کتاب هشت جنایت بی عیب و نقص
معرفی کتاب هشت جنایت بی عیب و نقص
کتاب هشت جنایت بی عیب و نقص نوشتهٔ پیتر سوانسون و ترجمهٔ شهرزاد شهرابی فراهانی است. انتشارات اندیشه احسان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی یک رمان جنایی - معمایی است.
درباره کتاب هشت جنایت بی عیب و نقص
کتاب هشت جنایت بی عیب و نقص در ۳۲ فصل نوشته شده است. همهچیز این رمان در یک کتابفروشی نهچندان بزرگ در شهر بوستون در آمریکا اتفاق میافتد. شخصیت اصلی رمان «مالکوم کرشاو» نام دارد. او در کتابفروشی «الد دول» و در بخش کتابها و رمانهای جنایی و معمایی کار میکند و علاقهٔ بسیاری به خواندن داستانهای این ژانر دارد. همهچیز عادی به نظر میرسد تا اینکه رئیس کتابفروشی از مالکوم میخواهد کار تولید محتوای وبلاگ در بخش کتابهایی جنایی را هم بر عهده بگیرد. کرشاو خوشحال و هیجانزده از این پیشنهاد، با خلاقیت خاص خودش، تصمیم میگیرد فهرستی از کتابهای ویژه و منتخب این ژانر را انتخاب کند و به مشتریان پیشنهاد دهد. او لیستی را با عنوان «۸ جنایت بیعیبونقص» منتشر میکند که در آن نام بهترین آثار نویسندگانی همچون «پاتریشیا هایسمیت»، «آگاتا کریستی»، «جیمز ام کین»، «برکلی کاکس»، «جان دی مک دونالد»، «دانا تارتت»، «ای میلن» و «ایرا لوین» به چشم میخورد.
این لیست، تازه آغاز ماجراهای «مالکوم کرشاو» است؛ ماجراهایی که پای پلیس افبیآی را به این کتابفروشی باز میکند! پیتر سوانسون این رمان معروف و پرطرفدار را به رشتهٔ تحریر درآورده و شما را در میان رازهای سربهمهر سردرگم میکند. جادوی قلم او در رمان هشت جنایت بیعیب و نقص، خواننده را در میان تعلیقهای داستانی تودرتو نگاه میدارد و هر لحظه شگفتی جدیدی را بهنمایش میگذارد.
این رمان افتخارات گوناگونی کسب کرده است.
خواندن کتاب هشت جنایت بی عیب و نقص را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره پیتر سوانسون
پیتر سوانسون (Peter Swanson) یکی از نویسندگان پرفروش نیویورکتایمز و ساندیتایمز و خالق آثار شگفتانگیز جنایی و پلیسی است. او که فارغالتحصیل کالج ترینیتی و دانشگاه ماساچوست است، چندین رمان محبوب را از خود بر جای گذاشته که برخی از آنها موفق به دریافت جوایز ادبی و یا نامزد دریافت جایزه شدهاند. جایزهٔ انجمن کتاب نیوانگلند، فینالیست جایزهٔ خنجر استیل ایان فلمینگ انجمن نویسندگان جنایی و منتخب کتاب سال رادیوی ملیْ از جمله جوایزی هستند که این نویسنده دریافت کرده است. بیشتر آثار سوانسون به بیش از ۳۰ زبان دنیا ترجمه و منتشر شدهاند. از آثار این نویسنده میتوان به کتابهای «هشت جنایت بیعیبونقص»، «قتل مهربانی» و «پیش از اینکه او را بشناسد» اشاره کرد.
بخشی از کتاب هشت جنایت بی عیب و نقص
«یه خوانندهٔ پروپاقُرصِ کتابایِ معمایی بودن بهعنوانِ یه نوجوون، واسه زندگیِ واقعی آمادهت نمیکنه. من واقعاً فکر میکردم زندگیِ بزرگسالیم بیشتر شبیه کتابا بشه تا اینی که واقعاً هستم. مثلاً فکر میکردم خیلی وقتا سوار تاکسی میشم و یکی رو تعقیب میکنم، تو مراسم وصیتنامهخونیِ خیلیا شرکت میکنم، باید بدونم چطور یه قفل رو باز کنم و هر وقتَم میرم تعطیلات (بهخصوص مسافرخونههای قدیمی و کلبههای ساحلی) یه اتفاق عجیب و غریب میافته. فکر میکردم مسافرت با قطار همیشه با یه جنایتی همراه میشه و دوستای قدیمی مدام بهم زنگ میزنن که کمکشون کنم، که مثلاً جونش در خطره. حتی فکر میکردم اسکلهها یه موضوع مهم میشن.
برایِ همهیِ این موقعیتا به همون اندازه آماده بودم که برایِ زندگیِ واقعی آماده نبودم، مثلِ لحظاتِ دلشکستگی. قبضا و فاکتورا، غذا درست کردن، ... درکِ آهسته آهستهیِ این واقعیت که آدم بزرگا تو حبابِ خستهکنندهٔ تصمیمایِ خودشون زندگی میکنن. زندگی نه پُر از ماجراجوئیه نه معما. البته قبل از اینکه یه قاتل بشم به این نتیجه رسیدهبودم؛ نه اینکه قتلی که انجام دادم اون زندگیِ رویایی که تو بچگی داشتم رو محقق کردهباشه. تو رویاهام من هیچ وقت قاتل نبودم. من آدم خوبه بودم، کارآگاهی که پرونده رو حل میکرد (معمولاً یه کارآگاه آماتور). هیچ وقت آدم بده نبودم.
مهارت دیگهای که تو بچگی فکر میکردم وقتی بزرگ شم حتماً به کارم میاد تعقیب کردن یه نفر بود. و بر عکس، فهمیدنِ اینکه یکی داره تعقیبم میکنه. اینام هیچ وقت اتفاق نیفتاد. ولی اون شبِ شنبه، بعد از بستنِ شیاطین قدیمی، از خیابون کامِن بوستون رد شدم، باد لباسام رو تکون میداد، رفتم کافه جیکوب وِرث، یه آبجوی آلمانی و شنیسل وینر خوردم. وسطای فوریه بود ولی هنوز چراغای کریسمس از سقف کافه آویزون بود، و یه جورایی این فضا باعث میشد از تنهایی غذا خوردن ناراحت نباشم. این معیارِ انتخابم واسه رستوران بود؛ تو بعضیاشون وقتی تنها غذا میخوردی باعث میشدن خیلی احساس تنهایی کنی، مثل چندتا از اون رستورانای شلوغ پلوغ بلکبِی و یه جاهایی بود مثل جیکوب وِرث، یه رستورانِ استودارد که به اندازهٔ کافی خشن و تاریک بود که تنها بودن چندان به چشم نمیومد.»
حجم
۲۱۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
حجم
۲۱۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب با عنوان "هشت قتل حرفه ای" هم ترجمه شده. منم اشتباها این رو خریدم. دقیقا همان هست!
عالی بود ،غیر قابل حدس وسراسر هیجان،ترجمه هم عالی، دوستداران این سبک بخوانند ولذت ببرند.