
کتاب برو به دستش بیار
معرفی کتاب برو به دستش بیار
کتاب برو به دستش بیار (درسهایی برای زندگی و تجارت) نوشتهی ریچارد برانسون و با ترجمهی مریم بردبار، اثری در حوزهی خودیاری و کارآفرینی است که انتشارات کتیبه پارسی آن را منتشر کرده است. این کتاب، روایت تجربهها و نگرشهای یکی از شناختهشدهترین کارآفرینان جهان است که با زبانی صمیمی و بیواسطه، مسیر زندگی و کسبوکار خود را بازگو میکند. برانسون در این اثر، از دوران کودکی و نوجوانی تا تأسیس شرکتهای بزرگ و ماجراجوییهای شخصیاش، مجموعهای از درسها و توصیهها را ارائه داده است که نهتنها برای علاقهمندان به کارآفرینی، بلکه برای هر کسی که به دنبال الهام و انگیزه در زندگی شخصی و حرفهای است، قابل توجه خواهد بود. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب برو به دستش بیار
کتاب برو به دستش بیار نوشتهی ریچارد برانسون، اثری است که در قالب خاطرات و تجربههای شخصی نویسنده، به موضوعات موفقیت، کارآفرینی، ریسکپذیری و لذت بردن از زندگی میپردازد. برانسون، بنیانگذار گروه ویرجین، در این کتاب با نگاهی کلنگرانه و روایتمحور، مسیر پر فراز و نشیب خود را از نوجوانی تا تبدیل شدن به یک کارآفرین جهانی شرح داده است. ساختار کتاب بر پایهی فصلهایی است که هرکدام به یک اصل یا درس مهم در زندگی و تجارت اختصاص یافتهاند؛ از جسارت و ریسکپذیری گرفته تا اهمیت کار تیمی، لذت بردن از مسیر، و ایستادگی در برابر شکستها. نویسنده با مثالهای واقعی از زندگی خود، نشان داده است که چگونه میتوان با پشتکار، خلاقیت و نگرش مثبت، موانع را پشت سر گذاشت و به اهداف دست یافت. این کتاب، ترکیبی از روایتهای شخصی، توصیههای کاربردی و الهامبخش است که هم برای علاقهمندان به کسبوکار و هم برای کسانی که به دنبال رشد فردی هستند، جذابیت دارد.
خلاصه کتاب برو به دستش بیار
کتاب برو به دستش بیار مجموعهای از درسها و تجربههای ریچارد برانسون را در قالب روایتهای شخصی و خاطرات واقعی ارائه میدهد. نویسنده از دوران کودکی و نوجوانی خود آغاز کرده و نشان داده است که چگونه با وجود مشکلاتی مانند خوانشپریشی و ترک تحصیل، توانسته مسیر موفقیت را برای خود هموار کند. او با تأکید بر اصل «فقط دست به کار شو»، اهمیت برداشتن اولین قدم و غلبه بر ترس از شکست را برجسته کرده است. برانسون در ادامه، به ماجراهای تأسیس مجله دانشآموز، راهاندازی فروشگاههای موسیقی و سپس شرکتهای بزرگی مانند ویرجین میپردازد. او بارها بر اهمیت لذت بردن از کار، جسارت در تصمیمگیری و ریسکپذیری حسابشده تأکید کرده است. روایتهایی از سفرهای پرخطر با قایق و بالون، شکستها و پیروزیها، و حتی ماجراهای خانوادگی، همگی در خدمت این پیام هستند که موفقیت بدون تلاش، پشتکار و پذیرش چالشها به دست نمیآید. در بخشهایی از کتاب، نویسنده به نقش خانواده، تربیت مستقل و اهمیت کار تیمی اشاره کرده و نشان داده است که چگونه حمایت و آموزشهای والدین، او را برای مواجهه با دنیای واقعی آماده کردهاند. همچنین، برانسون با مثالهایی از زندگی شخصی و حرفهای خود، اهمیت انعطافپذیری، یادگیری از شکستها و زندگی در لحظه را یادآور شده است. در مجموع، کتاب برو به دستش بیار مجموعهای از توصیهها و الهامها برای کسانی است که میخواهند مسیر زندگی و کسبوکار خود را با جسارت و امید دنبال کنند.
چرا باید کتاب برو به دستش بیار را بخوانیم؟
این کتاب با روایتهای واقعی و ملموس از زندگی ریچارد برانسون، تصویری صادقانه از مسیر موفقیت و چالشهای آن ارائه داده است. ویژگی شاخص این اثر، ترکیب تجربههای شخصی با توصیههای کاربردی است که خواننده را با فرازونشیبهای کارآفرینی و زندگی آشنا میکند. برانسون نهتنها به موفقیتهایش، بلکه به شکستها و اشتباهاتش نیز پرداخته و از آنها بهعنوان فرصتهایی برای یادگیری یاد کرده است. این کتاب برای کسانی که به دنبال انگیزه، الهام و راهکارهای عملی برای غلبه بر ترس، شروع یک مسیر جدید یا رشد فردی هستند، میتواند منبعی ارزشمند باشد. همچنین، نگاه مثبت و انعطافپذیر نویسنده نسبت به زندگی و کار، فضایی امیدبخش و انرژیبخش ایجاد کرده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که دغدغهی رشد فردی، کارآفرینی، مدیریت چالشها و یافتن انگیزه برای شروع یا ادامهی مسیرهای جدید را دارند. همچنین برای علاقهمندان به داستانهای موفقیت، دانشجویان، مدیران، صاحبان کسبوکار و هر کسی که به دنبال الهام و یادگیری از تجربههای واقعی است، مناسب خواهد بود.
بخشی از کتاب برو به دستش بیار
«من به اهداف باور دارم. اینکه انسان رؤیا داشته باشد هرگز بد نیست، اما من در مورد آن موضعی عملگرا اتخاذ میکنم. من در مورد چیزهای غیرممکن رؤیاپردازی نمیکنم. اهدافی تعیین میکنم و سپس راههای دستیابی به آنها را بررسی میکنم. من میخواهم هر کاری را که در زندگی انجام میدهم، درست انجام دهم نه از روی دودلی و نیمهکاره. در مدرسه، خواندن و نوشتن برای من مشکل بود. در آن زمان خوانشپریشی هنوز ناشناخته بود و معلمهایم تصور میکردند که من تنبل هستم. بنابراین من به خودم یاد دادم که مطالب را با حفظ کردن یاد بگیرم. اکنون من حافظهٔ بسیار خوبی دارم و حافظهام به یکی از بهترین ابزارهایم در کسب و کار بدل شده است. هنگامی که متولد شدم، مسائل نسبت به امروز مسلّمتر بود. شما کاری آماده داشتید، اغلب کاری که پدرتان در گذشته انجام میداده است. بیشتر مادرها در خانه میماندند. امروز دیگر هیچ چیز قطعی و مسلّم نیست و زندگی یک کشمکش طولانی است. مردم برای اینکه به آنچه میخواهند برسند، باید دست به انتخابهایی بزنند. بهترین درسی که من آموختم این بود که «فقط دست به کار شو». مهم نیست که آن چه کاری است و چقدر مشکل به نظر میرسد. همانطور که فیلسوف یونان باستان، افلاطون میگوید: «آغاز هر کاری، مهمترین بخش آن است.»
حجم
۱۵۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۵۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه