کتاب داستان های ارواح
معرفی کتاب داستان های ارواح
کتاب داستان های ارواح حاصل گردآوری رکس کالینگز و ترجمهٔ دنا فرهنگ است. نشر مرکز این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این داستانهای ارواحْ در دورهٔ ویکتوریایی و ادواردی نوشته شدهاند.
درباره کتاب داستان های ارواح
کتاب داستان های ارواح حاوی ۲۵ داستان از ۲۲ نویسنده است. داستانهای ارواح این مجموعه بیشتر از آثار نویسندگان دورهٔ ملکه ویکتوریا گرفته شده، فرهنگ آن دوران را و پیشینهٔ پدیدآورندگان آنها را که از طبقهٔ متوسط یا بالاتر بودند، نشان میدهند. بسیاری از این داستانها پایهای از دانش فراوان دارند؛ برای مثال «مونتگ رودز جیمز» داستانهایش را تحتعنوان داستانهای ارواح یک عتیقهشناس منتشر کرد و دانش تاریخی «سر والتر اسکات» در داستان «خوابگاه فرشینهپوش» آشکار است. بسیاری از این داستانها اولینبار در هفتهنامهها یا ماهنامههایی مانند «تمام سال» یا «حرفهای سر زبانها» چاپ شدهاند. بین داستان ترسناک و داستان ارواح تفاوتی هست؛ هرچند بعضیوقتها تعیین دقیق خطی که آنها را از هم جدا میکند، مشکل است. داستان ارواح میتواند ترسناک هم باشد و خون را در رگهای خواننده یا شنونده منجمد کند، اما نباید احتمالاً دلیل بیخوابی یا وحشت شود. داستان ارواحِ موفق آن است که مانند داستان «سرود شب کریسمس» بتوان آن را بلند برای همهٔ خانواده خواند.
«خوابگاه فرشینهپوش»، «داستان عموی فروشندهٔ دورهگرد»، «شرحی از پریشانیهای عجیبی در خیابان اِینجر»، «خانهٔ عروسک تسخیرشده» و «در سرزمین صخرهای دِین» عنوان تعدادی از این داستانها در کتاب حاضر هستند.
خواندن کتاب داستان های ارواح را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر جهان و قالب داستانهای کوتاه ارواح پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب داستان های ارواح
«همیشه توجه کردهام که حتا آدمهای باهوشتر و بافرهنگتر برای بیان تجربههای روانی غریبشان باید شجاعتی بیشتر از حد معمول به خرج دهند. تقریباً همه نگراناند که چیزی که خود در کمال صحت عقل آن را درست دانستهاند در دنیای درونی شنونده معنی مشابهی نداشته باشد و به نظر مشکوک بیاید یا به او بخندند. مسافر راستگویی که موجود خارقالعادهای مانند اژدهای دریایی دیده باشد هیچ ترسی ندارد که از آن حرف بزند، اما همان مسافر اگر دارای حس پیشگویی، تخیلات، یا الهام و به قول معروف آیندهبینی باشد یا رؤیا و احساس روانی قابل توجه دیگری داشته باشد قبل از اینکه آن را به زبان بیاورد تا حد زیادی تردید میکند. در توضیح این خودداری، من تا حد زیادی ابهام اینگونه موضوعات را دخیل میدانم. ما معمولاً از تجربیات درونیمان آنطور که دربارهٔ مخلوقات قابل مشاهده حرف میزنیم چیزی نمیگوییم. نتیجه این میشود که محصول تجربیاتی از این دست به نظر خاصتر میرسد و در واقع هم همین طور است اگر به یاد داشته باشیم که این تجربیات تا مقدار زیادی ناقص میمانند.
در ماجرایی که شرح میدهم بههیچوجه قصد ندارم فرضیهای بنا کنم یا از آن پشتیبانی یا با آن مخالفت کنم. ماجرای کتابفروش برلین را میدانم؛ مورد همسر منجم فقید دربار را آنطور که سِر دیوید بروستر روایت کرده خواندهام؛ جزییات دقیق ماجرای بسیار جالبتر خطای باصره را که برای دوستان نزدیکم اتفاق افتاده دنبال کردهام. لازم است خاطرنشان کنم کسی که این ماجرای اخیر برایش اتفاق افتاده ــ که خانمی بوده ــ بههیچعنوان، حتا با نسبت بسیار دور، خویشاوند من نبوده است. این فرض غلط میتواند ماجرای خود من را تا اندازهای توضیح دهد ــ فقط تا اندازهای ــ اما این توضیح به کلی بیپایه خواهد بود. نباید آن را به غرابتی که من به ارث برده باشم مربوط دانست و هرگز قبل از آن تجربهای مشابه این نداشتم و بعد از آن هم ماجرایی از این دست برایم اتفاق نیفتاده است.
مهم نیست که سالها قبل بود یا همین چند سال پیش؛ در انگلستان قتلی اتفاق افتاد که توجه زیادی جلب کرد. دربارهٔ قاتلها و شهرتهای نوبتی آنها به حد کافی میشنویم و من اگر میتوانستم، خاطرهٔ این قساوت را مانند جنازهٔ قاتل که در زندان نیوگِیت به خاک سپرده شد دفن میکردم. من به عمد از دادن هر نشانهٔ مستقیمی که منجر به شناسایی جانی شود خودداری میکنم.»
حجم
۴۲۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۴۲۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه