دانلود و خرید کتاب دو خویشاوند شریف ویلیام شکسپیر ترجمه حمیدرضا ابراهیمی
تصویر جلد کتاب دو خویشاوند شریف

کتاب دو خویشاوند شریف

معرفی کتاب دو خویشاوند شریف

کتاب دو خویشاوند شریف نوشتهٔ ویلیام شکسپیر و جان فلچر و ترجمهٔ حمیدرضا ابراهیمی است. نشر قطره این نمایشنامهٔ انگلیسی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب دو خویشاوند شریف

در کتاب دو خویشاوند شریف (Two Noble Kinsmen)، عشق مسئلهٔ محوری است. شما با خواندن این نمایشنامهٔد انگلیسی، با چهرهٔ دیگری از روایت عشق روبه‌رو می‌شوید. گفته شده است که بسیاری از منتقدان این اثر را یک «رومانس» قلمداد می‌کنند؛ رومانسی که در آن شوالیه‌های شجاع بر سر مسئلهٔ عشق و وظیفه جان خود را با افتخار فدا می‌کردند. در داستان این نمایشنامه، نبرد در میدان جنگ و رودرروی دشمن شمشیرکشیدن و شجاعتی بی‌مثال از خود نشان‌دادن بسیار گواراتر و دلنشین‌تر از نبردی است که شوالیه را به چالش جد‌ تری فرا می‌خواند. شوالیهٔ قهرمان حالا در رویارویی با عشق باید بتواند شجاعت و شرافت خود را به منصهٔ ظهور برساند. گفته شده است که بخش‌هایی از این نمایشنامه به قلم ویلیام شکسپیر را جان فلچر نوشته است. وجود حرف و حدیث‌های حواشی نمایشنامهٔ «دو خویشاوند شریف» در مجامع ادبی، مانع از برشمردن این اثر در مجموعهٔ آثار ویلیام شکسپیر شده بود.

می‌دانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب دو خویشاوند شریف را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی قرن ۱۶ انگلستان و قالب نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ویلیام شکسپیر

ویلیام شکسپیر (۱۵۶۴ - ۱۶۱۶) شاعر و نمایشنامه‌نویس انگلیسی است که بسیاری او را بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویس تاریخ و بسیاری نیز او را بزرگ‌ترین نویسندهٔ انگلیسی‌زبان تاریخ می‌دانند. ویلیام فرزند «جان شکسپیر» و «ماری اردن» بود. پدرش یکی از مرفهین افراد شهر بود و مادرش نیز دختر زارع دولت‌مردی بود، اما روزگار به کام ویلیام خوش نماند و در سال ۱۵۸۷ پدرش ورشکسته شد. ویلیام تحصیلات ابتدایی و مقدماتی از زبان لاتین را در دبیرستانی در استنفورد گذراند، اما در ۱۳سالگی به‌دلیل تنگدستی پدر، مدرسه را رها کرد. او ۵ سال بعد با «آنا هاتاوی» ازدواج کرد که ۸ سال بزرگ‌تر از خودش بود و نتیجهٔ این ازدواج یک فرزند دختر و ۲ پسر بود.

در سال ۱۵۸۵ ویلیام، استنفورد را ترک کرد و به لندن رفت و آنجا در تماشاخانه‌ای مشغول به کار شد. او به بازیگری پرداخت و در نهایت همان‌جا شروع به نمایشنامه‌نویسی کرد که به‌دلیل هوش و قریحهٔ فطری مورداستقبال بسیاری واقع شد. اشتغال به نمایشنامه‌نویسی و فعالیت در هنر تئاتر برای او موقعیت‌های فراوانی به بار آورد و از این طریق ثروت بسیاری کسب کرد. آثار مکتوب او به ۳ دستهٔ تراژدی، کمدی و تاریخی تقسیم شده‌اند. از مهم‌ترین آثار شکسپیر می‌توان به تراژدی‌های «اتللو»، «مکبث»، «هملت»، «شاه لیر»، «رومئو و ژولیت» (تراژدی)، «رؤیای شب نیمهٔ تابستان»، «شب دوازدهم» (کمدی)، «ژولیوس سزار» (تاریخی) اشاره کرد. او نمایشنامه‌های بسیاری نوشته است.

ویلیام شکسپیر در سال‌های پایانی عمرش در استرانفورد ساکن شد و به‌ندرت به لندن رفت؛ تا اینکه در سال ۱۶۱۶ درگذشت.

بخشی از کتاب دو خویشاوند شریف

«زندانبان و دوستش وارد می‌شوند.

زندانبان: تو چیز دیگری نشنیدی؟ چیزی دربارهٔ من که به فرار پالامون مربوط باشد؟ آقای عزیز سعی کن به یاد بیاوری.

دوست اول: من چیزی نشنیدم؛ هرچند قبل از اینکه کارم تمام شود به خانه بازگشتم. اما قبل از آمدنم، متوجه شدم که به احتمال بسیار زیاد، هر دوی آن‌ها مورد عفو قرار گرفته‌اند، برای اینکه هیپولیتا و امیلیای زیباچشم زانو زده بودند، چنان به زیبایی برای جلب ترحم دوک التماس می‌کردند که به‌نظرم می‌رسید، او را به تردید انداخته‌اند که آیا باید همچنان بر سوگند شتاب‌زدهٔ خود پایبند باشد یا حس ترحم خود را به آن دو بانو نشان بدهد. برای یاری به آن دو نفر، آن شاهزاده پریتوسِ به واقع شریف هم از صمیم قلب به آنان پیوست که من امیدوارم همه‌چیز به خوبی پیش برود. هرگز نشنیدم کسی نامی از تو ببرد، یا حرفی دربارهٔ فرار او زده باشد.

زندانبان: خدا را سپاس که فاش نشد!

دوست دوم وارد می‌شود.

دوست دوم: خوش به حالت مرد، من خبرهایی برایت دارم، خبرهای خوب.

زندانبان: خوش‌خبر باشید.

دوست دوم: پالامون از شما رفع اتهام کرده و عفو شما را گرفته است، او فاش کرده که با کمک چه کسی فرار کرده است؛ آن شخص دختر شما بوده که او هم بخشیده شده است و آن زندانی که نمی‌خواست برای چنین کمکی، ناسپاس به‌نظر برسد، مقداری پول بابت جهیزیه به او بخشیده است، مبلغی کلان، من به شما اطمینان می‌دهم.

زندانبان: شما مرد نیکی هستید و همیشه خبرهای خوش بیاورید.

دوست اول: ماجرا چگونه به پایان رسید؟

دوست دوم: معلوم است، همان‌طور که باید، آن‌ها هرگز التماس نکردند، اما موفق شدند خواهش خود را برآورده کنند: زندانی‌ها زندگی‌شان را به دست آوردند.

دوست اول: من می‌دانستم که چنین خواهد شد.

دوست دوم: اما حالا آن‌ها در شرایط دیگری قرار گرفته‌اند که شما در زمان مناسب از آن مطلع خواهید شد.

زندانبان: امیدوارم که روزگارشان خوب شده باشد.

دوست دوم: شرافتشان حفظ شد، حالا آن‌ها چگونه می‌خواهند آن را ثابت کنند؟ من نمی‌دانم.

دوست اول: مشخص خواهد شد.

خواستگار وارد می‌شود.

خواستگار: افسوس قربان، دخترتان کجاست؟

زندانبان: چرا می‌پرسید؟

خواستگار: اوه قربان، شما آخرین بار کی او را دیدید؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۱۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۲ صفحه

حجم

۳۱۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۲ صفحه

قیمت:
۷۱,۰۰۰
۲۱,۳۰۰
۷۰%
تومان