دانلود و خرید کتاب اسلحه ها در کاباره سیرانو ریموند چندلر ترجمه فتح‌الله جعفری جوزانی
تصویر جلد کتاب اسلحه ها در کاباره سیرانو

کتاب اسلحه ها در کاباره سیرانو

انتشارات:نشر آناپنا
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اسلحه ها در کاباره سیرانو

کتاب اسلحه ها در کاباره سیرانو نوشتهٔ ریموند چندلر و ترجمهٔ فتح الله جعفری جوزانی است. نشر آناپنا این رمان آمریکایی را منتشر کرده است.

درباره کتاب اسلحه ها در کاباره سیرانو

کتاب اسلحه ها در کاباره سیرانو حاوی یک رمان آمریکایی است که به قلم یکی از پایه‌گذاران رمان پلیسی واقع‌گرایانه نوشته شده است. رمان حاضر از جایی آغاز می‌شود که راوی از شخصیتی به نام «تِد کارمادی» می‌گوید و می‌گوید که او از باران خوشش می‌آمد؛ از حسش، از صدایش و از بویش. او از سواری لاسال کوپه‌اش پیاده شد و درحالی‌که یقهٔ بلند پالتوی جیر آبیش گوش‌هاش را غلغلک می‌داد، دست‌هایش در جیب‌هایش بود و یک سیگارِ مرطوب لای لب‌هایش پت‌پت می‌کرد. او مدتی کنار ورودی کاروندلِه ایستاد؛ سپس رفت داخل و از جلوی آرایشگاه مردانه و دراگ استور و عطرفروشی رد شد. در آن عطرفروشی، شیشه‌های عطر مثل گروه نمایش‌های موزیکالِ برادوی در پردهٔ آخر ردیف‌ردیف چیده و با ظرافت نور داده شده بودند. داستان از چه قرار است؟ این رمان را که ده فصل دارد، بخوانید تا بدانید.

خواندن کتاب اسلحه ها در کاباره سیرانو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ریموند چندلر

ریموند تورنتون چندلر، زادهٔ ۲۳ جولای ۱۸۸۸ بود. او ۲۶ مارس ۱۹۵۹ درگذشت. او فیلم‌نامه‌نویس و رمان‌نویسی آمریکایی بود که در شیکاگو به دنیا آمد و سال‌های ابتدایی زندگی‌اش را به‌همراه والدین، خاله و دایی‌اش در نبراسکا گذراند. چندلر به‌خاطر شرایط سخت مالی در دورهٔ رکود بزرگ اقتصادی، برای امرار‌معاش به نویسندگی روی آورد و رمان‌نویسی را به‌صورت خودآموز فرا گرفت. ریموند چندلر در طول عمر خود ۲۳ داستان کوتاه منتشر کرد؛ بااین‌حال کتاب‌خوان‌ها از میان این آثار نسبتاً اندک تنها ۱۵ داستان را می‌شناسند. ۸ داستان دیگر که از جمله بهترین آثار او هستند نزدیک به یک ربع قرن در میان صفحات کاهی مجله‌های پالپ (عامه‌پسند) مدفون بودند (این ۸ داستان عبارتند از «قاتل در باران»، «مردی که سگ‌ها را دوست داشت»، «پرده»، «دختر را محاکمه کن»، «سنگ یشم ماندارین»، «بی‌سیتی بلوز»، «بانوی دریاچه» و «جنایتی در کوهستان رخ نداده»). ریموند چندلر در سال ۱۹۵۰ مجموعهٔ داستان‌های کوتاه خود را با عنوان «هنر بی‌دردسر قتل» منتشر ساخت، اما این کتاب هیچ‌یک از ۸ داستان منتشرنشده‌اش را شامل نمی‌شود.

بخشی از کتاب اسلحه ها در کاباره سیرانو

«ماشین بالای یه تپه، جلوی دو لنگه دروزاهٔ بلندِ گل نرده که توش یه ساختمون بود منتظر بود. درِ ساختمون باز بود و نور زرد رنگی یه مردی را احاطه کرده بود که لباس سرهمی تنش بود و کلاهش را کشیده بود پایین. درحالی‌که دست‌هاش توی جیب‌هاش بود، آهسته اومد جلو توی بارون.

‌ بارون دورِ پاهاش سُر می‌خورد و زال به میله‌های دروازه تکیه داده بود و دندون‌هاش را می‌کوبید به هم. مرد تنومند گفت: «چی می‌خوای؟ می‌تونم ببینمت.»

‌ «بجنب، عوضی. آقای کاننت می‌خواد رئیست را ببینه.»

‌ مردی که داخل بود تف کرد. «که چی؟ می‌دونی ساعت چنده؟»

‌ کاننت ناگهان درِ ماشین را باز کرد و رفت سمتِ دروازه. توی تاریکی و رفت سمتِ دروازه. بارون بین ماشین و صدای آدم‌ها سرو صدا می‌کرد.

‌ کارمادی آهسته سرش را برگردوند و با دست آروم زد روی دست جین ادرین. دختره به سرعت دستش را هُل داد کنار.

‌ دختره با لحن ملایمی گفت: «ای احمق... اوه، ای احمق!»

‌ کارمادی آه کشید. «دارم حال می‌کنم، فرشته. واقعاً دارم حال می‌کنم.»

‌ مردی که اونور دروازه بود کلیدهایی را که به یه زنجیر وصل بودن درآورد، قفل دروازه را باز کرد و هلش داد تا این که خوردن به ترمزهای دروازه و تلق صدا کردن. کاننت و زال برگشتن پیشِ ماشین.

‌ کاننت یه پاش را گذاشت روی رکاب ماشین و زیر بارون وایساد. کارمادی فلاسکِ بزرگش را از جیبش درآورد، دست کشید روش که ببینه غُر شده یا نه بعد درش را باز کرد. گرفتش سمتِ دختره و گفت: «یه خورده شجاعت داشته باش.»

‌ دختره جوابش را نداد. تکون نخورد. کارمادی از فلاسک نوشید و از پشتِ هیکلِ پهنِ کاننت به هکتارها درخت‌های آب‌چکون و یه مشت پنجرهٔ روشن نگاه کرد که انگار از آسمون آویزون شده بودن.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۶۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان