کتاب رگ یابی اروین ولش + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب رگ یابی

کتاب رگ یابی

نویسنده:اروین ولش
انتشارات:نشر هیرمند
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب رگ یابی

کتاب رگ‌یابی با عنوان انگلیسی Trainspotting نوشته اروین ولش با ترجمه رضا اسکندری‌ آذر در سال ۱۳۹۶ توسط نشر هیرمند منتشر شده است. این رمان که در سال ۱۴۰۰ به چاپ سوم رسیده، داستان گروهی از جوانان اسکاتلندی را روایت می‌کند که درگیر اعتیاد، بیکاری و روابط پیچیده‌ی اجتماعی هستند. رمان رگ‌یابی با نگاهی بی‌پرده و گاه تلخ، به زندگی روزمره‌ی این جوانان می‌پردازد و تصویری از جامعه‌ی اسکاتلند دهه‌ی ۹۰ میلادی ارائه می‌دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب رگ یابی اثر اروین ولش

کتاب رگ‌یابی رمانی است که نخستین بار در دهه‌ی ۹۰ میلادی منتشر شد و به‌سرعت جایگاه ویژه‌ای در ادبیات معاصر اسکاتلند پیدا کرد. اِروین وِلش در این کتاب، با زبانی تند و بی‌پرده، زندگی جوانان طبقه‌ی کارگر ادینبرو را به تصویر کشیده است؛ جوانانی که درگیر اعتیاد به مواد مخدر، بیکاری، فقر و بحران هویت هستند. ساختار کتاب با روایت‌های کوتاه و پیوسته از زاویه‌‌ی دید شخصیت‌های مختلف شکل گرفته و هر فصلْ بخشی از زندگی و ذهنیت یکی از اعضای گروه را بازگو می‌کند. این رمان با روایتی چندصدایی، فضای تیره و پرآشوب شهر و روابط انسانی را به‌گونه‌ای ملموس و گاه شوکه‌کننده به خواننده منتقل می‌کند.

اروین ولش در رمان رگ‌یابی نه‌تنها تصویری از یک نسل گمشده ارائه می‌دهد، بلکه به‌نوعی ساختارهای اقتصادی و فرهنگی جامعه‌ی اسکاتلند را نیز نقد می‌کند. این کتاب پس از انتشار، الهام‌بخش اقتباس‌های سینمایی و تئاتری شد و به زبان‌های متعددی ترجمه شد.

خلاصه داستان رگ یابی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان رگ‌یابی با محوریت گروهی از جوانان اسکاتلندی در شهر ادینبرو شکل می‌گیرد. شخصیت اصلی، مارک رنتون، همراه با دوستانش، سیک‌بوی، اسپاد، بگبی و دیگران، درگیر اعتیاد به هروئین، بیکاری و روابط آشفته است. روایت کتاب از زاویه‌ی دیدهای مختلف شکل می‌گیرد و هر بخش، قسمتی از زندگی یکی از شخصیت‌ها را بازگو می‌کند. مارک تلاش می‌کند از اعتیاد رهایی یابد، اما فشار محیط و دوستان و وسوسه‌های زندگی شهری، او را بارها به عقب می‌کشد. در این میان، روابط میان اعضای گروه، خیانت‌ها، دوستی‌ها و تلاش برای یافتن معنا در زندگی محور اصلی روایت را شکل می‌دهد.

داستان با لحظات تلخ، طنز سیاه و موقعیت‌های گاه شوکه‌کننده تصویری از فروپاشی تدریجی شخصیت‌ها و جامعه‌ای را نشان می‌دهد که امید در آن رنگ باخته است. در طول روایت، دغدغه‌هایی چون بیماری، مرگ، فقر و تلاش برای فرار از واقعیت بارها تکرار می‌شود و شخصیت‌ها هرکدام به‌نوعی با گذشته و آینده‌ی مبهم خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

چرا باید کتاب رگ یابی را بخوانیم؟

رمان رگ‌یابی با نگاهی بی‌پرده و صریح، به لایه‌های پنهان جامعه و ذهنیت جوانانی می‌پردازد که در حاشیه‌ی اجتماع زندگی می‌کنند. این کتاب نه‌تنها تصویری واقع‌گرایانه از اعتیاد و بحران‌های اجتماعی ارائه می‌دهد، بلکه با روایت چندصدایی و شخصیت‌پردازی عمیق، خواننده را به دل تجربه‌های تلخ و گاه طنزآمیز شخصیت‌ها می‌برد. مواجهه با واقعیت‌های تلخ، زبان تند و بی‌پرده و روایت‌های متقاطعْ کتاب رگ‌یابی را به اثری متمایز در ادبیات معاصر تبدیل کرده است. خواندن این کتاب فرصتی است برای درک بهتر پیچیدگی‌های روانی و اجتماعی نسلی که میان امید و ناامیدی سرگردان است.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی، ادبیات معاصر و روایت‌های چندصدایی مناسب است. همچنین کسانی که دغدغه‌هایی مانند اعتیاد و بحران هویت دارند، می‌توانند با رمان رگ‌یابی ارتباط برقرار کنند. مطالعه‌ی این اثر به‌ویژه به کسانی که به‌دنبال شناخت لایه‌های تاریک‌تر جامعه و ذهنیت نسل‌ جوان هستند، پیشنهاد می‌شود.

درباره اروین ولش

اروین ولش در سال ۱۹۵۸ در محله‌ی لیت در ادینبرو، پایتخت اسکاتلند، به دنیا آمد. او در خانواده‌ای کارگر بزرگ شد. پدرش کارگر بندر بود و پس از بیماری به شغل فروش فرش روی آورد و مادرش در رستوران کار می‌کرد. خانواده زمانی که او چهارساله بود، به منطقه‌ی فقیرنشین مویرهوس نقل مکان کردند. ولش در نوجوانی مدرسه را رها کرد و مدتی به‌عنوان تعمیرکار تلویزیون کار کرد، اما پس از یک برق‌گرفتگی شدید، شغلش را تغییر داد و وارد کارهای مختلف شد. در اواخر دهه‌ی ۱۹۷۰ برای حضور در صحنه‌ی موسیقی پانک به لندن رفت، در چند گروه موسیقی زیرزمینی گیتار زد و خواند و در همان دوره به‌خاطر چند جرم جزئی بازداشت شد. پس از آنکه به حبس تعلیقی محکوم شد، تصمیم گرفت مسیر زندگی‌اش را عوض کند. او در شورای شهر هَکنی مشغول به کار شد و با حمایت سازمان خدمات اشتغال، در رشته‌ی کامپیوتر تحصیل کرد.

در اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰ دوباره به ادینبرو بازگشت و در اداره‌ی مسکن شورای شهر کار کرد. در همین زمان در دانشگاه هریوت‌ـ‌وات دوره‌ی MBA گذراند. نخستین رمانش، Trainspotting، در سال ۱۹۹۳ منتشر شد و نامش را بر سر زبان‌ها انداخت. این اثر که از مجموعه‌ای از داستان‌های ظاهراً جدا تشکیل شده، زندگی گروهی از جوانان معتاد و سرگشته در مناطق فقیرنشین ادینبرو را روایت می‌کند. انتشار این کتاب واکنش‌های متضادی برانگیخت؛ برخی آن را تکان‌دهنده و زشت دانستند و برخی شاهکاری نو در ادبیات شهری. اقتباس سینمایی آن در سال ۱۹۹۶ به کارگردانی دنی بویل ساخته شد و شهرت جهانی یافت. ولش خود نیز در این فیلم نقش کوچکی داشت.

پس از موفقیت Trainspotting، مجموعه‌ داستان The Acid House را منتشر کرد. در رمان بعدی‌اش، Marabou Stork Nightmares، خشونت و کابوس‌های ذهنی را در هم آمیخت و مرز واقعیت و خیال را شکست. کتاب بعدی‌اش، Ecstasy: Three Tales of Chemical Romance، سه داستان جداگانه درباره‌ی عشق، انتقام و سرخوشی‌های مصنوعی بود که توجه فراوانی را جلب کرد. در سال ۱۹۹۸ رمان Filth را منتشر کرد که راوی آن پلیسی فاسد و بیمار است؛ اثری تاریک و جنجالی که بعدها نیز فیلمی از روی آن ساخته شد.

آثار دیگرش مانند The Sex Lives of Siamese Twins و A Decent Ride نیز آمیزه‌ای از طنز سیاه، زبان تند و نقد جامعه‌ی معاصر اسکاتلند‌ هستند. در سال‌های اخیر، مجموعه‌ی تلویزیونی Crime نیز بر اساس یکی از کتاب‌هایش ساخته شد که با استقبال مواجه شد.

علاوه‌بر رمان‌نویسی، ولش در تئاتر و سینما نیز فعال بوده است. او نمایش‌نامه‌هایی مانند Headstate ،You'll Have Had Your Hole و Babylon Heights و چند فیلم‌نامه‌ نوشت. در تلویزیون هم فیلم‌نامه‌هایی مانند Wedding Belles را نوشت و خودش چند فیلم کوتاه برای گروه‌های موسیقی و پروژه‌های سینمایی کارگردانی کرد.

دغدغه‌ی اصلی ولش بازنمایی زندگی طبقه‌ی کارگر اسکاتلند و نسل‌هایی است که در دوران صنعتی‌شدن و پس از آن گرفتار بیکاری، فقر، اعتیاد و بی‌هویتی شدند. او در آثارش با زبانی تند، طنزی تلخ و نگاهی بی‌پروا به مسائلی چون تبعیض طبقاتی، خشونت، جنسیت، مذهب، فوتبال و هویت ملی می‌پردازد. بسیاری از آثارش درباره‌ی انسان‌هایی است که در حاشیه‌ی جامعه‌اند و در عین تباهی، هنوز رگه‌هایی از انسانیت در وجودشان باقی مانده است.

ولش از دستور زبان رسمی اسکاتلندی پرهیز کرده و سعی کرده زبان واقعی خیابان‌ها را روی کاغذ بیاورد. آثارش گاه با بازی‌های تایپوگرافی و چندصدایی همراه‌ هستند.

او از هواداران پرشور تیم فوتبال هیبرنین و از حامیان استقلال اسکاتلند است.

این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟

نام اروین ولش چند بار در فهرست‌های نهایی جوایز ادبی بزرگ قرار گرفته است، از جمله فهرست کوتاه جایزه‌ی کتاب سال اسکاتلند (Saltire Society Scottish Book of the Year) و جایزه بوکر.

همچنین یکی از فیلم‌نامه‌هایش، Irvine Welsh’s Ecstasy، در جشنواره‌های مختلف بین‌المللی، جایزه‌ی هیئت داوران و بهترین فیلم‌نامه و... را به دست آورده است.

بخشی از کتاب رگ یابی

«عرق از سروصورت سیک‌بوی جاری بود؛ داشت مثل بید می‌لرزید. من سرجایم نشسته بودم. زوم کرده بودم روی تلویزیون و زور می‌زدم حواسم بهش نباشد. حالم را بد می‌کرد. همه‌ی تلاشم این بود که روی فیلم ژان کلود وندم متمرکز باشم.

مثل همه‌ی فیلم‌ها، این یکی هم با یک پیش‌درامد دراماتیک شروع شد. ادامه‌ی فیلم شامل معرفی نقش منفی نامرد نالوطی و چسباندن تکه‌های سناریوی ضعیف با تف به یکدیگر بود. برادر ارزشی‌مان، ژان کلود وندم، هر لحظه آماده بود تا یک بزن‌بزن خونین راه بیندازد.

سیک‌بوی درحالیکه سرش را تکان می‌داد نفس‌زنان نالید «رنت، من باید مادر مقدسو ببینم.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۶۸ صفحه

حجم

۱٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۶۸ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان