کتاب این بار به نام عشق
معرفی کتاب این بار به نام عشق
کتاب این بار به نام عشق اثری از دفتر شعر شهرستان ادب است. انتشارات شهرستان ادب این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر مجموعهای از اشعار معاصر را در بر گرفته است.
درباره کتاب این بار به نام عشق
کتاب این بار به نام عشق چندین شعر از شاعران گوناگون را در بر گرفته است. این کتاب با شعری سرودهٔ «الهامسادات اجاقی» که در سال ۱۳۶۷ در شهر قم به دنیا آمده، آغاز میشود و با شعری از «احمد یوسفی» که در همین سال در ری به دنیا آمده، به پایان میرسد.
شعر فارسی عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر بهدست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصهها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.
خواندن کتاب این بار به نام عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب این بار به نام عشق
«محمدصادق خدایی
یزد، متولد ۱۳۶۷
۱
باران شوق در طربستان چشم تو
اندیشه، خیره در عجبستان چشم تو
باز از غزل بگو که همه شاعران شهر
زانو زدند در ادبستان چشم تو
صحن وسیع شهر دلش تنگ میشود
این روزها برای شبستان چشم تو
وقت حضور، شعله به محراب میکشید
لحن حجازی عربستان چشم تو
فصل بهار ما به زمستان نمیرسید
با انعکاس گرم تبستان چشم تو
اما برای وصف تو دستش نمیرسد
شاگرد کوچکی ز دبستان چشم تو
۲
غم به تنگ آمد از سینه من، تو بخندی برایم غمی نیست
صورتکها! به دنیا بگویید: «شاد هستیم ما، ماتمی نیست»
خانهها میهمانی ندارند، کوچهها باز بنبست هستند
سوت و کور است میدان این شهر، در خیابان ما آدمی نیست
مردهای قدیمی کجایید؟ دردهای صمیمی کجایید؟
باید از سروهامان بترسیم، وقتی از عشق پشت خمی نیست
آشنایان تو مدتی هست، بین یاران خود هم غریبند
زخم خوردیم ما، محرمی هست؟ زخم خوردیم ما، مرهمی نیست؟
راز سرهای سنگین ما را، از تبرهای خونین بپرسید
حجم آوار این سربلندی، کمتر از نخلهای بمی نیست
روزگار است دیگر، برادر! روزگاری میآید که شاید
شاعری اعتبار زیادی است، عاشقی افتخار کمی نیست»
حجم
۵۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۵۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه