کتاب زمین پوشیده از پر جوجه
معرفی کتاب زمین پوشیده از پر جوجه
کتاب زمین پوشیده از پر جوجه نوشتهٔ یو ژنیون و ترجمهٔ آرش رحمتی است. انتشارات آناپل این رمان چینی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب زمین پوشیده از پر جوجه
در کتاب زمین پوشیده از پر جوجه، شخصیتی به نام «شیالو لین» یک کارمند عادی است. روزمرگی نهتنها در کار، در زندگی او هم جریان دارد. دیروز او میدانست امروز چه خواهد کرد و امروز میداند که فردا چه خواهد کرد. او احساس میکند هیچکجا نمیتواند ارزش واقعی خود را به دست آورد. او نمیتواند مانند یک رئیسجمهوری باشد که برای استقبال از یک رئیسجمهور دیگر از یک کشور خارجی به فرودگاه میرود. زندگی تکراری و یکنواختش او را بهسمت خودکشی سوق میدهد.
بالأخره «شیالو لین» دریافت که کجا باید بهدنبال کشف ارزش واقعی خود باشد؛ آنجا بازار سبزیفروشان بود. وقتی که توانست با چانهزدن پیازچهٔ ۱۵ سنتی را ۱۳ سنت بخرد، در راه بازگشت به خانه احساس رئیسجمهوری را داشت که توانسته بود در اجلاس سران کشورهای صنعتی، پروژهٔ بزرگی را از آنِ کشورش بکند. سرگذشت «شیالو لین» را در رمان حاضر بخوانید.
خواندن کتاب زمین پوشیده از پر جوجه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر چین و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره یو ژنیون
یو ژنیون در سال ۱۹۵۸ در چین به دنیا آمد. او داستاننویس و فیلمنامهنویسی است که در روستای لائوژوآنگ در شهرستان یانجین، هنان، چین بزرگ شد. در ۱۴سالگی روستای خود را ترک کرد و به ارتش پیوست. در ۲۰سالگی در دانشگاه پکن پذیرفته شد. پس از فارغالتحصیلی به حرفهٔ روزنامهنگاری روی آورد. او حرفهٔ نویسندگی را از سال ۱۹۸۷ با انتشار نخستین رمانش با عنوان «تاپو» آغاز کرد. در ادامه رمانهای بسیاری از جمله «زادگاه»، «زمین پوشیده از پر جوجه»، «گفتوگوی بیمعنی»، «تلفن همراه»، «کوک»، «کلاهبردار و سرمایهدار بسیار مهم املاک و مستغلات» را منتشر کرد. رمان «من شوهرم را نکشتم» اثر او بیش از یک میلیون نسخه در چین فروخته شد. در طول سالها، آثار لیو ژنیون به بیش از ۲۸ زبان ترجمه شده است. بسیاری از کتابهای او در مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی اقتباس شدهاند.
بخشی از کتاب زمین پوشیده از پر جوجه
«در سال ۱۹۲۷، یان لائویو از لائو کویی که یک الاغ فروش بود درخواست کرد که پیغامی را به پسرش در شانکسی منتقل کند.
از روستای یانجیاژوانگ تا شانکسی بیش از دو هزار مایل فاصله بود. در سال ۱۹۲۱، شانکسی در اصل جانگجیاکو در استان هبی نامیده میشد. بزرگترین پسر لائویو یعنی یان بایهای به گاوها خیره شده بود.
یان لائویو در یانجیاژوانگ مستأجر آقای لائو وان بود. او مردی بسیار پرحرف بود و به نظر میرسید که دوستان زیادی داشته باشد. در سال ۱۹۲۳ وقتی یان بایهای ۱۴ سال داشت، یان لائویو از او خواست، نزد لائو سانگ نجار رفته و شاگردی کند. یان لائویو با آقای سانگ آشنا بود. اما، با این وجود، برایش یک گوسفند به عنوان هدیه فرستاد. یک سال بعد، یان بایهای میتوانست یک نیمکت کوچک بسازد. اما تابستان آن سال یان بایهای به یکباره آقای سانگ را ترک کرد و نزد لائو ژو که خوکها و گاوها را اخته میکرد رفت. یان لائویو با لائو ژو آشنا بود، اما معتقد بود که نجّاری یک شغل تمام وقت و مناسب است و اخته کردن گاوها و خوکها کار مناسبی نیست. یان لائو میخواست یان بایهای را مجدداً نزد لائو سانگ برگرداند. لائو سانگ گفت: «فراموشش کن. اون اصلا نمیتونه یه جا ثابت بنشینه.»
یان لائویو پسرش را به خانه برد و به مدت پنج روز به نیمکت بست. در روز ششم، با آقای سانگ تماس گرفت و او را به خانه دعوت کرد و گفت: «حالا میتونه ثابت بنشینه.»
یان بایهای به طرز غیرمنتظرهای از روی نیمکت گفت: «پدر، من از استاد خوشم نمیآد. هیچ حرفی برای گفتن باهاش ندارم.»
یان لائو سیلی محکمی به صورت پسرش زد و گفت: «اما با کسی که خوکها رو اخته میکنه، حرفهای زیادی برای گفتن داری؟»
یان بایهای گفت: «من هیچ کاری با اون ندارم، فقط دوست دارم به صدای خوکها گوش کنم.»»
حجم
۳۷۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
حجم
۳۷۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه