کتاب از اول
معرفی کتاب از اول
کتاب از اول نوشتهٔ ریموند چندلر و ترجمهٔ فتح الله جعفری جوزانی است. نشر آناپنا این رمان آمریکایی را منتشر کرده است.
درباره کتاب از اول
کتاب از اول حاوی یک رمان آمریکایی است که به قلم یکی از پایهگذاران رمان پلیسی واقعگرایانه نوشته شده است. این رمان که ۲۸ فصل دارد، در حالی شروع میشود که راوی میگوید صدای پشت تلفن، تند و آمرانه به نظر میآمد. این راوی نمیشنید که صدا چه میگفت. او نیمهبیدار بود و البته گوشی تلفن را سروته گرفته بود. او میگوید که گوشی را بهشکلِ دستوپا چلفتهای سروته کرد و کوشید صدایی از گلویش در آورَد. او کیست؟ پشت تلفن چه کسی است؟ داستان چیست؟ این رمان به قلم ریموند چندلر را بخوانید تا بدانید.
خواندن کتاب از اول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره ریموند چندلر
ریموند تورنتون چندلر، زادهٔ ۲۳ جولای ۱۸۸۸ بود. او ۲۶ مارس ۱۹۵۹ درگذشت. او فیلمنامهنویس و رماننویسی آمریکایی بود که در شیکاگو به دنیا آمد و سالهای ابتدایی زندگیاش را بههمراه والدین، خاله و داییاش در نبراسکا گذراند. چندلر بهخاطر شرایط سخت مالی در دورهٔ رکود بزرگ اقتصادی، برای امرارمعاش به نویسندگی روی آورد و رماننویسی را بهصورت خودآموز فرا گرفت. ریموند چندلر در طول عمر خود ۲۳ داستان کوتاه منتشر کرد؛ بااینحال کتابخوانها از میان این آثار نسبتاً اندک تنها ۱۵ داستان را میشناسند. ۸ داستان دیگر که از جمله بهترین آثار او هستند نزدیک به یک ربع قرن در میان صفحات کاهی مجلههای پالپ (عامهپسند) مدفون بودند (این ۸ داستان عبارتند از «قاتل در باران»، «مردی که سگها را دوست داشت»، «پرده»، «دختر را محاکمه کن»، «سنگ یشم ماندارین»، «بیسیتی بلوز»، «بانوی دریاچه» و «جنایتی در کوهستان رخ نداده»). ریموند چندلر در سال ۱۹۵۰ مجموعهٔ داستانهای کوتاه خود را با عنوان «هنر بیدردسر قتل» منتشر ساخت، اما این کتاب هیچیک از هشت داستان منتشرنشدهاش را شامل نمیشود.
بخشی از کتاب از اول
«دکترها یه اسمی واسهاش داشتن -اونها همیشه واسه همهچی یه اسمی دارن-و گمونم دوشیزه هلویگ هم یه اسمی واسه اونها داشت. به هر حال اونها را از بیمارستان بیرون کردن و اون باعث شد از اسمرالدا کنده بشن و برن. خیلی اهمیتی نداشت. ما هنوز هم حدود شصت تا دکتر اینجا داریم. این شهر پر از اعضای خاندان هلویگه، بعضیهاشون اسمهای دیگهای دارن، ولی همهشون به یه شکلی عضو همون خونوادهان. بعضیهاشون پولدارن و بعضیهاشون هم کار میکنن. گمونم دوشیزه هلویگ از بیشترشون بیشتر کار میکنه. اون حالا هشتاد و شیش سالشه، ولی مثل یه قاطر محکم و چموشه. نه تنباکو میجوه، نه مشروب میخوره، نه فحش میده و نه لوازم آرایش استفاده میکنه. اون بیمارستان، یه مدرسه خصوصی، یه کتابخونه، یه مرکز هنری، زمینهای تنیس عمومی، و خدا میدونه دیگه چیها به این شهر داده. و هنوز هم رانندهاش با یه رولزرویسِ مالِ سی و پنج سال پیش اینور اونور میبردش که مثل یه ساعت سوئیسی بیصداست. شهردار اینجا از خونوادهٔ هلویگ دو نسل پایینتره، هردوتاش هم سرازیری. گمونم ساختمون اداری شهر را هم دوشیزه هلویگ درست کرده و به قیمت یه دلار به شهر فروخته. یک زنیه. البته حالا اینجا جهود هم داریم، ولی بذار یه چیزی را بهت بگم. میگن اگه مواظب نباشی، جهودها توی معامله کلک میزنن و دماغت را هم میدزدن. همهاش چرته. یه جهود از داد و ستد لذت میبره، از معامله کردن خوشش میاد، ولی فقط ظاهرش سخته. زیرِ اون ظاهر، معامله کردن با یه کاسب جهود واقعاً خوبه. اون هم آدمه. اگه پوست کندنِ بیرحمانه میخوای، ما توی این شهر یه عالمه آدم داریم که تا استخونت را هم میتراشن و پول سرویس هم ازت میگیرن. آخرین دلارِت را هم از لای دندونهات میگیرن و جوری نگاهت میکنن که انگار اون را ازشون دزدی».»
حجم
۱۸۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
حجم
۱۸۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه