کتاب فرهنگ واژگان دریدا
معرفی کتاب فرهنگ واژگان دریدا
کتاب فرهنگ واژگان دریدا نوشتهٔ نایل لوسی و ترجمهٔ مهدی پارسا و چند مترجم دیگر است و انتشارات شوند آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب فرهنگ واژگان دریدا
میتوان چیزهای هوشمندانه و واسازانهٔ زیادی گفت دربارهٔ اینکه فرهنگ واژگان دریدا نباید کتاب تعریف واژگان باشد. بسیاری فلسفهٔ دریدا را نمایندهٔ ناممکن بودن اظهار گزارههای ایجابی دربارهٔ هر چیزی دانستهاند. اما طنز ماجرا این است که این کتاب هم بهنوعی تعریف واژگان دریداست و هم نیست.
هدف کتاب فرهنگ واژگان دریدا فراهمکردن مجموعهای از سرفصلها و تفسیرها از برخی ایدهها و استدلالهای کلیدی دریدا است، نه مجموعهای از تعاریف تثبیتشده. این کتاب این ایدهها را (همراه با پروژهٔ واسازی که با نام دریدا گره خورده) در بافت گستردهٔ تفکر قارهای مورد بحث قرار میدهد.
خواندن کتاب فرهنگ واژگان دریدا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فرهنگ واژگان دریدا
«پراکنش dissemination
پراکنش یک طریقهٔ نوشتن است، یا روشی است برای پرداخت واژهها. اما این «طریقه» کاملاً پیرو سبک مرسوم نوشتن ادبی نیست، چیزی که بتوان آن را، مثلاً، با یک سنت پیشروی غنای زبانشناختی مرتبط ساخت، یا نیز با رویکردی به نوشتن که آن را به عنوان بازتاب زندگی مورد توجه قرار میدهد. آن طور که الکساندر تروچی در کتاب قابیل (۱۹۶۰)، انجیل معتادان و دنبالهروهای کتی آکر، مینویسد فرقی نمیکند کدام: «همواره بازگشت به روایت را دشوار یافتهام. طوری که گویی هر یک از هزار روایت را برگزیده باشم. و هر کدام را که برگزیدم، از دیروز تا امروز تغییر کرده است، زیرا در این مدت کلی خوردهام، نوشیدهام، عشقبازی کردهام، و حشیش و هرویین مصرف کردهام. به یاد قاضیای میافتم که صبحانهٔ بدی خورد و ولگردی را دار زد» (۴۰-۳۹).
پس برای تروچی جعل روایت در شکافی میان نظم زیباییشناختی و زندگی پدیدار میشود. نوشتار، برای آنکه «صادق» باشد، نمیتواند از «شیوهٔ بودنِ» (همان طور که هایدگر میگوید) هستندهها، از چیزها آن طور که هستند، جدا باشد.
اگرچه که پراکنش کاملاً یک سبک ادبی نیست، اما یقیناً با واژهها سر و کار دارد. این امر در «کتابی» که پراکنش نام دارد و در آن دریدا به هیچ وجه پراکنش را به معنای دقیق کلمه تعریف نمیکند بیان میشود. شما میتوانید آن را نشان دهید، اما نخواهید توانست آن را کاملاً آن طور که هست بشناسید. به هر تقدیر نمیتوانید به طور کامل بفهمید که پراکنش چه چیزی «است» (و این را هم نمیتوانید بگویید که پراکنش هیچ چیزی «نیست») آن هم از خلال طرز تفکری - متافیزیک حضور - که به شما میگوید هر چیزی باید معنایی معین داشته باشد. بیتردید میتوانید پراکنش را در یک لغتنامهٔ مناسب/ خاص) چک کنید، این لغتنامه احتمالاً میگوید که این واژه به معنای پخش کردن و افشاندن است، اما آنچه پراکنش در (و به مثابهٔ) پراکنش «معنا میدهد» قابل فروکاستن به آن (معنا) نیست.
این جملهٔ آغازین پراکنش است: "(پس) این یک کتاب نخواهد بود.» همان طور که باربارا جانسون (مترجم انگلیسی کتاب) اشاره کرده است، این جمله «در زمان آیندهٔ کامل نوشته شده، اما همچنین علامت ارائه در حال حاضر ("این")، انتظار (خواهد)، نفی (ن)، جمعبندی ("(خواهد) بود")، و نتیجهگیری ("پس")» ("پیشگفتار"، ص. xxxii) را هم در خود دارد.» بیتردید چیزی (شاید یک معنا، یا معنای یک معنا) در اینجا «افشانده شده» است، اما در عین حال معنای جمله در چندین جهت «پراکنده شده» است. این - رانه یا انرژی چندصدایی - بیانگر یک درونمایه یا آگاهی قصدمند، یا رویکرد سبکی ویژه نیست، بلکه نیرویی را درون خود نوشتار نشان میدهد. بنابراین با توجه به ماهیت سرکش و توانبخش این نیرو، تلاش برای تعریف یا مضمونپردازی پراکنش ناممکن خواهد بود. بنابراین جستجوی معنای پراکنش «در» پراکنش جستجویی بیهوده است. اما بیشک شیفتگی دریدا (که شاید آن را از جویس به میراث برده است) به خودسری، ناگزیری و پیشبینیناپذیر بودن واژهها، به این معنا نیست که او فکر میکند واژهها هیچ معنایی ندارند. مسئله این است که واژهها معناهای بسیار دارند، دستکم آنقدر که هیچ کس هرگز نمیتواند بر تمام آنها احاطه یابد. این نظر همچنین نظر نویسندگانِ مدرنیستِ به قول معروف آوانگارد نیز بود، نویسندگانی همچون جویس، مالارمه، کافکا و ژنه، که دریدا سخت آنها را میستاید. و شاید آنچه دریدا در آنها مورد ستایش و تحسین قرار میدهد این است که در آثارشان نیروی پراکنش رها شده است؛ در این آثار هیچ تلاشی برای مقاومت در برابر این نیرو یا مهار آن وجود ندارد. نکته این است که زبان را رها کنیم تا «خود» را پراکنده کند، به معناها اجازه دهیم خود را متکثر سازند، اینکه بیشترین امکانهای ممکن را گشوده نگاه داریم. چنین نوشتاری به این پرسش میدان میدهد که «نوشتار» یعنی چه، «ادبیات» چه معنایی میدهد، و با وجود اینکه این پرسشگری تاریخی رومانتیک دارد (نگاه کنید به لکو-لابارت و نانسی، امر مطلق ادبی، و لوسی، پستمدرن)، منبع مهمتر دریدا (جنبش) مدرنیست آوانگارد در نیمهٔ نخست قرن بیستم و حول و حوش آن است.»
حجم
۲۹۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۳۸ صفحه
حجم
۲۹۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۳۸ صفحه