کتاب مرگ، سوگ، فقدان
معرفی کتاب مرگ، سوگ، فقدان
کتاب مرگ، سوگ، فقدان نوشتهٔ سودابه دیداران است. نشر قطره این راهنمای گذر از داغدیدگی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب مرگ، سوگ، فقدان
کتاب مرگ، سوگ، فقدان که به قلم یک روانپزشک نوشته شده است، راهنمایی برای گذر از داغدیدگی در زندگی است. این اثر یکی از کتابهای مجموعهٔ «روان و زندگی» از نشر قطره است. هدف نویسنده پرداختن به مرگ از دیدگاه فلسفی نیست،؛ بلکه بیشتر بر آن بوده است تا دریابد در صورت روبهروشدن با مرگ و فقدان، چه باورهایی میتواند روند سوگواری ما را پیچیده کند و چه کنیم تا از این صافی به جای آنکه خرد شده و از هم پاشیده بیرون بیاییم، پالوده و صیقلیافته خارج شویم. در سراسر این اثر با روایتهایی از نویسندگان و شاعرانی محبوب روبهرو میشوید. همراه شوید با اثری به قلم سودابه دیداران.
خواندن کتاب مرگ، سوگ، فقدان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب مرگ، سوگ، فقدان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مرگ، سوگ، فقدان
«"پس از مرگ فرزند، دنیای والدین چگونه زیر و رو میشود؟"
سختترین و دردناکترین تجربهٔ داغدیدگی مرگ فرزند است.
مرگ فرزند فقدانی چندجانبه است. والدین نه تنها ارتباط منحصر بهفرد و یگانهٔ خود را با فرزند دلبندشان از دست میدهند، بلکه بخشی از وجود خود که در وجود فرزند جلوهگر میشود را نیز از دست میدهند. آیندهای که قرار بوده با فرزندشان خلق کنند، آرزوی جاودانگیای که در فرزندشان و نسلهای بعدی متبلور میشود با مرگ او از دست میرود. با مرگ فرزند این تصور نادرست که فرد میتواند بر زندگی خود و خانوادهٔ خود کنترل و تسلط کامل داشته باشد، نیز از دست میرود.
ساختار خانواده پس از این واقعه تغییر میکند. نقشهایی که فرزند درگذشته داشته به فرزندان دیگر منتقل میشود و رابطه با دیگر فرزندان برای همیشه تغییر میکند. والدین داغدیده همیشه با این وحشت روبهرو هستند که این واقعهٔ دردناک ممکن است دوباره اتفاق بیفتد.
والدینی که تنها فرزند و یا تمام فرزندان خود را از دست دادهاند، با بحران عمیقتری روبهرو میشوند، آنها نقش خود را به عنوان پدر یا مادر از دست میدهند، دیگر هیچکس آنها را پدر یا مادر صدا نخواهد زد.
شجرهنامهٔ خانواده در اینجا به پایان میرسد. دیگر امکان ندارد آنچه را که برایش تلاش کردهاند و محصول زندگی آنهاست به فرزندشان واگذار کنند و در دوران پیری هیچکس نیست که به آنها رسیدگی کند.
به ویژه در مورد مرگ کودکان کوچکتر، والدین با احساس گناه شدیدی روبهرو میشوند. آنها تصور میکنند نتوانستهاند به اندازهٔ کافی از کودک خود مراقبت کنند و وظایف خود را به جا آورند. در مورد مرگ بر اثر خودکشی نیز این احساس گناه شدید و عمیق وجود دارد.
مرگ برای انسانها در هر سنی رخ میدهد. در این زمینه، زندگی لزوما بر پایهٔ قواعد و قوانین مشخصی استوار نیست. تصور ما این است که فرزندان پس از والدین زنده میمانند و میراث آنها را نسل به نسل منتقل میکنند، اما مرگ فرزند خلاف این قاعدهٔ کلی است.
پدر و مادر داغدیده به جای پنهان کردن اندوه خود، باید آنچه را که احساس میکنند با فرزندانشان در میان بگذارند.
روی این اصل والدین پس از مرگ فرزند با دنیای بههم ریخته، آشفته و وارونهای روبهرو میشوند.
مانند هر داغدیدگی دیگر، بیان اندوه در اینجا نیز مهمترین مسئله است. والدین باید بتوانند بیآنکه احساس کنند دیگران از آنها کنارهگیری میکنند، داستان سوگ خود را بیان کنند.
بدون گوشی برای شنیدن و دلی برای همدردی، والدین داغدیده به سمت انکار واقعهٔ پیش آمده خواهند رفت، گویی فرزند آنان هرگز زندگی نکرده، مرگ رخ نداده و درد آنها غیر واقعی است.
مسئلهٔ دیگر این است که والدین باید بپذیرند هر کس به شیوهٔ خود سوگواری میکند و بهرغم تفاوتهایی که در شیوهٔ سوگواریآنها وجود دارد، لازم است راههایی را برای حمایت از یکدیگر پیدا کنند. وقتی یکی از والدین اعتقاد داشته باشد که فقط یک راه درست برای سوگواری وجود دارد و دیگری به دلیل متفاوت بودن شیوهٔ ابراز سوگ، مورد قضاوت منفی قرار گیرد، ارتباط والدین داغدیده ممکن است مختل شود، آن هم در زمانی که بیش از همیشه به یکدیگر نیاز دارند.
والدین داغدار اغلب احساس میکنند چیز زیادی برای فرزندان دیگر خود ندارند. ممکن است آنها چنان در اندوه خود غرق شده باشند که متوجه اطراف نباشند و نیازهای فرزندان خود را پاسخ ندهند.
این سبب میشود فرزندان آنها که خواهر یا برادرشان را از دست دادهاند و خود نیز نیازمند کمک هستند، تصور کنند که دیگر برای والدین خود ارزشمند نیستند.
گاه این موضوع موجب میشود آنها از والدین خود کنارهگیری کنند و یا به عکس، با سرکوب نیازها و احساسات خود برای مراقبت از والدین بیش از اندازه تلاش کنند.
در چنین شرایطی پدر و مادر به جای آنکه اندوه خود را از فرزندان پنهان کنند، باید احساس خود را با آنها در میان بگذارند و در عین حال به آنان اطمینان دهند که مانند گذشته دوستشان دارند. باید به فرزندان توجه کرد و برایشان وقت گذاشت تا احساس نکنند دیده نمیشوند و یا اینکه احساسات آنها کمتر از غم و اندوه والدین اهمیت دارد.»
حجم
۵۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۹ صفحه
حجم
۵۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۹ صفحه