشند و بهشدت ترسیدند: چنین قاتلانی هیچگونه شرافت و اعتقادی نداشتند و تردیدی در کشتن آنها نمیکردند. اهمیتی هم به راهب بودن آنها نمیدادند. بهسرعت بهسمت قاطرهایشان دویدند، نشستند و با لگدزدن به قاطرها حرکت کردند. اما زمانی که داشتند از کنار یک خانه عبور میکردند، قاطرها با ترس و وحشت ایستادند. راهبها مسئول آن جنایت را در برابر دیدگانشان دیدند: یک ببر عظیمالجثه که پوزهاش هنوز هم غرق خون بود، در برابرشان ایستاده بود.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶ صفحه
نظرات کاربران
کوتاه و آموزنده بود. دوست داشتم. کلا این ژوئل دیکر خیلی ذوق نویسندگی داره.
تا دیدم مال نویسندهی پروندهی هری کبره خریدمش. داستان کوتاه بود. خیلی باحال بود. دوستش داشتم.