کتاب اوژنی گرانده
معرفی کتاب اوژنی گرانده
کتاب اوژنی گرانده نوشتهٔ اونوره دوبالزاک و ترجمهٔ محسن سلیمانی است. نشر افق این رمان فرانسوی را برای نوجوانان منتشر کرده است. این اثر جزو مجموعهٔ «عاشقانههای کلاسیک» است.
درباره کتاب اوژنی گرانده
کتاب اوژنی گرانده حاوی یکی از پرفروشترین رمانهای اونوره دوبالزاک است که نخستینبار در سال ۱۸۳۳ میلادی منتشر شد. در این رمان عاشقانه، مسئلهٔ تأثیر وراثت و وابستگی زندگی انسان به تاریخ و گذشته نشان داده شده، اما بیش از هر چیز این اثر را داستان شکست همهٔ فضایل در برابر پول و جاهطللبی دانستهاند. «اوژنی گرانده» نام دختری است از خانوادهای فرانسوی. «شارل»، پسر عموی اوژنی پس از ورشکستگی پدرش به جمع خانوادهٔ آنها میپیوندد. دختر، عاشق و شیفتهٔ شارل میشود، ولی پدر متمول و عاری از عشق و محبت اوژنی برخوردی دیگر با این جریان میکند. پدر خانواده، بشکهساز سابق در پرتو سلسلهای از سوداگریهای موفقیتآمیز ثروتی اندوخته است که با خسّت و طمع، سعی در افزایش آن دارد. این رمان شما را به قلب زندگی این خانواده میبرد؛ جایی که «نانون»، مستخدمهٔ وفادار و همسر بیارادهٔ گرانده و دختر او «اوژنی جوان» را در بر میگیرد. اوژنی دختری است که زیبایی خدادادی و روح نجیب و لطیفی دارد. گفته شده است که تٔاثیر اونوره دوبالزاک بر فئودور داستایفسکی عمیق و دیرپا بود و داستایفسکی بدون این تأثیرگیری شاید نمیتوانست استعداد خلاقهاش را به مجرایی که ما میشناسیم، هدایت کند. داستایفسکی هنگام ترجمهٔ «اوژنی گرانده» بود که به فکر نوشتن رمانی با همان حجم افتاد. او در سپتامبر ۱۸۴۴ به برادرش میخاییل نوشت که دارد رمانی بهاندازهٔ «اوژنی گرانده» را به پایان میبرد.
خواندن کتاب اوژنی گرانده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ نوجوانان دوستدار ادبیات داستانی قرن ۱۹ فرانسه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره انوره دوبالزاک
انوره دوبالزاک در سال ۱۷۹۹ به دنیا آمد و در سال ۱۸۵۰ درگذشت. او نویسنده و نمایشنامهنویسی فرانسوی است. بالزاک بهواسطهٔ شرح بیپرده و دقیق از جامعهٔ فرانسه، بهعنوان یکی از بنیانگذاران رئالیسم در ادبیات مدرن اروپایی شناخته میشود. شخصیتهای داستانهای بالزاک پیچیده و چندبعدی هستند و اشیای بیجان، بهخوبی با شخصیتهای انسانی همراه و آمیخته میشوند؛ بهگونهای که پاریس بهعنوان یک شهر، ویژگیهای انسانی مییابد. بالزاک بر روی بسیاری از نویسندگان همعصر خود مانند «امیل زولا» و «چارلز دیکنز» تأثیر گذاشت.
او در دوران کودکی اهل مطالعه و پرشور بود؛ ازاینرو در ساختار بستهٔ مدارس آن زمانِ فرانسه نمیگنجید. دوران کودکی سختی را گذراند؛ زیرا روشهای تربیتی خاص و البته آزاردهندهای در آن زمان رایج بود که با سختگیری اجرا میشد. ارادهٔ اخلاقی و نگرش خاص درونی او مشکلاتی را در موفقیت او در زندگی و کسبوکار ایجاد کرد. زمانی که از مدرسه فارغالتحصیل شد در یک دفتر حقوقی مشغول به کار شد، اما اتفاقهای غیرانسانی و روند کسالتبار آن موجب شد بالزاک از این کار کنارهگیری کند. بالزاک دربارهٔ تجربهٔ کار در دفتر حقوقیاش گفته بود که این شغل، یک آدم معمولی با روند زندگی عادی و یکنواخت میسازد و او تحمل این زندگی را ندارد؛ بالزاک همچنین مشاغلی همچون نشر، چاپ، نقد ادبی، تجارت و... را امتحان کرد، اما در همهٔ آنها شکست خورد.
آنچه او در کتاب «کمدی انسانی» مینویسد، انعکاسی از دشواریهای زندگی شخصی او در همین دورانها است. «کمدی انسانی» مجموعهای نزدیک به ۹۰ داستان کوتاه و رمانهای او است که در کنار هم میکوشند تصویری همهسویه از جامعهٔ انسانی را به نمایش بگذارد. پس از چند اثر نمایشی ناموفق و چند رمان اولیه، رمان «چرم ساغری» در سال ۱۸۳۱ و «اوژنی گرانده» در سال ۱۸۳۳، رمانهای پرفروش بالزاک به شمار میروند. پس از این، موفقیت بیشتری برای رمانهای بعدی بالزاک به دست آمد. «بابا گوریو» و «زنبقدره» از دیگر آثار مشهور و شناختهشدهٔ بالزاک برای پارسیزبانها هستند. رمان «آرزوهای بربادرفته» نیز یکی دیگر از آثار این نویسندهٔ فرانسوی است. انوره دوبالزاک عادت کاری عجیبی داشت. او بیشتر، شبهای طولانی به نوشتن میپرداخت و این روش زندگی، روی تندرستی او اثر گذاشت. سرانجام او در ۵۱سالگی و درحالیکه تنها ۵ ماه از تنها ازدواج دیرهنگامش میگذشت، در پاریس درگذشت.
بخشی از کتاب اوژنی گرانده
«دو ماه گذشت. این زندگی خانوادگی که تا چندی پیش آنهمه یکنواخت بود، حال به خاطر راز بسیار جذابی که این سه زن را کاملا به هم نزدیک کرده بود، جنب وجوش تازهای پیدا کرده بود. در نظر آنها شارل هنوز زیر تیرهای خاکستری رنگ و غمگرفتهٔ این سالن در رفت وآمد بود. اوژنی هر روز و هر شب جعبهٔ آرایش او را باز میکرد و به نقاشی چهرهٔ زن عمویش زل میزد. صبح یک روز یکشنبه وقتی اوژنی ایستاده و محو دیدن نقاشی چهرهٔ زن عمویش شده بود تا در چهرهٔ او اجزای چهرهٔ شارل را پیدا کند، مادرش ناگهان سر رسید و او را غافلگیر کرد. در اینموقع بود که خانم گرانده برای اولینبار به راز وحشتناک مبادلهٔ طلاهای اوژنی با جعبهٔ لوازم آرایش شارل پی برد.
مادر بیچاره، وحشتزده گفت: «همه را دادی به او! روز عید وقتی پدرت بخواهد سکههایت را ببیند، چه بهش میگویی؟»
چشمهای اوژنی خیره ماند و دو زن، نیمی از آن روز صبح را با ترسی مرگبار گذراندند. افکار ذهنیشان آنقدر عذابشان میداد که یادشان رفت به مراسم مفصل عشای ربانی بروند و فقط به دعای سربازی کلیسا رسیدند. سه روز بعد از آن روز، سال ۱۸۱۹ تمام میشد. با اینحال سه روز بعد فاجعهٔ وحشتناک، و نمایش تراژدی پولپرستی، بدون آنکه در آن خبری از زهر و خنجر و خونریزی باشد شروع میشد، آنهم با بازیگرانی که بیرحمتر و خونریزتر از خاندان وحشتناک و اسطورهای آترید بودند.»
حجم
۲۲۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۲۲۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه