دانلود و خرید کتاب ژرمینال امیل زولا ترجمه سروش حبیبی
تصویر جلد کتاب ژرمینال

کتاب ژرمینال

نویسنده:امیل زولا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۳از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ژرمینال

کتاب ژرمینال نوشتهٔ امیل زولا و ترجمهٔ سروش حبیبی است. انتشارات نیلوفر این کتاب را منتشر کرده است. این رمان دربارهٔ اعتراضات و اعتصابات طبقهٔ کارگر در فرانسه است.

درباره کتاب ژرمینال

کتاب ژرمینال برای امیل زولا را همچون «بینوایان» برای ویکتور هوگو دانسته‌اند. زولا این کتاب را در سال ۱۸۸۵ و در فضای فرانسهٔ مدرن و صنعتی نوشت. این رمان روایت‌گر رنجبران زیر زمین است که سرانجام به‌نحوی کمر راست می‌کنند و در شورشی پر از امید سر بلند می‌کنند. ژرمینال را بزرگ‌ترین و زیباترین اثر امیل زولا خوانده‌اند؛ اثری که می‌توان آن را حماسهٔ برادر در فلاکت و داستان سرنوشت بشر نامید.

موضوع رمان ژرمینال اعتصاب کارگران است؛ قیام حقوق‌بگیران و فشار جامعه‌ای که در لحظه‌ای از هم می‌پاشد و مبارزهٔ سرمایه و کار. اهمیت رمان ژرمینال در این است که مهم‌ترین مسئلهٔ قرن بیستم را به میان می‌کشد. ماجرا در معدن زغال‌سنگ شمال فرانسه اتفاق می‌افتد. «اِتیِن لانتیه» یکی از پسران «ژروز ماکار» به جرم سیلی‌زدن به رئیس خود از کار اخراج می‌شود. او کمی بعد در معدن به استخدام گروه مائو درمی‌آید. اتین در کار و زندگی سخت و دشوار معدنچی‌ها سهیم می‌شود. معدنچی‌ها نسل‌به‌نسل زیر بردگی بوده‌اند. اتین به‌سبب طبیعت عصیانگرش با شرایط محیط کار جدیدش به مخالفت برمی‌خیزد، با رهبران سوسیالیست ارتباط می‌گیرد و مبارزه با شرکت معادن را سازمان می‌دهد. او اعتصاب را هم بر می‌انگیزد. معدنچی‌ها پس از دو ماه و نیم مبارزه از روی اجبار کار خود را از سر می‌گیرند، اما متوجه می‌شوند که مبارزه امکان‌پذیر است. مبارزهٔ آن‌ها به مراحل بحرانی می‌رسد؛ سپاهیان به روی اعتصاب‌کنندگان تیراندازی می‌کنند و کشته‌هایی بر جا می‌گذارند. در اواخر کتاب حاضر می‌بینیم که پیروزی سرمایه‌داران صرفاً ظاهری است. اتین در یک صبح بهاری که نمودار دورانی نو است، به پاریس می‌رود تا مبارزهٔ تازه‌ای را آغاز کند.

خواندن کتاب ژرمینال را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی فرانسه و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره امیل زولا

امیل ادوار شارل آنتوان زولا در ۲ آوریل ۱۸۴۰ به دنیا آمد و در ۲۹ سپتامبر ۱۹۰۲ درگذشت. او رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و روزنامه‌نگار فرانسوی و مهم‌ترین نمایندهٔ مکتب ادبی ناتورالیسم و عامل مهمی در گسترش تئاتر ناتورالیستی بود. او یکی از معروف‌ترین نویسندگان فرانسوی است که کتاب‌هایش در سطح وسیع در جهان ترجمه، چاپ، تحلیل و تفسیر شده‌ است. از کتاب‌های او در سینما و تلویزیون فراوان اقتباس شده است. زندگی و آثار زولا هم موضوع پژوهش‌های تاریخی بسیار بوده است. او را در زمینهٔ ادبیات، عمدتاً، با مجموعهٔ ۲۰جلدی «روگن ماکار» می‌شناسند که جامعهٔ فرانسه را در دوران امپراتوری دوم فرانسه به تصویر می‌کشد. این مجموعه دربارهٔ سرگذشت خانوادهٔ روگن ماکار طی نسل‌های مختلف است و شخصیت‌های هر دوره و نسل خاص موضوع هر رمان هستند.

سال‌های آخر زندگی زولا بابت انتشار مقاله‌اش با عنوان «من متهم می‌کنم» در روزنامهٔ سپیده‌دم که پایش را به ماجرای دریفوس باز کرد، شاخص است. این مقاله موجب محکومیت او و تبعید یک‌ساله‌اش به لندن شد. زولا که از چهره‌های برجسته در آزادی سیاسی فرانسه بود، در تبرئهٔ آلفرد دریفوس، افسر ارتش فرانسه، از اتهام خیانت نقش اساسی داشت. زولا برای اولین و دومین جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۰۱ و ۱۹۰۲ نامزد شد، اما این جایزه به او تعلق نگرفت. «ژرمینال» عنوان رمانی نوشتهٔ اوست.

درباره سروش حبیبی

سروش حبیبی در ۷ خرداد ۱۳۱۲ در تهران به دنیا آمد. او مترجم معاصر ایرانی است که ده‌ها کتاب از زبان‌های فرانسه، روسی، آلمانی و انگلیسی را به فارسی برگردانده است. حبیبی تحصیلات دبیرستانی خود را در تهران و در دبیرستان «فیروز بهرام» به پایان رساند. او از سال ۱۳۲۹ در مدرسۀ عالی پست و تلگراف ادامه تحصیل داد و سپس به خدمت وزارت پست، تلگراف و تلفن درآمد. در سال ۱۳۳۹ برای ادامۀ تحصیل به دانشکده فنی دارمشتات در آلمان رفت و ۳ سال به تحصیل در رشتۀ الکترونیک و همچنین یادگیری زبان آلمانی پرداخت. این مترجم ایرانی، سپس، در وزارت پست و تلگراف، رئیس دروس دانشکدۀ مخابرات شد و در تغییر برنامه و تبدیل آن به دانشگاه مخابرات سهم عمده‌ای داشت. از او به‌عنوان مجری طرح تشکیل مرکز تحقیقات مخابرات نیز یاد می‌شود. فعالیت سروش حبیبی در زمینۀ ترجمه، از همکاری منظم او با مجلهٔ سخن آغاز شد. او طی بیش از ۴ دهه فعالیت خود در عرصهٔ ترجمهٔ آثار ادبی، دریچۀ تازه‌ای به روی خوانندگان ایرانی گشود. آشنایی فارسی‌زبانان با نویسندگانی چون رومن گاری، آلخو کارپانتیه و الیاس کانتی از راه ترجمه‌های او بوده است. اثر نویسندۀ مشهور روسی، واسیلی گرُسمان، با عنوان «پیکار با سرنوشت» یکی از برجسته‌ترین ترجمه‌های سروش حبیبی است.

از دیگر آثار ترجمه‌شدۀ این مترجم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

«گل‌های معرفت» (اریک امانوئل اشمیت)، «ژرمینال» (امیل زولا)، «زمین انسان‌ها» (آنتوان دو سنت اگزوپری)، «دایی وانیا» (آنتون چخوف)، «بیابان» (آنتون چخوف)، «میدان ایتالیا» (آنتونیو تابوکی)، «شب‌های هند» (آنتونیو تابوکی)، «پرتغال و دیکتاتور آن» (آنتونیو دو فیگردو)، «ما مردم (داستان آمریکا)» (لئو هیوبرمن)، «هائیتی و دیکتاتور آن» (برنارد دیدریش و آل برت)، «تاریخ اجتماعی سیاهان آمریکا» (بنجامین براولی)، «قرن روشنفکری» (آلخو کارپانتیه)، «بیابان تاتارها» (دینو بوتزاتی)، «خداحافظ گاری کوپر» (رومن گاری)، «سگ سفید» (رومن گاری)، «نیروی پیام» (ژان لویی سروان شرایبر)، «طبل حلبی» (گونتر گراس)، «جنگ و صلح» (لئو تولستوی)، «آناکارنینا» (لئو تولستوی)،«پدر سرگی» (لئو تولستوی)،«مرگ ایوان ایلیچ» (لئو تولستوی)،«ژان دو فلورت و دختر چشمه» (مارسل پانیول)، «ارباب‌ها» (ماریانو آزوئلا)، «روزنامه مقاومت» (میکیس تئودوراکیس)، «چشمان بازمانده در گور» (میگل آنخل آستوریاس)،«هنر و اجتماع» (هربرت رید)، «هنر امروز» (هربرت رید)، «ژاپن» (هرمان کان)، «نارتسیس و گلدموند» (هرمان هسه)، «سیدارتها» (هرمان هسه)، «داستان دوست من» (هرمان هسه)، «گورزاد و دیگر قصه‌ها» (هرمان هسه)، «سفر شرق» (هرمان هسه)،«قصه‌ها» (هرمان هسه)، «زندگی و سرنوشت» (واسیلی گروسمان)، «ابلوموف» (ایوان گنچاروف)، «کیفر آتش (برج بابل)» (الیاس کانتی)، «ابله» (داستایوسکی)، «قمارباز» (داستایوسکی)، «شیاطین» (داستایوسکی)، «شبهای روشن» (داستایوسکی)،«همزاد» (داستایوفسکی)، «بانوی میزبان» (داستایوسکی)، «موش‌ها و آدم‌ها» (جان اشتاین بک)، «زنگبار یا دلیل آخر» (آلفرد آندرش)، «مروارید» (جان اشتاین بک)، «سعادت زناشویی» (لئو تولستوی)، «رستاخیز» (لئو تولستوی) و «شیطان» (لئو تولستوی).

اعتماد خوانندگان ایرانی به شیوهٔ ترجمهٔ او چنان است که هر یک از ترجمه‌های تازهٔ او از آثار نویسندگان مشهوری چون داستایوسکی که سال‌ها پیش به فارسی ترجمه شده بوده‌اند با استقبال خوانندگان آثار ادبی روبه‌رو می‌شود. سروش حبیبی در سال ۱۳۵۶ به آمریکا رفت. او از سال ۱۳۵۸ در فرانسه ساکن است.

بخشی از کتاب ژرمینال

«مردی  تنها، شبی تاریک و بی‌ستاره به سیاهی قیر، در شاهراه مارشی‌ین به مونسو پیش می‌رفت، که ده کیلومتر راه سنگفرش بود، همچون تیغی راست مزارع چغندر را بریده، پیش پای خود حتی خاک سیاه را نمی‌دید و پهنهٔ عظیم افق را جز از نفسهای باد مارس حس نمی‌کرد، که ضربه‌های گسترده‌ای بود گفتی در فراخنای دریا، و از روفتن فرسنگها باتلاق و خاک عریان پرسوز. هیچ سیاهی درختی بر آسمان لکه‌ای نمی‌انداخت و سنگفرش به استقامت اسکله‌ای، طوماروار در میان رشحات کورکنندهٔ ظلمت واگشوده می‌شد.»

معرفی نویسنده
عکس امیل زولا
امیل زولا

امیل زولا رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و روزنامه‌نگار فرانسوی است که او را می‌توان از شناخته‌شده‌ترین نمایندگان مکتب ادبی ناتورالیسم و مهم‌ترین عوامل گسترش تئاتر ناتورالیستی دانست. او در زمره‌ی نویسندگان مطرح فرانسوی جای دارد که کتاب‌هایش در سطح جهان ترجمه و چاپ شده، مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته و بارها در سینما و تلویزیون مورد اقتباس واقع شده است.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۲۱ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۲۱ صفحه