کتاب جنگ داخلی آمریکا
معرفی کتاب جنگ داخلی آمریکا
کتاب جنگ داخلی آمریکا نوشتهٔ جیمز آ کوریک و ترجمهٔ فاطمه حسینی روزبهانی است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب جنگ داخلی آمریکا
هیچ واقعهای در تاریخ ایالات متحده به اندازهٔ جنگ داخلی (۱۸۶۱ ـ ۱۸۶۵) توجه آمریکاییها را به خود معطوف نکرده است. جیمز م. مکفرسن تاریخدان اظهار میدارد: «پنج نسل گذشته است و این جنگ هنوز با ماست. امروزه صدها انجمن جنگ داخلی آمریکا... و انجمنهای لینکلن در اوج موفقیت هستند. هر سال هزاران آمریکایی اونیفورمهای آبی و خاکستری میپوشند... تا نبردهای جنگ داخلی را مجدداً اجرا کنند... .»
مجلههای تاریخی مشهور و تخصصی به ثبت (به ترتیب زمان) همه... جنبههای جنگ ادامه میدهند. هر سال صدها کتاب در خصوص این جنگ از مؤسسات انتشاراتی سرازیر و به بیش از پنجاههزار عنوان موجود در این زمینه اضافه میشوند و جنگ داخلی را، با اختلافی زیاد (نسبت به موضوعات دیگر) مبدل به واقعهای میکند که بیشترین آثار مکتوب را در تاریخ آمریکا به خود اختصاص داده است.
بخشی از این جذابیت ناشی از این است که جنگ داخلی آمریکا بزرگترین و خونبارترین جنگی است که تا به حال در نیمکره غربی به پا شده است. جنگی در مقیاسی استثنایی. تقریباً ۳/۵ میلیون سرباز در دو ارتش خدمت کردند و در حدود دههزار نبرد، درگیری، حمله، محاصره و عملیات دریایی رخ داد. آتش درگیریهای آنها به آن سوی نیمه جنوبی ایالات متحده، از اقیانوس اطلس تا آریزونا، زبانه کشید و به طرف شمال به پنسیلوانیا و اوهایو کشیده شد. درگیریهای دریایی نیز در سراسر قلمرو رخ داد.
این جنگ اولین جنگ با مقیاس وسیع بود که با سلاحهای عصر صنعتی انجام میشد، جنگ داخلی مصادف بود با تولید مسلسل، تفنگ خودکار، تفنگ دوربیندار و رزمناوهای زرهپوش به علاوه یک زیردریایی که عملا یک کشتی دشمن را غرق کرد. راهآهن برای نخستین بار نقشی اساسی در جنگ ایفا کرد، زیرا قطارها در حالی که تلگراف ارتباط سریع را میسر کرده بود، سربازان و تجهیزات را حمل میکردند. دیگر نوآوریها عبارت بودند از: استفاده از بالون برای هدایت آتش توپخانه و بهبود تکنیکهای جنگ سنگر به سنگر.
علاوه بر این بیشتر جذابیت جنگ داخلی در نتیجه وقوف به این نکته است که این جنگ در تاریخ آمریکا واقعهای بسیار مهم بوده است. در واقع، سرنوشت ایالات متحده در قلب این نبرد قرار داشت. همانطور که مکفرسن اشاره میکند: «سرنوشت بردهداری، ساختار جامعه چه در شمال و چه در جنوب،... بقای ایالات متحده... بر شانههای آن سربازان خسته آبی و خاکستریپوشی که جنگیدند استوار بود.» اگر انقلاب آمریکا ایالات متحده را به وجود آورد، جنگ داخلی آمریکا ملت آمریکا را تعریف کرد.
علاوه بر دیگر مسائل، جنگ داخلی آمریکا جنوبِ قدیمی پیش از جنگ را که به شدت وابسته به کشاورزی و با صنعتی محدود تحت نفوذ نخبگان اشرافی بود به کلی از میان برد. دست آخر، به جای آن جامعهای نظیر شمال ــ با فرهنگی صنعتی و موقعیتهای بهتر برای همه شهروندان ــ پدید آمد. با زوال جنوب قدیمی عمر بردهداری در ایالات متحده به سر رسید. پیش از جنگ میلیونها سیاهپوست برده بودند؛ پس از آن همه بردهها آزاد شدند.
خواندن کتاب جنگ داخلی آمریکا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به تاریخ جهان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جنگ داخلی آمریکا
«مسائل و موضوعاتی که منجر به جنگ داخلی آمریکا شدند، متعدد و دیرینه بودند و از شیوههای متفاوت زندگی در ایالات شمالی و جنوبی نشئت میگرفتند. همانطور که وایگلی مینویسد: «نیروهای جنگ داخلی... نیروهایی ایدئولوژیک بودند که به دلیل تعهد به باورها و ارزشهای جوامع خود درگیر جنگ شدند.»
مزارع و کارخانهها
تقریباً سرتاسر جنوب، منطقهای زراعی با تعداد کمی کارخانه بود. محصولات عمده این منطقه پنبه و تنباکو بود که به ایالات شمالی و اروپا میفروختند.
با وجود اینکه شمال مناطق زراعی وسیعی داشت به شدت صنعتی نیز بود. در واقع مقدار زیادی از پولی که کشاورزان جنوبی از فروش محصولاتشان به دست میآوردند، صرف خرید ابزارآلات کشاورزی، پوشاک و سایر تولیدات از کارخانههای شمالی میشد. اقتصاد صنعتی شمال در مقایسه با اقتصاد روستایی جنوب میتوانست نیازهای جمعیت بسیار بیشتری را ــ ۲۳ میلیون شمالی در مقابل نه میلیون جنوبی ــ تأمین کند. به گفته اِموری م. تامسِ تاریخدان: «جنوب... کمتر از نصف جمعیت شمال، کمتر از نصف مسافت خط آهن، کمتر از یکسوم سرمایه بانکی و کمتر از یکدهم بازده تولیدی شمال را داشت.»
بردهداری
با این همه هیچ مسئلهای بیش از مسئله بردهداری باعث اختلاف میان این دو ناحیه نشد. یکسوم جمعیت جنوب شامل حدوداً ۳/۵ میلیون سیاهپوست میشد که تقریباً همه آنها برده بودند. اکثر این بردهها در زمینهای وسیع کشاورزی یا کشتزارها جان میکندند. برخی خدمتکار خانه بودند اما اکثریت آنها در مزارع کار میکردند، زمین را هموار میکردند، شخم میزدند، میکاشتند و درو میکردند.
بردهها گرانقیمت بودند و تعداد اندکی از سفیدپوستان جنوب توان خرید آنها را داشتند. در واقع، بیشتر ۳۵۰ هزار بردهدارِ برآورد شده کمتر از پنج برده داشتند. تنها ۱۸۰۰ نفر از آنها که همگی مزرعهدار بودند، بیش از صد برده داشتند.
با وجود این اکثر سفیدپوستان جنوب طرفدار بردهداری بودند، کشاورزان خردهپا، همانطور که مؤلفی به نام استیون اِ. وودوُرت اظهار میکند:
بردهداری را ویژگی حیاتی و سودمند نظام کائنات به شمار میآوردند. آنها کاملا موافق این «رسم خاصِ» جنوب بودند و امید داشتند که خودشان نیز روزی به جرگه بردهداران بپیوندند.
آنها احتمالا خویشاوندانی داشتند که بردهدار بودند و با پیوندهای بسیاری خود را به قشر بردهدار جامعه مربوط میدانستند، بهویژه با همان وجه اشتراکشان در سفیدی پوست.
بنابراین کسانی که برده نداشتند در این رؤیا بودند که به اندازه خرید برده پول در آورند تا برای تولید کالاهای بیشتر به آنها کمک کند؛ محصولاتی که عایدی حاصل از تولید آنها میتوانست امکان خرید زمین و برده بیشتر را فراهم کند. چنین رونقی دست آخر میتوانست منجر به ارتقاء آنها به مرتبه بزرگان مزرعهداری شود که ثروتشان آنها را به قدرتهای سیاسی اصلی جنوب مبدل کرده بود.»
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۶۶ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۶۶ صفحه