کتاب هم اکنون خود آینده تان باشید
معرفی کتاب هم اکنون خود آینده تان باشید
کتاب هم اکنون خود آینده تان باشید نوشتهٔ بنجامین هاردی و ترجمهٔ عهدیه قاسمی است و انتشارات ذهن آویز آن را منتشر کرده است. با خواندن این کتاب میآموزیم چگونه آیندهای که به آن میاندیشیم، به جای گذشتهمان رفتار ما را هدایت میکند؟
درباره کتاب هم اکنون خود آینده تان باشید
آیا در زندگیمان روشی وجود دارد که بتوانیم به نتیجهای مشابه در برخورد با مشکلات زندگیمان برسیم؟ پاسخ این است که بله، قطعاً روشی وجود دارد. تحقیقات اخیر در علم روانشناسی برای تحول و دگرگونیِ شگفتانگیز زندگی توضیح کاملاً سادهای دارد. شما هم میتوانید این روش را دنبال کنید تا به نتیجهٔ دلخواهتان برسید و زندگیتان را تغییر دهید.
کتاب هم اکنون خود آینده تان باشید راهنمای مسیر شما خواهد بود.
تغییر و تحول در علم «بخش وسیعی از تاریخ علم روانشناسی تحت تأثیر این تفکر است که گذشتهمان ما را هدایت کند.»
از اواخر قرن هجدهم تا اواخر قرن نوزدهم میلادی، بیشترین تمرکز علم روانشناسی بر مشکلات انسان بود. این رشته، آسیبشناسی نام داشت. نظریهها و رواندرمانیها بیشتر دربارهٔ کاهش مشکلات انسانها از جمله افسردگی و خودکشی بود و به مفهوم شکوفایی انسان کمتر توجه میشد.
در طول این مدت، علم روانشناسی معتقد بود که انسانها نتیجهٔ مستقیم گذشتهشان هستند. این دیدگاه «فلسفهٔ جبر» نام داشت. براساس این دیدگاه، رفتار انسانها مانند یک مهرهٔ دومینو است که هر مهره را مهرههای قبلی واژگون میکنند. اتفاقات گذشته برای شما تصمیم میگیرند، اینکه الان چه کاری انجام میدهید و چه کسی هستید دستخوش اتفاقات گذشتهتان است. هیچ عاملیت و آزادی انسانی در کار نیست، هرچه هست محرک و پاسخ است.
به عبارتی دیگر، براساس فلسفهٔ جبر، زندگی امروز شما ترکیبی از گذشتهتان است. فلسفهٔ جبر دیدگاهی غالب بود و بهشدت نگرش محدودکننده و منفی داشت. اگر شخصی مشکلی داشت این مشکلات را فقط از طریق گذشتهٔ او میشد توضیح داد و متأسفانه هدف اصلی علم روانشناسی هم توضیح آوردن برای این مشکلات بود و نه حل مسئله.
در دههٔ نود میلادی، عدهای از روانشناسان انقلابی، که خود را «روانشناسان مثبتاندیش» معرفی کرده بودند، اصول اساسی علم روانشناسی را زیر سؤال بردند. آنها سؤالات متعددی مطرح کردند و آزمایشهای مختلفی انجام دادند و سعی کردند طی این آزمایشها به این حقیقت دست یابند که چه چیزی باعث شادی، سلامتی و موفقیت افراد میشود. این تحقیقات، به همراه پیشرفتهای چشمگیر فناوری و علم عصبشناسی، تصویر متفاوتی از شناخت افراد ایجاد کرد. درواقع، تحقیقات جدید توضیحاتی تقریباً مخالف باورهای قبلی ارائه دادند.
در تحقیقات اخیر آشکار شده است که گذشتهٔ افراد تعیین کننده و هدایتکنندهٔ رفتار و عملکرد آنها نیستند، بلکه این آیندهٔ ماست که ما را به جلو میکشاند.
خواندن کتاب هم اکنون خود آینده تان باشید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
درباره بنجامین هاردی
دکتر بنیامین هاردی روانشناس سازمانی، نویسنده و پژوهشگر برجسته در زمینهٔ مفهوم خودِ آینده است. بیش از صدها هزار نسخه از کتابهایش در سرتاسر دنیا به فروش رفته و وبلاگ او میلیونها بازدیدکننده دارد. او به همراه همسرش، لورن، صاحب شش فرزند است که در اورلاندو، ایالت فلوریدا زندگی میکنند.
بخشی از کتاب هم اکنون خود آینده تان باشید
«دکتر فرانکل، در سنین پایینتر، کودک بسیار کنجکاوی بود. او علاقهٔ زیادی به کمک به دیگران داشت و پیش از سن ۱۰ سالگی دوست داشت که روانپزشک شود. در بین سه فرزند خانواده، ویکتور فرزند دوم بود که در ۲۶ مارس ۱۹۰۵، در یک خانوادهٔ بهشدت مذهبی، در شهر وین استرالیا، متولد شده بود. مادرش، السا فرانکل، زنی خوشقلب اهل پراگ بود که پرهیزکاری او زبانزد خاصوعام بود. پدرش، گابریل فرانکل، کارش را از شغل پیشپاافتادهٔ تندنویسی برای دولت شروع کرد و سپس به رئیس وزارت خدمات اجتماعی منصوب شد. ویکتور فرانکل در مقطع دبیرستان رشتهٔ روانشناسی را دنبال کرد و با زیگموند فروید، یکی از تأثیرگذارترین روانشناسان دنیا، شروع به مکاتبه کرد. فرانکل برای فروید مقالهاش را فرستاد که همین مقاله در مجلهٔ بینالمللی روانکاوی منتشر شد.
در ۱۹۲۵، یک سال پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، فرانکل به تفکرات یکی دیگر از روانشناسان سرشناس، یعنی آلفرد آدلر، علاقهمند شد. آلفرد پیشتر با فروید همکاری داشت ولی بعدها مسیرشان از یکدیگر جدا شد. نظریات آدلر دربارهٔ اصلاحات اجتماعی و جامعه بود و به افراد کمک میکرد تا بر خودکمبینیشان غلبه کنند و به درجهای از برتری درونی و بیرونی برسند.
همان سال، فرانکل مقالهٔ دیگری منتشر کرد که به بررسی مرز بین فلسفه و رواندرمانی میپرداخت و روی اهمیت معنا و ارزش تمرکز داشت. اینها موضوعات اصلی زندگی کاری او بودند. درحالیکه فروید و آدلر، گذشتهٔ فرد را بخش مهم روانشناسی میدانستند، فرانکل روی آیندهٔ فرد متمرکز شد و آیندهٔ فرد را بخش اصلی روانشناسی میدانست. نظریهٔ درحال پیشرفت فرانکل با عنوان لوگوتراپی بود که ریشه در کلمهٔ یونانی لوگوس دارد. لوگوس یعنی معنی و مفهوم. او معتقد بود که پیشرفت و کیفیت سلامت روانی هر فردی ریشه در یافتن معنایی برای زندگی دارد.
در سال ۱۹۲۸ و ۱۹۲۹، فرانکل درحال کامل کردن مقطع دکترا در رشتهٔ پزشکی بود و درهمین حین نیز، در هفت شهر، مراکزی برای نوجوانان دایر کرد تا بتوانند مشاورهٔ رایگان بگیرند. این مراکز باعث کاهش چشمگیر خودکشی در بین دانشآموزان شد. فرانکل توجه همگان را به خود جلب کرد و از سرتاسر اروپا دعوتنامههایی از طرف روانشناسان و دانشگاههای معروف دنیا دریافت کرد.
ویکتور پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه پزشکی، در سال ۱۹۳۱، در سمت پزشک ارشد بخش خودکشی زنان، در بیمارستان روانپزشکی ماریا ترسین اسکلوسل، واقع در شهر وین، مشغول به کار شد. در ۱۹۳۷، در ۳۲ سالگی، فرانکل مرکز درمانی خود را تأسیس کرد، اما بعد از گذشت چند ماه، آلمان به استرالیا حمله کرد و فرانکل حرفهٔ روانپزشکی را از خانهٔ پدریاش دنبال کرد تا نازیها او را دستگیر نکنند.
زمانیکه ویکتور رئیس بخش عصبشناسی بیمارستان روتشیلد بود و بیماران یهودی را معالجه میکرد، نگارش اولین کتابش را، با عنوان پزشک و روح، آغاز کرد. در این اثر، او یافتههای انقلابیاش را منتشر کرد مبنی بر اینکه اساساً انسان برای داشتن زندگی سالم و شاد به هدفی مشخص نیاز دارد.
در سال ۱۹۴۲، فرانکل با تیلی گروسر، پرستار بیمارستان روتشیلد ازدواج کرد. او در همان سال کتابش را بهپایان رساند و در همان سال بود که تیلی باردار شد. چند ماه بعد از ازدواجشان، فرانکل، تیلی و والدین فرانکل دستگیر و به اردوگاه کار اجباری ترزین اشتایت منتقل شدند. این اردوگاه در حال حاضر در جمهوری چک قرار دارد. شش ماه بعد، پدرش بر اثر گرسنگی و خستگی از بین رفت... .»
حجم
۶۴۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۶۴۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه