کتاب ترقوه
معرفی کتاب ترقوه
کتاب «ترقوه » نوشتۀ سید سجاد ابطحی است و انتشارات ۳۶۰ درجه آن را منتشر کرده است. ترقوه مجموعهای است که ۲۳ داستان کوتاه را در برمیگیرد.
درباره کتاب ترقوه
ترقوه که عنوان کتاب هم از همین داستان گرفته شده است اولین داستان مجموعه و دربارۀ پسری به نام سجاد است. سجاد پسر جوانی است که غمانگیزترین روزهای زندگیاش را سپری میکند و در حال دستوپنجه نرم کردن با تنهایی است. روزی که در بیانگیزهترین حالت ممکن مشغول دیدن سریال آمریکایی موردعلاقهاش است، تلفنش زنگ میخورد و به یک مهمانی تولد دعوت میشود. سجاد با دیدن سکانسهایی از سریال که مهمانی دوستان دبیرستانی را نشان میداد به این فکر کرد که شاید بد نباشد برای فرار از تنهایی و احساسات منفی وارد جمعی شاد بشود. تنهایی روحش را فرسوده کرده بود؛ ولی حالا احساس میکرد به تجمعی شاد مانند تولد یا دورهمی نیاز دارد اما نمیداند پا گذاشتن به آن مهمانی برابر است با تجربۀ عمیقترین رنج زندگی.
ترقوه مجموعهای از ۲۳ داستان کوتاه را در برمیگیرد. سید سجاد ابطحی در اولین اثر داستانیاش تلاش کرده تا به مسائل جوانهای امروز بپردازد. او از ماجراهایی میگوید که اکثر جوانها میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. شخصیتهای مجموعه کسانی هستند که خواننده به راحتی میتواند با آنها همذات پنداری کند و خودش را جای آنها بگذارد. درون مایۀ اصلی این مجموعه عشق است. ترقوه داستانهایی با محوریت عشق و دوستداشتن است که با زبانی ساده و روان بیان میشود و احساس صمیمیت و نزدیکی را به خوانندۀ نسل جوان منتقل میکند. توصیفاتی که در کتاب آمده و جزئیاتی که نویسنده به آن پرداخته داستانهای کتاب ترقوه را برای خوانندۀ نسل جوان خواندنی کرده است.
عناوین داستانهای کتاب ترقوه عبارت است از: ترقوه، صندلی ۱۱ ردیف ۸، پدری که فرزندش را میکشد، ۲۰۶ سفید، ویتامین آ د، اتاق عروس، مدرسهٔ عاشقی، فنجان قرمز، آب یخ، رزهای پرپر شده، زایمان طبیعی، استاتیک، اول شرقی، روزبه نشین، بیمه عمر، فامیل دور، خواهر و مادر خودت، خیابان جمهوری ساعت ۴، سر زانوهایش را بوسیدم، قبض روح، سبیلکلفت، قصابی به اسم سحر، سلاخی به اسم مینا.
سید سجاد ابطحی، نویسندۀ کتاب دربارۀ ترقوه چنین مینویسد: «چون ترقوه اولین استخوانی است که در بدن شکل میگیرد و تنها استخوان افقی بدن است که در جنس مؤنث ظریفتر و دارای انحناهای کمتر است که یکی از عوامل زیبایی به شمار میرود. ترقوه در استخوانها اولین است و آسیب به آن دردآورترین درد. در زندگی همهٔ ما وجودی عزیز وجود دارد که مانند ترقوه اولین است و فقدانش دردآورترین فقدان.»
خواندن کتاب ترقوه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوتداران داستانهای کوتاه ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ترقوه
«اکثر اطرافیانم میدانستند که ماهها است در تنهاترین حالت ممکن، در حال دستوپنجه نرم کردن با تنهایی هستم. روزها بود حالوروز خوبی نداشتم، جهان بر وفق مرادم نمیچرخید، ابروباد و مه و خورشید و فلک، همه برای ناراحت کردنم در کار بودند. همه چیز خوب پیش نمیرفت، یک جای کار که چه عرض کنم کلِ کار میلنگید، کشتیهایم همه غرق شده بودند، در بهانهگیرترین حالت ممکن به سر میبردم. تولد را فرصت خوبی میدیدم تا شاید کمی حال و هوایم عوض شود! از بس در تنهایی نشسته بودم و نوشته بودم و فیلمهای مختلف دیده بودم، مغزم از ایدههایی برای نوشتن داستانهای دیوانهکننده پر شده بود! اما کافی بود، به استراحت نیاز داشتم...!»
حجم
۸۲۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۸۲۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه