کتاب من برده هستم
نویسنده:پاتریسیا مککیساک
مترجم:منا فخیم
انتشارات:انتشارات محراب قلم
دستهبندی:
امتیاز:
از ۱۱ رأیخواندن نظرات
۴٫۵
(۱۱)
خواندن نظراتمعرفی کتاب من برده هستم
«من برده هستم» نوشته پاتریسیا مککیساک(-۱۹۴۴)، نویسنده آمریکایی است و این کتاب را با الهام از یکی از اجدادش که زمانی برده بوده نوشته است. قهرمان این داستان یک برده سیاهپوست در کشتزارهای آمریکا است که خاطرات خود در دو سال را مینویسد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
دیشب در مدتی که مردها در قبرستان مشغول کندن قبر بودند، زنهای محله برای کمک در آخرین آرایش عمو هب آمده بودند. تمام مردم محله، همگی اینجا بودند. آنها نشسته بودند، آواز میخواندند و دعا میکردند. روفو از آسودگی بعد از مرگ گفت: «پایان رنجها و غمها، پایان دردها.» من برای دور کردن مگسها، جسد عمو هب را باد میزدم- بالا، پایین، بالا، پایین- سپس به خود جرئت دادم و او را لمس کردم. من هرگز به هیچ مردهای دست نزده بودم و واقعاً فکر میکردم که خیلی وحشتناک است، اما اشتباه میکردم، اصلاً وحشتناک نبود. بیچاره عمو هب! وقتی لمسش کردم، بدنش سرد و سخت بود. به عمو هب شباهت نداشت، او نبود. عمو هب واقعی - آدم قبلی - به آسمانها پرواز کرده بود.
به محض اینکه خاله تی گفت: «من آمادهام»، عمو هب را در پارچهی سفید تمیز و قشنگی پیچیدند، در یک گاری گذاشتند و به قبرستان مزرعه بردند، جاییکه تمام افراد فامیل خانم لیلی در آنجا مدفون بودند؛ پدرش، مادرش، پدر بزرگش. خانم لیلی هم آمده بود. او از گریستن شرم داشت. اما ارباب هنلی حتی به خودش زحمت آمدن هم نداده بود. او چطور میتوانست فکر کند که مردم محله و آنهایی که در آشپزخانه هستند، از زندگی در کنار مردی مثل او راضی باشند؟
آواز بسیارملایمی خوانده شد:
آرام کنار رودخانه
در انتظار منجی خود،
منتظرم که به دنبالم بیاید.
آه، بازگشت به ابدیت، به ابدیت
برای بودن با خدا.
شمشیر نقره ای
ایان سرالیر
دختری به نام دردسرحبیب گوهریراد
دزدهای خوبکاترین راندل
سرافینا و عصای مارپیچرابرت بیتی
زندگی سگیجان آر اریکسون
خط آهن زیرزمینیکولسون وایتهد
کمک به تایتانیککریستین فره فلوری
فرار از زمانمارگرت پیترسن هدیکس
یک کودک رباییپگ کرت
تروریست دوست داشتنیدوریس لسینگ
باد، نه بادیکریستوفر پل کورتیس
چیدن نور ستاره هاناتالی لید
باغ نیمهشب تامفلیپا پییرس
کلر بودن آسان نیستجردن ساننبلیک
لانه کاغذیکنت آپل
قصهی کوچمحمدرضا یوسفی
بدون مرزجون باوئر
بچههای راهآهنای نزبیت
روزگار عسرت؛ خاطرات اسیر آزادشده هادی باغبانسید ولی هاشمی
دلم جای دیگرستبهاره نصیری
حجم
۲۶۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۶۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۲۵,۵۰۰
تومان
نظرات کاربران
مطالعه نسخه چاپی* آزاد بودن با آزاده بودن فرق دارد. کلوتی برده ای بود که خودش بردگی را انتخاب کرد و آزاد ماند!! دختری که در ابتدا داستان هیچ تصوری از آزادی نداشت و آزادی برایش فقط کلمه بود، حالا خودش تبدیل می
کلوتی، دختری دوازده ساله که در اسارت، معنای آزادی و آزادگی رو فهمید و به خاطرش مبارزه کرد. . نویسنده به خوبی تونسته دوران برده داری و تلخی های زندگی مردمانی رو توصیف کنه که تنها جرمشون، سیاهی پوست بود. خوندن این کتاب
محشره واقعا سختی های برده هارو خوب به تصویر کشیده کتاب چاپیش رو خوندم عالی بود کسایی که به داستان هایی درموردتاریخ برده داری علاقه دارند حتما این کتاب رو بخونن این کتاب از زبان یه دختربرده بیان شده و
عالی بود باتشکر
بسیار عالی بود یکی ازبهترین کتاب هایی بود که خوندم
بسیار زیبا بود.
کتاب ارزش خوندن داره، ولی برای نوجوان زیر ۱۵، ۱۶ سال مناسب نیست. یه چند تا توصیفات داره از تمایل اربابان به تجاوز به بردگان زن و... اگر اینها رو نداشت حتما میدادم پسر ۱۲ ساله خودم و نوجوانهای اطرافم بخونن.
چرا نمی شود هم آزاد بود و هم زنده...
کاملا قلبتون رو درگیر می کنه و ذهنتون رو
نمونه اش فوق العاده بود میخرمش حتما 😍😘😚😙😗