
کتاب دوستت دارم، اما...
معرفی کتاب دوستت دارم، اما...
کتاب الکترونیکی «دوستت دارم، اما... (چهار گام به سوی رابطهای بهتر با جدایی آسان)» نوشتهٔ کتی نیمی و ترجمهٔ مهسا مردانی، اثری از نشر آپریس است که به بررسی روابط عاطفی و زناشویی از منظر روانشناسی میپردازد. این کتاب با تمرکز بر چالشها و پیچیدگیهای روابط انسانی، بهویژه روابط میان زوجها، تلاش میکند راهکارهایی برای بهبود ارتباط یا جدایی سالم ارائه دهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دوستت دارم، اما...
«دوستت دارم، اما...» اثری در حوزهٔ ناداستان و روانشناسی روابط است که به مسائل ارتباطی میان زن و مرد میپردازد. کتی نیمی، نویسندهٔ کتاب، با رویکردی تحلیلی و کاربردی، به بررسی چالشهای روابط عاطفی و زناشویی پرداخته است. ساختار کتاب بر چهار مرحله یا گام استوار است که هر یک به جنبهای از رابطه، از شناخت خود و دیگری تا تصمیمگیری برای ادامه یا پایان رابطه، میپردازد. این کتاب در قالب راهنما و با زبانی صریح، به دغدغههای روزمرهٔ زوجها و افرادی که در روابط عاطفی قرار دارند، پاسخ میدهد. نویسنده تلاش کرده است تا با مثالها و تمرینهای عملی، خواننده را به تأمل دربارهٔ باورها، ارزشها و الگوهای رفتاری خود در رابطه دعوت کند. «دوستت دارم، اما...» نهتنها به بهبود روابط فعلی میپردازد، بلکه به موضوع جدایی نیز بهعنوان بخشی از واقعیت زندگی مشترک نگاه میکند و راههایی برای عبور سالم و کمآسیب از این مرحله ارائه میدهد. این کتاب برای کسانی که به دنبال درک عمیقتر از روابط انسانی و مدیریت بهتر فرازونشیبهای عاطفی هستند، میتواند راهگشا باشد.
خلاصه کتاب دوستت دارم، اما...
کتاب «دوستت دارم، اما...» با تمرکز بر روابط عاطفی و زناشویی، چهار گام کلیدی را برای بهبود یا پایان سالم یک رابطه مطرح میکند. نویسنده ابتدا به اهمیت زبان و واژگان در شکلدهی به واقعیتهای ذهنی و عاطفی اشاره دارد و نشان میدهد که چگونه کلماتی مانند «اما» یا «اگر» میتوانند باورها و رفتارهای ما را محدود کنند. در ادامه، کتاب به بررسی باورهای بازدارنده و محدودکنندهای میپردازد که افراد دربارهٔ خود، شریک زندگی و مفهوم جدایی دارند. این باورها اغلب ریشه در فرهنگ، خانواده و تجربیات گذشته دارند و بدون آگاهی، مسیر رابطه را تحتتأثیر قرار میدهند. در گامهای بعدی، نویسنده بر اهمیت گفتوگو و شفافیت در بیان خواستهها و ارزشها تأکید میکند و تمرینهایی برای شناخت بهتر خود و شریک زندگی ارائه میدهد. کتاب به خواننده یادآوری میکند که تعلل و به تعویق انداختن تصمیمات مهم، میتواند به نارضایتی و سردرگمی منجر شود. همچنین، به موضوع جدایی بهعنوان یکی از گزینههای پیشرو در روابط میپردازد و تلاش میکند نگاه منفی و شرمآلود نسبت به پایان رابطه را به چالش بکشد. در نهایت، «دوستت دارم، اما...» بر این نکته تأکید دارد که هر فرد حق دارد استانداردهای زندگی خود را تعیین کند و برای شادی و رضایت شخصی تلاش کند؛ چه این مسیر به بهبود رابطه منجر شود و چه به جدایی. کتاب با تمرینها و پرسشهایی، خواننده را به بازنگری در باورها و انتخابهایش دعوت میکند تا بتواند با آگاهی و شجاعت، مسیر مناسب خود را برگزیند.
چرا باید کتاب دوستت دارم، اما... را بخوانیم؟
این کتاب با پرداختن به جنبههای کمتر دیدهشدهٔ روابط عاطفی و زناشویی، فرصتی برای بازنگری در باورها و الگوهای رفتاری فراهم میکند. «دوستت دارم، اما...» به خواننده کمک میکند تا با شناخت بهتر خود و شریک زندگی، تصمیمات آگاهانهتری دربارهٔ ادامه یا پایان رابطه بگیرد. تمرینها و مثالهای کتاب، ابزارهایی برای عبور از بحرانها و مدیریت احساسات در اختیار میگذارند. همچنین، این اثر به موضوع جدایی نگاهی واقعبینانه دارد و راههایی برای عبور سالم از این مرحله پیشنهاد میدهد. مطالعهٔ این کتاب میتواند به افزایش شجاعت در بیان خواستهها، بهبود گفتوگو و کاهش ترس از تغییر در روابط کمک کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای افرادی که در روابط عاطفی یا زناشویی با چالشهایی مانند تعلل در تصمیمگیری، نارضایتی، یا ترس از جدایی روبهرو هستند، مفید است. همچنین، کسانی که به دنبال بهبود کیفیت ارتباط با شریک زندگی یا یافتن راهی برای پایان سالم یک رابطهاند، میتوانند از مطالب کتاب بهرهمند شوند. این اثر برای مشاوران خانواده و روانشناسان نیز کاربردی است.
بخشی از کتاب دوستت دارم، اما...
«ما هميشه در پی آن هستیم که در لحظهای در آینده قدمی تعیینکننده برداریم. ما فرا میگیریم که به باورها و بهانههای خود شک کنیم. زبانی که به کار میبریم تعیینکنندهٔ حقیقت ماست. ما گاه در راه اندیشهای پسندیده و ایجاد ارتباط مناسب فکری با دیگران دچار تردیدهایی میشویم؛ از اینرو ممکن است با هدایت شود چون از بصیرت و امیدها و رویاهای فردی خویش که فراخور شخصیت ما بوده فاصله گرفتهایم. گاه در حین رابطه، از مطرح نمودن مسائلی که لازم است دربارهٔ آنها صحبت کنیم نگران یا حتی وحشتزده میشویم. زیرا که از نوع واکنش فرد مقابل آگاهی نداریم یا شاید مطمئن نیستیم که بتوانیم منظور خود را بیان کنیم و به خوبی پرسش کنیم. البته نگرانی از نوع واکنش فرد مورد نظر ما در مقابل بیان مسئله یا پرسش، به سبب نداشتن شناخت کافی ما از روحیات و نگرشهای اوست. ولی اگر در مقابل تردیدها و ضعفهای فکری و ارتباطی خود تسلیم شویم و خوب و مستمر تلاش نکنیم تا سطح شناختی خود را قوت ببخشیم و آن را شایسته و بایسته گردانیم و اگر دربارهٔ مسائل صحبت نکنیم و تصمیمی درست و عاقلانه برای بهبود یا ترک رابطهٔ خود نگیریم، هیچ نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که به آیندهای مثبت و سازنده دست یابیم.»
حجم
۴۱۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه
حجم
۴۱۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه