کتاب دفتر تعزیه ۱۱
معرفی کتاب دفتر تعزیه ۱۱
کتاب «دفتر تعزیه ۱۱» مجموعهای از متون تعزیه مربوط به دوره زندیه، به گردآوری داود فتحعلیبیگی و مهدی دریایی است. این کتاب مجموعهای از قدیمیترین متون تعزیهٔ بهدستآمده است. تاریخ تحریر قدیمیترین سند این مجموعه که در پایان نسخهٔ (فرد) فرنگی تعزیه بازار شام ثبت شده، سال ۱۱۸۴ هـ. ق است.
درباره کتاب دفتر تعزیه ۱۱
آنچه که اسناد و نسخ گردآوری شده در این دفتر را حائز اهمیت میکند عبارتاند از:
۱ـ تاریخ تحریر نسخ که معلوم میکند شبیهنامهنویسی و شبیهخوانی بهعنوان یک اثر نمایشی در آن دوره تکامل یافته و سالها پیش از سال (۱۱۸۴ هـ. ق) دورهٔ شبیهسازی و طی مراحل پیدایش و تکامل را پشت سر گذاشته است.
۲ـ در اواخر قرن ۱۲ و اوایل قرن ۱۳ هـ. ق تحولات کمی در هنر شبیهخوانی و شبیهنامهنویسی ظاهر شده بود. بدین معنی که تعزیهسرایان و تعزیهخوانان نهتنها به وقایع کربلا بهعنوان اصلیترین موضوع و روایت تعزیه میپرداختند، بلکه قصص و موضوعات فرعی (مانند زن زُهری و آهو خواستن) را نیز مورد توجه قرار داده بودند.
۳ـ بهعنوان قدیمیترین نسخ تعزیه. گواهی است بر بیش از دو قرنونیم سابقهٔ شبیهنامهنویسی (بهعنوان یک متن نمایشی و قابل اجرا) در ایران.
۴ـ معرفی و شناسایی قدیمیترین متون تعزیهٔ شهادت امام حسین (ع) ، شهادت حر عباس و شهادت حر و بازار شام که در مقایسه با مجالس شبیهخوانی امروز حائز اهمیت است.
۵ـ معرفی یکی از شعرای تعزیهپرداز با تخلص (ناطق) که تاکنون در قلمرو شبیهخوانی نامی از وی شنیده نشده است.
از ویژگیهای این مجالس که مختص تعزیههای قدیمی است میتوان به طولانیبودن گفتوگوها، تکرار یک مضمون، کم بودن تنوع در وزن اشعار، حضور کمرنگ شخصیتهای مخالف اشاره کرد.
کتاب دفتر تعزیه ۱۱ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به افرادی که مایل هستند دربارهٔ حماسهٔ عاشورا اطلاعات بیشتری کسب کنند پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب دفتر تعزیه ۱۱
«یزید: نویسید نامه به حر این زمان
که ای در دلیری حیدر زمان
نویسید سردار لشکر تویی
به هر مهتر خاص مهتر تویی
علمدار را بیعلم کن تنش
ببر بربلندی زکین منزلش
به طبال گو طبل پرخاش را
نوازد به صحرای کرببلا
ببری اگر رأس شاه کبار
شریکی به دولت تو در روزگار
نهم تاج شاهنشهی برسرت
رسانم به عرش برین افسرت
به فرمان من گر نکردی شتاب
من آیم به میدان چو افراسیاب
عمر و عاص: چه نامه تمام آمدای شهریار
بکن مهر او را تو در روزگار
بده بر چپر۸ نامه را از عناد
رساند به حُّرو به ابنزیاد
بگیرد سر راه را برحسین
در اندازد اندر جهان شور و شین
یزید: بده بر من از مهر این نامه را
کنم گرم از مهر هنگامه را
کنم مهر ایندم زراه وفا
فرستم به صحرای کرببلا
بیا ای چپر همچه باد صبا
روان شو به صحرای کرببلا
بده نامه بر حر و ابن زیاد
بگو بر عبید زیاد از عناد
که تعجیل کن در نبرد حسین
بکن خون طپانش به تیغ و سنین
چپر: به چشم ای یزید لعین شرر
برم نامهات را به چشم و به سر
زنید طبل شادی شما شامیان
شدم عازم کوفه با صد فغان
رسیدم به کوفه چه با زیب و زین
بیاندازم اندرجهان شور وشین
یزید: ساقی بریز باده که جانم کباب شد
گل را هباله ساز که عالم خراب شد
ساقی بریز خون عدو را به جام من
چشمم به انتظار زشادی پر آب شد
یا رب چه شرر بود فتاده است بجانم
افتاد به جان من و از پای فتادم
نه خورد و نه خواب و نه فراقت نه توانا
آنی نرود دغدغه کوفه ز یادم
ساقی به قدح ریز میناب که نوشتم
تا درد و غم دهر رود جمله ز یادم»
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه