دانلود و خرید کتاب قانون غر زدن ممنوع جان گوردون ترجمه مریم اردکانی
تصویر جلد کتاب قانون غر زدن ممنوع

کتاب قانون غر زدن ممنوع

معرفی کتاب قانون غر زدن ممنوع

کتاب قانون غر زدن ممنوع نوشتهٔ جان گوردون و ترجمهٔ مریم اردکانی است و نشر آموزنده آن را منتشر کرده است. راه‌هایی مثبت برای مقابله با منفی‌نگری در این کتاب آمده است.

درباره کتاب قانون غر زدن ممنوع

همهٔ انسان‌ها غر می‌زنند. هر کسی در برهه‌ای از زندگی احساس خستگی و ضعف می‌کند و این خستگی را با غر زدن نشان می‌دهد. بعضی بیشتر غر می‌زنند و برخی کمتر. اما برای بسیاری از افراد، غر زدن بخش مهم و بزرگی از زندگی‌شان را تشکیل می‌دهد. این غر زدن‌ها و انرژی‌های منفی، زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و روابط انسانی‌شان را با مشکل مواجه می‌سازد.

بدون شک همهٔ ما حق داریم گاهی غر بزنیم؛ ولی فقط گاهی! همهٔ ما حق داریم گاهی ناامید شویم؛ فراموش نکنید فقط گاهی! اگر قرار باشد پایه و اساس زندگی خود را بر غر زدن و ناامیدی بنا کنیم، در هیچ زمینه‌ای موفق نخواهیم بود. در کارمان با مشکل مواجه می‌شویم، خانواده ما را ترک می‌کنند و در نهایت دوستان و اطرافیان‌مان نیز ترجیح می‌دهند کمتر ما را ببینند و غر زدن‌هایمان را تحمل کنند.

آن‌چه مسلم است انرژی منفی در محل کار نیز میلیاردها دلار هزینه به کسب‌وکار تحمیل می‌کند و بر روحیه، بهره‌وری و سلامت افراد و تیم‌ها تأثیر می‌گذارد. جان گوردون، نویسنده، مشاور و سخنران، در کتاب «غر زدن ممنوع» نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید انرژی منفی را نابود سازید و الهام‌بخش دیگران برای پذیرفتن نگرش مثبت باشید. جان گوردون با بیانِ داستانی کاربردی به ما می‌آموزد که «قانون غر زدن ممنوع» حتی در سخت‌ترین شرایط زندگی نیز جواب می‌دهد و می‌تواند زندگی ما را از این رو به آن رو بکند.

همهٔ ما به نوعی غر می‌زنیم. اما می‌توانیم با پایان دادن به آن، زندگی بهتر و زیباتری داشته باشیم. این کتاب به شما کمک می‌کند این زندگی را تجربه کنید.

خواندن کتاب قانون غر زدن ممنوع را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر شما هم روزهای بسیاری از زندگی خود را با ناامیدی سر می‌کنید و آن را با غر زدن به اطرافیان‌تان پشت سر می‌گذارید، این کتاب برای شما نوشته شده است. در ضمن اگر دوست، همسر یا یکی از نزدیکان شما زیاد غر می‌زند و زندگی خودش و شما را تبدیل به جهنم کرده، باز هم این کتاب بهترین هدیه‌ای است که می‌توانید به او تقدیم کنید. 

بخشی از کتاب قانون غر زدن ممنوع

«سه‌شنبه بود و هوپ، مثل هر روزِ سال گذشته، خودش را با زور و زحمت به ساختمان محل کارش رساند. در حالی که سرش را پایین انداخته بود، از کنار مأموران حراست عبور کرد، سوار آسانسور شد و بعد از بسته شدن در آسانسور، چند سیلی به صورتش زد. امروز، قهوهٔ صبح‌گاهی‌اش، به دلیلی نامعلوم، اثر نکرده بود. دیرش شده بود، اما نکتهٔ مثبت این بود که همه قبل از او به محل کار رسیده بودند و آسانسور خالی بود. یک شب دیگر را با بی‌خوابی سر کرده بود، سرش درد می‌کرد، چشم‌هایش پف کرده بود و بدتر از همه قلبش شکسته بود.

مسیرهای مختلف آسانسور تا دفتر کارش را مرور کرد. با خودش فکر کرد: اگر بدترین شرایط هم پیش بیاید، با بیشترین سرعت ممکن از راهرو عبور می‌کنم. هنوز آمادگی صحبت کردن با دیگران را نداشت. بدون شک، نمی‌خواست تا زمانی که نمی‌توانست بدون زدن زیر گریه مکالمه‌ای عادی را شروع کند، با کسی روبه‌رو شود. اما هوپ، معاون رئیس واحد منابع انسانی شرکت ای‌زی‌تک بود و در هر صورت، طولی نمی‌کشید که کارکنان، گله‌گله به دفترش می‌آمدند تا با هم حرف بزنند، شکایت‌های بی‌اهمیت و همیشگی‌شان را مطرح کنند و مسائل و خروار مشکلات‌شان را روی سرش خالی کنند. هوپ هم مدیر، هم روان‌شناس، هم میانجی و هم سطل‌اشغال‌شان بود. شغلش همهٔ این‌ها را ایجاب می‌کرد و خودش هم این مسئله را پذیرفته بود.

واقعاً کمک کردن به دیگران را دوست داشت، اما این اواخر، گوش دادن به مشکلات دیگران برایش سخت شده بود. وقتی طرف مقابل شروع به صحبت می‌کرد، هوپ نمی‌توانست به چیزی جز مشکلات خودش فکر کند. لب‌شان را می‌خواند و تنها به یک چیز فکر می‌کرد؛ کاش آن‌ها هم می‌دانستند من با چه مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کنم. کاش می‌دانستند زندگی‌ام در چه وضعیتی قرار دارد. کاش می‌دانستند... .»


fataneh1351
۱۴۰۲/۰۳/۱۱

من این را در کتابخانه خودم داشتم . جزو یکی از کتاب های بازار یابی شیکه ای است. فوق العاده هست و ما برای بهتر نیستن ور این دنیای وا نفسا و بیخیال بودن نسبت به خیلی چیز ها آماده میکنه

- بیشتر

حجم

۱۰۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۸ صفحه

حجم

۱۰۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۸ صفحه

قیمت:
۶۴,۰۰۰
تومان