دانلود و خرید کتاب در کنار تو کیسی وست ترجمه مریم رفیعی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب در کنار تو

کتاب در کنار تو

نویسنده:کیسی وست
انتشارات:ایران‌بان
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب در کنار تو

کتاب در کنار تو نوشتهٔ کیسی وست و ترجمهٔ مریم رفیعی است. ایران بان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان آمریکایی برای نوجوانان نوشته شده است.

درباره کتاب در کنار تو

کتاب در کنار تو (عشقی که از کتابخانه آغاز شد) رمانی آمریکایی برای نوجوانان  است که در ۴۶ فصل نوشته شده است. این اثر با قفل‌شدن در کتابخانه بر روی «آتمن کالینز» شروع شده است. او مجبور می‌شود تعطیلات آخر هفته را در کتابخانه بگذارند. «دَکس میلر» هم در همین مکان زندانی شده است. حالا چه رخ خواهد داد و داستان چیست؟ این رمان را بخوانید تا بدانید.

خواندن کتاب در کنار تو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ نوجوانانِ دوستدارِ رمان آمریکایی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب در کنار تو

«قبل از اینکه متوجه شوم کسی در را باز کرده، موج باد را از لای در حس کردم. در یک ربع گذشته، روی زمین خاکی گلخانه چمباتمه زده و مشغول تجزیه و تحلیل عملکرد امشبم بودم. واقعا حماسی بود. من که مانند یک دیوانهٔ زنجیری دربارهٔ حملهٔ اضطراب فریاد می‌زدم و دوستانم که از خود می‌پرسیدند چطور شوخی‌شان باعث چنین واکنش افسارگسیخته‌ای شده. می‌دانستم واکنشم بیش‌ازحد شدید است، ولی چیزی نبود که بتوانم جلویش را بگیرم. و الان که از دور به این اتفاق نگاه می‌کردم، زمانی که جسمم آرام گرفته و اشک‌هایم خشک شده بودند، از این بابت مطمئن‌تر شدم. به این فکر کردم چه کس دیگری در پارکینگ مرا در حلقهٔ دوستانم دیده، مثل یک گربهٔ وحشی که آن‌ها سعی داشتند رامش کنند. گفته بودند دکس آنجاست. آیا قبل از دادوفریادهایم وارد ورزشگاه شده بود؟ برایم مهم نبود. خیال نداشتم دربارهٔ دکس فکر کنم. تا این لحظه، زمانی که در باز شد و برای یک لحظهٔ دلهره‌آور فکر کردم شاید او باشد.

ولی نبود. جف بود. ایستاده بود و صندلی چرخدارش را پشت سرش رها کرده بود. نور چراغی از بیرون خیابان به بخار روی شیشه‌ها می‌تابید و هالهٔ وهم‌آوری را بالای گل‌های پژمردهٔ دورتادورم به وجود آورده بود.

جف درحالی‌که آهسته جلو می‌آمد، گفت: «سلام.» مطمئن نبودم آهسته حرکت‌کردنش به‌خاطر این است که هنوز پاهایش می‌لرزند یا به‌خاطر من.

در جایم ایستادم و شلوارم را تکاندم. «سلام.»

«حالت خوبه؟»

«دارم خوب می‌شم.»

کنارم ایستاد و به میز دراز تکیه داد.

«پس اضطراب داری؟»

«آره.»

«چرا به ما نگفتی؟»

«چون نمی‌خواستم رفتارتون باهام عوض بشه.»

با سر به در اشاره کرد. «می‌خواستی این‌جوری باهات رفتار کنیم؟»

خندهٔ کوتاهی کردم. «فکر می‌کردم آره. ولی ظاهرا نه.»

«متأسفم.»

گفتم: «تقصیر تو که نیست. باید بهتون می‌گفتم. باید به همه می‌گفتم.»

دستش را روی شانه‌ام گذاشت. «یه ربعه دارم دنبالت می‌گردم. لیسا هم می‌خواست بیاد. نگرانت بود.» چشم در چشمم دوخت. چشم‌هایش ملایم و پرسشگر بودند. «باید بهش اجازه می‌دادم؟»

«نه. باید با هم حرف بزنیم.»

بیشتر از این نمی‌توانستم به تأخیر بیندازمش.

«دربارهٔ دکس میلره؟»

«دکس دوست خوبیه... بود. امیدوار بودم بیشتر باشه. برام مهمه. ولی اون‌جوری ازم خوشش نمیاد.»

«پس من انتخاب دومم؟»

«نه. جف، می‌دونی که برام مهمی، ولی نه اون‌جوری.»

خندید، که باعث تعجبم شد. «آخ. پس اصلا انتخابت نیستم.»

لبخند همیشگی‌اش بر لب‌هایش نشست؛ نمی‌دانم به‌خاطر پنهان کردن آزردگی‌خاطرش بود یا این ماجرا واقعا تأثیری روی او نداشت.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۱۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۲۱۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
تومان