کتاب تانگ‌‌ فو

خلاصه‌کتاب تانگ‌‌ فو نوشتهٔ سم هورن و ترجمهٔ رضا اردلان است و شنیدار آن را منتشر کرده است. روش برخورد با افراد دشوار در این کتاب آمده است.

درباره خلاصه‌کتاب تانگ‌‌ فو

چگونه با افراد بدقلق کنار بیاییم؟

در سال ۱۹۸۹، دکتر دی اوشیرو متخصص برنامه‌های مداوم تعلیم و تربیت به سم هورن پیشنهاد داد که در زمینه نحوه مواجهه با افراد بدقلق به‌خصوص در سازمان‌ها، همایش‌هایی را در دانشگاه هاوایی برگزار کند.

سم پس از این پیشنهاد صدها همایش برای افراد مختلف برگزار کرد و هدفش این بود که به افراد بیاموزد چگونه اعتماد به‌ نفسشان را به قدری افزایش دهند که حرف‌های آزار دهنده دیگران بر روحیه‌شان تأثیر نگذارد.

او می‌گوید تانگ‌فو صرفاً طریقهٔ رویارویی با رفتارهای ناعادلانه نیست، بلکه فلسفه‌ای برای زندگی است؛ روشی که از طریق آن افراد می‌توانند با یکدیگر سازگارتر برخورد کنند، از ناسازگاری‌ها پیشگیری کنند و نسبت به افراد بی‌ملاحظه و مردم‌آزار مهربان باشند.

قطعاً هیچ کسی از مصاحبت با افراد بدقلق لذت نمی‌برد؛ اما این هم بخشی از زندگی روزمره است.

این کتاب به شما دلایل و توجیهات خوب و به دور از ستیزه‌جوییِ زیادی آموزش می‌دهد که بتوانید در مواقعی که مورد تحقیر و بی‌مهری قرار گرفتید، حرف دلتان را به ‌راحتی بزنید.

خلاصه‌‌کتاب «تانگ‌فو، روش برخورد با افراد دشوار» نوشتهٔ سم هورن به شما می‌آموزد که چگونه روی پای خودتان بایستید، بدون اینکه به فرد دیگری آسیب بزنید. یک بازی برد - برد که در آن نه آسیب می‌بینید و نه آسیب می‌زنید.

خواندن خلاصه‌کتاب تانگ‌‌ فو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که از رفتارهای سمی اطرافیان خود خسته شده‌اند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از خلاصه‌کتاب تانگ‌‌ فو

«طبیعی است که وقتی کسی سرت داد بزند یا به خاطر چیزی که تقصیر تو نبوده سرزنشت کند، دلخور شوی. با خودت می‌اندیشی: «این اصلاً منصفانه نیست!»، یا «چقدر تو احمق و پستی!»، یا «اصلاً علاقه‌ای ندارم با آدمی مثل تو دهن به دهن بشوم!».

اگرچه این واکنش‌ها قابل درک بوده و برای همه ما غیر قابل اجتناب است؛ اما نکته مهم این است که این واکنش‌ها نه‌تنها چیزی را بهتر نمی‌کند، بلکه وضعیت را از آنچه هست خصمانه‌تر و بغرنج‌تر می‌کند. البته جای نگرانی نیست؛ من شما را با روش‌هایی آشنا می‌کنم که در مواقعی که مورد حمله زبانی قرار می‌گیرید، به جای اینکه بی‌اختیار حرفی نسنجیده بزنید، سریع مغزتان را به کار بیندازید و برای دفاع از خودتان بهترین حرف ممکن را بر زبان بیاورید.

اولین کاری که باید انجام دهید این است که از خودتان بپرسید: «من چه احساسی دارم؟»، «اگر به جای طرف مقابل بودم، چه احساسی داشتم؟» یا «چرا آن‌ها تا این حد بدقلق هستند؟»

همین سؤال‌های ساده به اندازه‌ای قدرت دارند که باعث می‌شوند شرایط طرف مقابل را به شکل عمیق‌تری تجربه کنید و از نفرتتان نسبت به او کاسته شود. کنفوسیوس فیلسوف چینی می‌گوید: «بشر هرچه بیشتر بداند، بیشتر گذشت می‌کند.» وقتی بیشتر درباره احساسات طرف مقابلتان فکر کنید و فقط احساسات خود را در نظر نگیرید، می‌توانید با او همدلی بیشتری داشته باشید و مکالمه‌تان را نتیجه‌بخش‌تر پیش ببرید. صبوری و استفاده از عبارات همدلانه موجب می‌شود در بدخلقی دیگران فرو نرویم و درگیر ناسازگاری و تضادی که برنده‌ای ندارد نشویم.

اگر در قبال افراد تندخو به جای خشم و غضب، دلسوزانه واکنش نشان دهید، می‌توانید حالت خصومت را در آنان به هماهنگی تبدیل کنید و با از بین بردن خشم آنان، هم خودتان را خوشحال کنید و هم دیگران را. همانطور که دالایی لاما گفته است:‌ «اگر دلت می‌خواهد دیگران خوشحال شوند، بخشنده باش و اگر می‌خواهی خودت خوشحال باشی، باز هم بخشنده باش!»

یکی دیگر از کارهایی که می‌توانید برای نجات خودتان و طرف مقابل انجام دهید این است که از طریق شوخی، بحث و جدل را مهار کنید. برای این کار بهتر است پاسخ‌هایی از قبل آماده شده در نظر بگیرید. دکمه‌های جوش آوردن خودتان را بشناسید و به دنبال توجیهاتی برای شوخی‌های کلامی بگردید. پاسخ‌های طنزآمیز بسیار کمک کننده است، چون هم باعث می‌شود مجبور نباشید پاسخ سؤال‌های بی‌ربط را بدهید و هم طرف مقابلتان در عین حال که می‌فهمد سؤالش بیجا بوده است، از رفتار شما ناراحت نمی‌شود.»