کتاب یک مرگ در خانواده
معرفی کتاب یک مرگ در خانواده
کتاب یک مرگ در خانواده جلد نخست از رمان/خودزندگینامهٔ ششجلدی نبرد من نوشتهٔ کارل اوه کناوسگر و ترجمهٔ مهدی گازر و ویراستهٔ مهدی سجودی مقدم است و انتشارات مهراندیش آن را منتشر کرده است. این کتاب بسیار گیراست و با جزئیات دقیق، دلخراش و بهطرز عجیبی زیبا خواننده را مبهوت میکند. داستان این کتاب روایت فروپاشیِ یک خانواده است.
درباره کتاب یک مرگ در خانواده
رمان/خودزندگینامهٔ ششجلدی نبرد من شاهکاری است که کارل اُوه کْناوسگُر، نویسندهٔ سرشناس نروژی، با نوشتنِ آن، تصورات همگان دربارهٔ چیستیِ رمان را به چالش کشیده است. او طی این اثرِ ادبی اصیل، ماندگار و شگرف، به روایت نبرد خود با روزمرگیهای زندگیاش میپردازد و قلم شگرف و اعتیادآورش موجب میشود نوع جدیدی از خوانندگان خلق و مشتاق این نویسنده و آثارش شوند.
در کتابِ ۱ با نام یک مرگ در خانواده، کْناوسگُر بخشِ ۱ را با تأملی بر مرگ آغاز میکند و با طرز فکر لجامگسیختهٔ خود به این موضوع میپردازد. در ادامهٔ این بخش، به رویدادهای دوران نوجوانی و جوانیاش، از روابطش با پدرش گرفته تا موسیقی و معشوقههایش گریزی میزند. سپس در بخشِ ۲ به روایت مرگ پدرش که در اواخر عمر دائمالخمر شده بود اشاره میکند و از فرزندانی میگوید که بهرغم تمام خاطرات تلخ از پدرشان و درحالیکه آرزوی مرگش را در دل میپروراندند، حال ناچار به سوگواری برای او هستند.
شایان ذکر است که یک مرگ در خانواده به افتخاراتی ازجمله: از پرفروشترینهای نیویورکتایمز، از برترین کتابهای سالِ نیویورکر، در فهرست صد کتاب برتر قرن بیستویکم گاردین، کسب جایزهٔ براگهٔ نروژ (جایزهٔ ادبی سالانهٔ نروژ)، کتاب سالِ هفتهنامهٔ مورنبِلادهٔ نروژ و عناوین متعدد دیگری دست یافته است.
برخی از افتخارات این کتاب از این قرار است:
از پرفروشترینهای نیویورکتایمز
از برترین کتابهای سالِ نیویورکر
در فهرست صد کتاب برتر قرن بیستویکم گاردین
کسب جایزهٔ شنوندگان شبکهٔ رادیویی اِنآرکِی نروژ در سال ۲۰۰۹
کسب جایزهٔ براگه پِرایز (جایزهٔ ادبی سالانهٔ نروژ) در سال ۲۰۰۹
کتاب سالِ هفتهنامهٔ مورنبِلادهٔ نروژ در سال ۲۰۰۹
نامزد دریافت جایزهٔ منتقدان ادبی نروژ در سال ۲۰۰۹
نامزد دریافت جایزهٔ کتابفروشان نروژ در سال ۲۰۰۹
نامزد دریافت جایزهٔ منتقدان جوان نروژ در سال ۲۰۰۹
نامزد دریافت جایزهٔ شورای ادبی نوردیک در سال ۲۰۱۰
در فهرست برگزیدگان جایزهٔ ادبی دوبلین در سال ۲۰۱۰
نامزد دریافت جایزهٔ برترین کتاب مجلهٔ بِلیورِ آمریکا در سال ۲۰۱۰
در فهرست برگزیدگان جایزهٔ داستان خارجی مستقل در سال ۲۰۱۳
خواندن کتاب یک مرگ در خانواده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران رمانهای طولانی پیشنهاد میکنیم.
درباره کارل اوه کناوسگر
کارل اُوه کْناوسگُر، متولد ششم دسامبر ۱۹۶۸ در اُسلو، نویسندهٔ شهیر نروژی است که برای رمان ششجلدیاش تحت عنوان نبردِ من و نیز مجموعهٔ چهارفصلش مشهور است. او در دانشگاه بَرگِن در رشتهٔ هنر و ادبیات تحصیل کرده و ضمن تلاش برای نویسنده شدن، مشاغل متعددی نظیر تدریس در دبیرستان، کار در بیمارستان اعصابوروان و اشتغال در سکوی نفتی را تجربه نموده است. کْناوسگُر درنهایت توانست نخستین کتابش تحت عنوان ورای جهان را در سال ۱۹۹۸ به چاپ برساند و موفق به کسب جایزهٔ منتقدان ادبی نروژ برای این اثر شود. این نخستین بار بود که یک نویسندهٔ کتاباولی موفق به دریافت این جایزه میشد.
این نویسندهٔ خوشقلم که وال اِستریت ژورنال از او بهعنوان یکی از پدیدههای ادبی قرن بیستویکم یاد کرده، در طول دوران فعالیت ادبیاش موفق به کسب جوایز متعددی نظیر بِرِاگه پِرایز (جایزهٔ ادبی سالانهٔ نروژ) در سال ۲۰۰۹، جورسِلِم در سال ۲۰۱۷ و نیز سوئدیش آکادمی نُردیک پِرایز در سال ۲۰۱۹ شده است. برخی از صاحبنظران بر این باورند که کْناوسگُر برترین نویسندهٔ نروژی از زمان هنریک ایبْسِن است. اطناب کلامِ عامدانه و دقتنظر کْناوسگُر با مارسل پروست، رماننویس صاحبنام فرانسوی، در مجموعهٔ هفتجلدی در جستوجوی زمان ازدسترفته مقایسه شده است.
بخشی از کتاب یک مرگ در خانواده
«برای قلب، زندگی ساده است: تا جایی که بتواند میتپد و سپس میایستد. دیر یا زود، روزی این عملِ تپندگی از همنوازیاش دست میکشد و خون بهسمت پایینترین نقطهٔ بدن، جایی که آنجا در حوضچهٔ کوچکی جمع میشود، به جریان میافتد، از بیرون و از روی پوستی که تاکنون سفیدرنگ بوده است، به شکل یک لکهٔ تیره و کمرنگ دیده میشود و با کاهش دمای بدن، اعضا منقبض و رودهها تخلیه میشوند. در اولین ساعات، این تغییرات بسیار بهکندی رخ میدهند و چنان سنگدلانه و بیامان اتفاق میافتند که انگار چیزی آیینی بر آنها حکمفرماست، گویی که زندگی تحتِ قوانین خاصی سر فرود میآورد، نوعی توافق شرافتمندانه که نمایندگانِ مرگ به آن پایبندند، تا آنجایی که همواره پیشاز هجومشان بهسوی چشمانداز جدید، منتظر میمانند بلکه زندگی به جای اولش رجعت کند. بااینحال، در آن مرحله، این تهاجم' غیرقابلبرگشت است. نمیتوان انبوهی از باکتریهایی را که دستبهکارِ نفوذ به امعاواحشا شدهاند، متوقف ساخت. اگر آنها فقط چند ساعت زودتر تلاششان را آغاز میکردند، با مقاومتِ بیدرنگ مواجه میشدند؛ بههرحال هماکنون هرچیزی در اطرافشان آرام و ساکن است، چراکه آنها عمیقتر و عمیقتر در تاریکیِ نمناک فرومیروند. آنها در مجاری هاوِرس، غدد لیبِرکان و جزایرِ لانگرهانس پیشروی میکنند. بهسمت کپسول بؤْمن در کلیهها، ستون کلارک در فقرات، و جسم سیاه در مغزِ میانی میروند و درنهایت به قلب میرسند. قلب هنوز دستنخورده است، اما از فعالیتی که تمام ساختارش برای آن طراحی شده محروم است، همانند یک کارخانهٔ تولیدی که کارگرهایش مجبور شدهاند سراسیمه از آن بگریزند و یا آنطور که بهنظر میآید، گویی وسایلِ ترابریِ ساکن در مقابل ظلمات جنگل، از خود نور زرد ساطع میکنند، کلبهها متروکه شدهاند و نوار نقالهٔ سطلی تا دامنهٔ تپه کشیده شده است.»
حجم
۶۱۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۲۸ صفحه
حجم
۶۱۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۲۸ صفحه