کتاب عصای جادویی ثروتمندان
معرفی کتاب عصای جادویی ثروتمندان
کتاب عصای جادویی ثروتمندان نوشتهٔ رابرت کیوساکی و کیم کیوساکی و ترجمهٔ ابوالفضل طاهریان ریزی است و انتشارات طاهریان آن را منتشر کرده است. کتاب به این پرسش پاسخ میدهد که چگونه بهترین نسخهٔ مالی خود باشیم.
درباره کتاب عصای جادویی ثروتمندان
یک دندگی، لجاجت و کلهشقی از ویژگیهای مهمی است که انسان را دچار مشکلات عدیدهای در زندگی از جمله فقر میکند. ثروتمندان در زندگی خود یاد گرفتهاند که به جای چسبیدن به افکار قدیمی و نخنما روز به روز همراه با جریان پرسرعت فناوری تغییر کرده و با آغوش باز مطالب جدید آن را یاد بگیرند.
بسیاری از مردم نگران این هستند که این تغییرات تکنولوژیک باعث ازبینرفتن کسبوکار آنها شود و به همین خاطر از آن دوری میکنند، درحالیکه این فرار، سرعت نابودی آنها را به صورت تصاعدی افزایش میدهد.
ما حتماً باید بهصورت مستمر لغات و اصطلاحات تازهای را به فرهنگ لغات سرمایهگذاری خود اضافه کنیم و معنی آنها را به صورت واقعی درک نمائیم.
با درک سریع و یادگیری مفاهیم و ابزارهای جدید سرمایهگذاری، شما میتوانید پایههای بنای سرمایهگذاری خود را در مواجه با تندبادهای اقتصادی مستحکم کنید.
این تغییرات مدتهاست که زندگی مردم در تمام دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده و بسیاری از کسبوکارهای با سابقه را منقرض کرده و برعکس کار و بارهای جدیدی را به دنیای سرمایهگذاری معرفی کرده که تا دیروز هم قابل تصور نبود.
به نظر نویسندگان کتاب عصای جادویی ثروتمندان، اولین قدم برای دردستگرفتن عصای جادویی ثروتمندان رسیدن به این شناخت برای پیوستن به این دگرگونی و انقلاب فکری است.
خواندن کتاب عصای جادویی ثروتمندان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ کسانی که میخواهند در عصر تلاطم موفق باشند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عصای جادویی ثروتمندان
«وقتی پسر جوانی بودم، دو پدر داشتم. پدر بیپول من هرگز نتوانست به این سوال پاسخ دهد که "چگونه از نظر مالی مستقل می شوید؟" پدر پولدارم اما جواب را به من نشان داد...اما به مرور زمان.
پدر بیپول من پدر واقعی من بود و دکتری داشت. در عوض او از نظر ذهنی در مورد پول ضعیف بود. وی ناظر سیستم مدارس ایالت هاوایی، و کارمندی بود که درآمد خوبی داشت. برای بسیاری از مردم او "ثروتمند" بود. با این حال، او پول را دوست نداشت و اغلب جملاتی مانند "ما نمی توانیم آن را بپردازیم" را میگفت. در اواخر عمرش، یکی از بزرگترین حسرت هایی که داشت این بود که ارث زیادی برای انتقال به فرزندانش نداشت.
پدر پولدارم من، پدر بهترین دوستم بود. او در مورد پول ذهنیت غنی داشت و بسیار ثروتمند شد. او با راهاندازی فروشگاه هایپر خود شروع به کار کرد و در نهایت صاحب تعدادی زیادی هتل در هاوایی و ساحل شد. او به جای اینکه بگوید "ما نمی توانیم آن را بپردازیم"، میپرسید: "چگونه می توانیم آن را بپردازیم؟" او در پایان زندگی خود، امپراتوری تجاری بزرگ و ثروت زیادی را برای فرزندانش به یادگار گذاشت. او از نظر مالی مستقل بود (و فرزندانش هم همینطور).
تفاوت بین پدرپولدار من و پدر بیپول من در این است که یکی ظاهراً "ثروتمند" بود در حالی که دیگری واقعاً ثروتمند بود.
به عنوان یک پسر جوان می دانستم که می خواهم مانند پدر پولدارم باشم (ثروتمند و از نظر مالی مستقل). چیزهای زیادی در مورد پدر بیپولم دوست داشتم و از آنها قدردانی میکردم، اما نمیخواستم طرز فکر او در مورد پول را داشته باشم و نه میراثدار استرسی که او بیشتر عمرش در مورد پول داشت.»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه