کتاب بررسی تحولات اجتماعی ایران سه دهه پس از انقلاب اسلامی
معرفی کتاب بررسی تحولات اجتماعی ایران سه دهه پس از انقلاب اسلامی
کتاب بررسی تحولات اجتماعی ایران سه دهه پس از انقلاب اسلامی نوشتهٔ کریم رضادوست و صادق پیوسته است و انتشارات اندیشه احسان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب بررسی تحولات اجتماعی ایران سه دهه پس از انقلاب اسلامی
در کتاب بررسی تحولات اجتماعی ایران سه دهه پس از انقلاب اسلامی تلاش شده است تغییرات برجستهٔ اجتماعی ایران که به تسامح تحول نامیده شدهاند، در طول سه دهه پس از انقلاباسلامی بررسی شود. پژوهش با توصیف تاریخی سالهای پس از انقلاباسلامی بهصورت روزشمار وقایع مهم آغاز میگردد. چهارچوب نظری، ترکیبی است از فرضیهٔ حسین بشیریه دربارهٔ نظامسیاسی جمهوری اسلامی ایران، نظریهٔ آسیبشناسی خردهنظامهای نظامجامعه که توسط مجید کوثری از تئوری پارسونز برگرفته شده و مراحل تاریخی جوامع جرج هربرت مید به تفسیر و تشریح حسین ابوالحسن تنهایی. در بخش چهارچوب نظری، مفاهیم مورد استفاده در تحقیق برای پیشگیری از برداشتهای متفاوت بهصورت مختصر تشریح شدهاند.
شیوهٔ جمعآوری اطلاعات در این پژوهش، مرور ثانویهٔ اسناد بوده است یعنی شواهد توصیفی و تحلیلی مرتبط در پژوهشهای پیشین، برای سنجش درستی و نادرستی فرضیهها استفاده شدهاند. به این ترتیب، مشخص شده که مهمترین عامل تحول اجتماعی، گفتار دولت حاکم، در هر دوره بوده است. البته تغییر دولت به معنای قوهٔ مجریه، در هر دوره، تفاوتی در جهتگیری سیاستهای دولت به معنای اعم (state) نیز به همراه داشته است.
بررسی تحولات با توجه به عوامل اثرگذار در آنها انجام شده است. نتایجی که از پرسشهای تحقیق بهدست آمدهاند، عبارتاند از: چیرگی خردهنظامسیاسی بر سایر خردهنظامهای نظامجامعه، رابطه بین گفتار دولتها (قوهٔ مجریه در دورههای رؤسای جمهور مختلف) و تحول اجتماعی، رابطه بین گفتار اصلاحات و شبه دموکراسی، رابطه بین گفتار ایدئولوژیک و عدالتمحوری، تعیینکنندهتر بودن برخی نقشها (پُستها) از ساختارهای سیاسی، اجتماعی و... جامعه.
در این سالها، چیرگی خردهنظام سیاسی بر سایر خردهنظامها، ایدئولوژیک شدن کنشها را به همراه داشته است به این معنا که، کنش نیروهای سیاسی نه برای اجرای کارویژههای دولت بلکه تنها برای حفظ جایگاه گروه متبوعشان در مناصب بوده است. با این تفاوت که گفتار اصلاحطلبانه با تضعیف چیرگی خردهنظام سیاسی، در پی خردشدنِ نقشهای فراساختاری بوده اما گفتار بنیادگرایانه موجب قوام این چیرگی و نقشهای فراساختاری شده است. بنابراین، این دو گفتار در تحولات اجتماعی، دو سویهٔ مخالف را در جهتگیری کلان در پیش گرفتهاند.
در تحلیل نهایی و بهویژه با نگاه به رخدادهای پس از این سیسال، یعنی دههٔ اخیر بهعنوان مادهٔ آزمون نتایج بهدستآمده، از سویی با تأیید آشتیناپذیری این دو جریان و از سوی دیگر، با حذفناپذیری این دو در ساختار جمهوری اسلامی روبهرو بودهایم. به این ترتیب، همسویی در تدوین و اجرای برنامههای بلندمدت کشور، تاکنون ناممکن بوده و فرصتسوزی با توجه به تضاد جهتگیریهای کلان سیاستی، وجود داشته است. سرانجام، پیشنهاد پژوهشهای بیشتر برای دستیابی به روشهای تعیین منافع ملی مورد توافق نسبی این دو جریان یا هر ترکیبی از نیروهای جایگزین با فراگیری ملی، ضروری مینماید.
خواندن کتاب بررسی تحولات اجتماعی ایران سه دهه پس از انقلاب اسلامی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بررسی تحولات اجتماعی ایران سه دهه پس از انقلاب اسلامی
«پرسش محوری بررسی پیشرو این خواهد بود که آیا در ایران پس از انقلاب یعنی دورهٔ جمهوری اسلامی تحولات اجتماعی رخ دادهاند؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است واکاوی تاریخی و بازخوانی روایتهای تاریخی انجامگیرد. در این مسیر، در پی پاسخ پرسشهای زیر خواهیم بود:
- آیا خرده نظام سیاسی بر سایر خرده نظامها چیرگی داشته است؟
- آیا بین گفتار دولتها و تحول اجتماعی رابطه وجود داشتهاست؟
- آیا گفتار اصلاحات نظام سیاسی را به سمت شبه دموکراسی برده است؟
- آیا بین گفتار ایدئولوژیک و گفتار عدالتمحوری دولت رابطه وجود داشتهاست؟
- آیا بین رفتار کنشگران و گفتار دولت هر دوره رابطه وجود داشتهاست؟
- آیا برخی نقشها و افراد تعیین کنندهتر و تأثیرگذارتر از ساختارها بودهاند؟
گرچه تحلیل تحولات اجتماعی بر اثر تغییر متغیرهای دیگر مورد بررسی است، منظور حالتی احتمالی و نه تابعیت جبری وکاملاً یکطرفه است و شواهدی از مؤلفههای فرهنگی (شکاف نسلی و ارزشی، تغییر هنجارها، ارزشها، نمادها، باورها،...)، اقتصادی (سرانهٔ ملی، تورم و قدرت خرید، ضریب جینی،...)، سیاسی (گفتمان دولت، رویکرد دولت، تشکیل یا گسترش جنبشها، تعدد و آزادی مطبوعات و احزاب)، اجتماعی (تغییر پایگاههای اجتماعی، رتبهٔ توسعهٔ انسانی،...) و جمعیتی (مهاجرت، باروری و نرخ افزایش جمعیت، نرخ مهاجرت،...) و امثال آنها از متغیرهای میانی تحول هستند.
بر آن خواهیم بود که با بازگویی و مقایسهٔ مهمترین عوامل تحول، اهمیت دولت در این میان را با توجه به ادبیات موجود در این زمینه تشریح نماییم و آنگاه بهدنبال پاسخ پرسشهای پیشگفته باشیم. پرسشهایی که اهمیت پاسخگویی به آنها با توجه به چهارچوب نظری بحث، روشنتر خواهد شد.»
حجم
۷۰۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
حجم
۷۰۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه