
کتاب من اسپارتاکوس هستم!
معرفی کتاب من اسپارتاکوس هستم!
کتاب من اسپارتاکوس هستم! نوشتهٔ کرک داگلاس و ترجمهٔ محمداسماعیل فلزی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب یکی از آثار کلاسیک سینمایی به نام «اسپارتاکوس» است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب من اسپارتاکوس هستم!
مطالبی که کرک داگلاس در کتاب من اسپارتاکوس هستم! بیان کرده است، شرح چگونگی ساختن فیلمی مانند اسپارتاکوس در دورهای از بروز شکاف و تفرقه در تاریخ کشور است. کرک داگلاس، یکی از نمادینترین ستارههای سینمای جهان، بهعنوان تهیهکننده، نیکوکار و نویسندهٔ ده اثر داستانی و خاطرهنگاری، نام خود را برجسته کرده است. او بیش از ۵۰ سال پس از اکران حماسهٔ ماندگار خود، «اسپارتاکوس»، از پشت صحنهٔ ساخت این فیلم افسانهای گلادیاتوری پرده برداشته است. داگلاس تهیهٔ این فیلم را در میانهٔ دوران پر تنش سیاسی آغاز کرد، زمانی که غولهای هالیوود از استخدام هر کسی که به داشتن گرایشهای کمونیستی متهم میشد، خودداری میکردند. داگلاس در اقدامی پرخطر، «دالتون ترومبو»، فیلمنامهنویس تحریمشده را برای نوشتن «اسپارتاکوس» انتخاب کرد. ترومبو یکی از «ده نفر نامطلوب» بود، مردانی که به جای شهادت دادن در مقابل کمیتهٔ فعالیتهای ضدآمریکایی مجلس نمایندگان در مورد وابستگیهای سیاسیشان، به زندان رفته بودند. منبع اقتباس داگلاس هم خود موضوعی جنجالی بود، زیرا رمان «اسپارتاکوس» توسط «هاوارد فست»، زمانی که به دلیل سرپیچی از کمیتهٔ فعالیتهای ضدآمریکایی در زندان بود، نوشته شده بود. داگلاس در کتاب «من اسپارتاکوس هستم!» تصویری زنده و طنزآمیز را ترسیم میکند. این کتاب با عکسهای دورهی تازه کشفشده از ستارگان و فیلمسازان، هم در صحنه و هم خارج از صحنه، غنیتر شده است.
خواندن کتاب من اسپارتاکوس هستم! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب سینمای آمریکا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب من اسپارتاکوس هستم!
«بهسختی هضمش کردم. به نظرم مان برای این فیلم کارگردان مناسبی نبود. اما بالاخره کاچی بهتر از هیچی بود... . «باشه، پس مان کارگردان باشه.» وقتی به طرف دفتر کارم میراندم در ذهنم فهرست افراد و عواملی را که در اسپارتاکوس قرار بود مشارکت کنند مرور کردم: استودیو، کارگردان، اولیویه، لوتن، اوستینوف و بقیه. بعد از هشت ماه کار سخت و اعمال سیاستهای راهبردی برای شکست دادن گلادیاتورها سرانجام موفق شده بودیم.
وقتی داشتم خودروم را در پارکینگ پارک میکردم نمیتوانستم از این فکر نگرانکننده، که درست است نبرد را بردهایم اما ممکن است در جنگی که در پیش داریم ببازیم، خود را رها کنم.
برای آنکه در رقابت پیش بیفتیم تصمیم گرفتیم در اواخر ژانویه کار را شروع کنیم. لوکیشن انتخابی ما دره مرگ واقع در کالیفرنیای شرقی بود که زمینهای خشک و بایر و صخرهای آن میتوانست یادآور صحرای لیبی باشد، یعنی همانجایی که برده تراکی یا همان اسپارتاکوس را دستگیر کردند و به مالک مدرسه گلادیاتوری فروختند تا به منظور سرگرمی اربابان رومی آموزش ببیند.
فیلم با این صحنه بسیار مهم آغاز میشد. اما اولیویه هنوز معتقد بود خودش که در نقش سردار کراسوس ظاهر میشد باید داستان ظهور اسپارتاکوس، رهبر قیام بردگان، را به شکل داستانوار بازگوید. در واقع همین شکل بیان روایی داستان به شکل یادآوری خاطرات گذشته بود که انگیزه مهم او در پذیرفتن این نقش به شمار میآمد.
میدانستم که ما خودمان را به این شیوه از ساخت فیلم متعهد نکردهایم. اما اولیویه قبول نداشت.
مشکل اصلی آنتونی مان، کارگردان جدید ما، آماده نبودن فیلمنامه بود. تا وقتی نتوانم راهحلی برای مشکل ارائه کنم دوست ندارم آن را مطرح کنم و برای این مشکل راهحلی نداشتم. بنابراین توان خود را صرف حل مشکل دیگری کردم که هنوز باقی بود: یعنی انتخاب قهرمان زن داستان، وارینیا، دختر بردهای که عاشق اسپارتاکوس میشد.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه