کتاب علی عباسی تقدیم می کند
معرفی کتاب علی عباسی تقدیم می کند
کتاب علی عباسی تقدیم می کند نوشتهٔ قصیده گلمکانی و ویراستهٔ محسن آزرم است. نشر چشمه این گفتوشنود را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب علی عباسی تقدیم می کند
کتاب علی عباسی تقدیم می کند حاوی روایت یک کابوس ۳۰ ساله است. این کتاب، گفتوشنودی میان قصیده گلمکانی با «علی عباسی» را در بر گرفته است؛ تهیهکنندهٔ مدرن و ایرانی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران. این مصاحبه، دوران دردآور و پررنجی را شرح داده است که علی عباسی در آن تجربه و زندگی میکرد. او را یکی از بهترینهای سینمای پیش از انقلاب ایران و دارای سابقهای درخشان و تأثیری بهسزا بر بسیاری از اهالی سینما دانستهاند. علی عباسی مجبور به فاصلهگرفتن از حوزهٔ موردعلاقهاش یعنی سینما و مواجهه با نبود آثاری که حاصل سالها تلاش او بودند، شد. کابوسهای ۳۰ سالهٔ علی عباسی درست از اواخر سال ۱۳۶۳ آغاز شد؛ هنگامی که آرشیو فیلمها، نگاتیوها و نوارهایی که طی سالها فعالیت حرفهای خود در عرصهٔ سینما تولید و تهیه کرده بود، همگی به آتش کشیده شدند. این آتش نهتنها گذشتهٔ پربار علی عباسی را بلعید، بخش گستردهای از مهمترین دستاوردهای سینمای پیش از انقلاب ۱۳۵۷ را به نابودی کشاند. این فیلمساز برجسته اما گمنام ایرانی، پس از سالها در کتاب «علی عباسی تقدیم میکند» از کابوسهایی میگوید که ۳ دهه گریبان زندگیاش را رها نکرد.
خواندن کتاب علی عباسی تقدیم می کند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ سینمای ایران و قالب گفتوشنود (مصاحبه) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب علی عباسی تقدیم می کند
«برای من فرد مطرح نیست، بلکه عملی مطرح است که از فرد منشأ میشود. هیچوقت سعی نکردهام حرف جنجالی بزنم؛ چون بدون جنجال دشمنی و کینه هست. اشتباهات من در حد جرقهٔ آتش بوده و خوشبختانه شعلهٔ وجودمان را نگرفته است.
علی عباسی که اخیراً دومین لیسانس خود را در رشتهٔ علوم اداری دریافت داشته؛ جوانترین و از روشنفکرترین کسانی است که در کار تهیهٔ فیلم است و آثاری که در دست تهیه دارد از جمله فیلمهایی است که در پیشداوری امید برمیانگیزد. عباسی دید با علاقه؛ گسترده و عمیقی در کارش و نسبت به سینما دارد؛ رک حرف میزند و حقایق نهفته را بدون پردهپوشی بازگو میکند. و ما گوشههایی از واقعیتهای حرفهٔ سینما را از عباسی در یک گفتوگو میشنویم:
از حرف زدن شروع کنیم؟
معمولاً به دو جهت نمیشود چیزی گفت: زمانی هست که برای گفتن چیزی وجود ندارد و زمانی دیگر خیلی چیزهاست ولی نهتنها زبان از بازگوییشان قاصر است، بلکه مغز در چنین شرایطی لکنت پیدا میکند. ببین کارنامهٔ یک نفر مبین شخصیت اوست؛ البته کارنامهای که خودش تدارکش را دیده و واقعیت در آن متجلی باشد؛ اگر بخواهی نظر واقعیات دربارهٔ کارنامهٔ من ابراز کنی چه خواهی گفت... کارنامهای که از سه جوانمرد آغاز میشود... فیلمی که از یک کارگردانِ تازهکار، تحصیلکرده و جوان برخوردار است و حتا برای اولینبار سه جوانمرد دست به کار فیلم طویلسازی میشود و بعد هم هنگامه و نعرهٔ طوفان که نشان پاکترین حُسننیتها بود؛ چه من از بهترین کارگردان روز و تاپترین هنرپیشهٔ روز سعی در تلفیق تجارت و هنر کردم. حسنکچل نمونهای از یک ریسک و تلاش دیگر من بود و حالا هم شاهد کیمیایی، مقدم و صیاد هستید... من در کارنامهام، که هنوز کمیت چشمگیری ندارد، به سه کارگردان برای اولینبار فیلم دادم و دو کارگردان را که آثار باارزش اولیهشان با شکست مادی توأم شد؛ برای فیلمسازی فراخواندم (کیمیایی بعد از بیگانه بیا و جلال مقدم بعد از سه دیوانه) من اساساً هیچوقت نگاه نکردهام که پول کجاست و پیگرد مادیات نبودهام، ولی البته خوشم نمیآید که از هستی ساقط شوم. سعیام بر این بوده که از شخصیتهای باشعور در کارم بهره ببرم... من در این مورد خاص ادعایی ندارم که پیشاهنگ باشم ولی تا جاییکه زیان مادی بازم ندارد با خوشحالی اینکار را ادامه خواهم داد و خوشبختانه با این روال فیلمسازی کمتر کسی میتواند بگوید که بدین طریق من دکان باز کردهام. من از اولین فیلمم حُسننیت داشتهام و مثل شرایط فعلی که خیلیها راهشان را عوض کردهاند: این طریق فکر و کار تصادفی نبوده؛ پس طریق فکر و کار تصادفی نبوده؛ پس من باید با سیرین تمایزی داشته باشم؛ برای هنرپیشه فیلمبرداری؛ دکوراتور؛ آهنگساز و... باید این فرق وجود داشته باشد وگرنه... ببین، خودت شاهد بودهای که در هیچ زمانی سعی نکردهام حرف جنجالی بزنم؛ چون بدون جنجال دشمنی و کینه هست و من اصولاً از آدمهایی نیستم که از هر طرف باد میآید؛ بادش میدهند؛ من نیستم؛ نخواهم بود و از این کار هم متنفرم، ولی این اعتقاد را دارم که بایستی تفاوتی بین این دسته و آن دسته باشد.»
حجم
۲۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
حجم
۲۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
نظرات کاربران
قسمتی از تاریخ سینمای ایران بههمراه در دنامه برباد رفتن زندگی و سرمایه یکی از بهترین تهیه کنندگان سینمای ایران وبدتر از آن محروم شدن سینمای ایران از خدمات یکی ازصدیقترین وعاشقترن خد،متگزارانش .