کتاب خانم ها به پیش...
معرفی کتاب خانم ها به پیش...
کتاب خانم ها به پیش... نوشتهٔ سایلاجا ماناچا و ترجمهٔ مهسا دبستانی قمصری است. انتشارات کهکشان دانش این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی راهنمای زنان برای رسیدن به هویت، موفقیت و قدرت است.
درباره کتاب خانم ها به پیش...
گفته شده است که سایلاجا ماناچا در کتاب خانم ها به پیش...، بهطور بسیار مختصر، نحوهٔ شکلگیری تاریخ و زندگی گذشتهٔ ما را بهعنوان یک شخص ارائه کرده است؛ در کتابی که لایههای ترس و محدودیتها را از میان برمیدارد و آینهٔ راستی را در مقابل هر رهبر آرمانخواه (جنسیت ندانمگرا) قرار میدهد. این کتاب یک مرجع برای هر زن یا مردی است که میخواهد بهعنوان یک رهبر پیشرفت کند و درک عمیقی از عواملی را به شما میدهد که شما را به رهبر مؤثری تبدیل میکند. این کتاب جعبهٔ ابزاری در اختیارتان قرار داده تا لایههای تعصبات، نظرات، قضاوتها و صدای درونتان را که مانع پیشرفت شما بهعنوان یک رهبر میشود، درک کرده و از میان بردارید. ویژگی خاص این کتاب، مجموعهٔ اقداماتی است که به شما کمک میکند تا خودتان را در سفر شخصی رهبری بازتاب دهید و پیشرفت کنید.
این کتاب در ۱۴ فصل نوشته شده که عنوان برخی از آنها عبارت است از «درک دنیای درونی ما»، «ما چیزها را همانطور که هستیم میبینیم»، «بازیابی قدرت خود با سبزها»، «آینده خودتان را طراحی کنید» و «طراحی اقدام موثر».
خواندن کتاب خانم ها به پیش... را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به مدیرهای کسبوکارهای گوناگون پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خانم ها به پیش...
«چیترا تیمی را برای طراحی و تحویل نرمافزار رهبری میکرد. او و تیمش برای دیدار با یک مشتری کلیدی آماده میشدند. کارهایی وجود داشت که باید بررسی میشد، طرحهای جدید و نقشه راه ایجاد و ارائه میشد. او و تیمش بیش از حد سرشان را شلوغ کرده بودند. او برای انجام برخی کارها به حمایت بیشتری نیاز داشت که شاید از تیم دیگری در همان کسبوکار دریافت کند. با این وجود، ذهن چیترا ارزیابیها و داستانهایی درمورد درخواست حمایت از تیم دیگری داشت. رئیس کسبوکار او بهترین معادله را با مدیر آن تیم دیگر نداشت. در طول روز چیترا متوجه شد که مدام سر رئیس و یکی از همتایانش غر میزند. او بیش از اندازه سرش را شلوغ کرده بود و روحیه خوبی نداشت.
روز بعد او تصمیم گرفت با مدیر تجاری تیم دیگر صحبت کند تا از یک فرد و منبع مهم برای حمایت از او صرفنظر کند. او مراقبتهای خود را در ارتباط با دیدار با مشتری توضیح داد و به تمام سؤالاتش پاسخ داد و در کمال تعجب توانست با او همکاری کند. یک مدیر ارشد خوب به او پیشنهاد شد که بسیار ماهر بود و خیالش از این بابت راحت شد. وقت و ذهنش را آزاد کرد که بداند منبع بزرگی برای آمادهسازی تمام وثیقههای لازم از او پیشتیبانی میکرد. او احساس اعتمادبهنفس بیشتری برای مدیریت دیدار با مشتری داشت و حالا آمادهتر و راحتتر بود. او طی چند روز آینده بلندپروازتر شد. داستانهای سردرگمی و منفینگری از بین رفت. او انرژی بیشتری برای هدایت موثر تیم داشت.
او با «زبان» کاری کرد که ما آن را درخواست مینامیم. او به سؤالات مدیر آن تیم دیگر گوش داد، به او پاسخ داد و درباره تعهداتش مذاکره کرد. اگر درخواستش را به روشنی مطرح نمیکرد، آیندهاش متفاوت بود، روحیه کینهتوزی به خودش میگرفت. در این اقدام زبانی «درخواست» از یک همکار و واداشتن او به پیشنهاد یک منبع، احتمال جدیدی پدیدار شد که شاید اگر چیترا به تنهایی برای آمادهسازی این جلسه کار میکرد، وجود نداشت.»
حجم
۴۷۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۴ صفحه
حجم
۴۷۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۴ صفحه