دانلود و خرید کتاب تیغ و مهتاب الهه بهشتی
تصویر جلد کتاب تیغ و مهتاب

کتاب تیغ و مهتاب

معرفی کتاب تیغ و مهتاب

کتاب تیغ و مهتاب نوشتهٔ الهه بهشتی است. شرکت چاپ و نشر بین الملل این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمانْ روایتی از نایب دوم «امام زمان (عج)» در زمان غیبت صغری است.

درباره کتاب تیغ و مهتاب

گفته شده است که در کتاب تیغ و مهتاب که حاوی رمانی ایرانی است، فانتزی و فراواقعیت بستری می‌شوند تا حقایق و وقایع به‌صورتی ملموس پیش روی خواننده قرا گیرد. این رمان بر اساس شواهد و مکتوبات منسوب به «محمد‌بن‌عثمان عمری» نایب دوم امام زمان علیه‌السلام بر بستری از تخیل نوشته شده‌ است. نویسنده کوشیده است تا با به‌کارگیری عناصری چون شخصیت‌پردازی، فضاسازی، طنز و ایجاد اوج و فرود داستانیْ به این اثر جذابیت بخشد تا خواننده (به‌ویژه خوانندگان جوان) را تحت‌تٔاثیر قرار دهد.

خواندن کتاب تیغ و مهتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تیغ و مهتاب

شانه به شانه‌ام می‌آمد. ناگهان ایستاد و گفت: نرویم بهتر است.

برگشت. اما من ایستاده بودم. چند قدم نرفته، بازماند و گفت: برای درک حیلۀ دشمن باید با او همنشین شد. خوب است که برویم.

تا کنارم آمد و چند قدم پیش رفت. من اما، حرکت نکردم. باز ایستاد و گفت: دیدن روی نحس ابن هلال عبرتایی با آن طمطراق و ریش‌های خزابی … من نمی‌آیم خودتان بروید.

رو به عقب چرخید و چند قدم نرفته، متوقف شد. متفکرانه گفت: اگر ابن هلال تندی کند و به خشم بیایید چند شقه‌اش می‌کنید، بیایم که مانع شما شوم.

آمرانه گفتم: حسین!

چشم برویم.

حرکت کردیم به سوی خانۀ ابن هلال که چندی از بزرگان و تجار شهر را دعوت کرده بود، از جمله ما را. باید در مجلس حاضر می‌شدیم وگرنه خصومت ما با او آشکار می‌شد که به صلاح دایرۀ وکالت نبود …

… اخم‌های حسین‌بن‌روح درهم بود. تکه‌ای نان برداشت‌. ناگهان عبرتایی با سروصدا جابجا شد و پای عریانش را بالا آورد و میان سفره گذاشت. پایی که تمیز نبود، کج و معوج شده و پر از پینه بود. صدای فرو دادن آب دهان حسین‌بن‌روح را شنیدم.

لقمۀ نان را به میان مجمع انداخت و چهره درهم کشید. عبرتایی چند بار به پایش زد و گفت: آیا می‌دانید از چه پاهای من چنین کج و ناقص و پینه‌دار شده؟ من پنجاه و اندی به حج و زیارت خانۀ خدا رفته‌ام و بیست بار پیاده.

سکوت کرد. جمعی به حیرت ناله کردند. ادامه داد: بیست بار پیاده به زیارت خانۀ خدا رفتم و نذر کردم که حقیقت را به من بنماید. او مرا اجابت کرد. من نور حق را در جانشینی ائمه در زمین یافته‌ام.

آن‌ها روزی‌رسان و برکت‌دهندگان آسمان و زمینند. پس کلام مرا قبول کنید و به آیین من ایمان آورید و آن را نشر دهید تا چونان پیروانم رستگار شوید، چنانچه من شدم.

ناگهان حسین‌بن‌روح گفت: رستگاری‌تان از کجا پیداست‌؟!

عبرتایی ناگهان خاموش شد با چشم‌های حیران که چه بگوید. حاضرین نیز در سکوت منتظر پاسخ بودند. چنان محکم به پهلوی حسین‌بن‌روح کوفتم که تکان خورد و بلافاصله گفت: البته از پاهای شما. مانده‌ام با این پای مصدوم چگونه بیست بار پیاده به حج رفته‌اید. این لطف و کمک پروردگار است.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۳۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۶۳۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان