کتاب در محضر آیت الله العظمی بهجت
معرفی کتاب در محضر آیت الله العظمی بهجت
کتاب الکترونیکی در محضر آیت الله العظمی بهجت نوشتۀ محمدحسین رخشاد است و انتشارات واژه پرداز اندیشه آن را منتشر کرده است. کتاب در محضر آیت الله العظمی بهجت، شامل رهنمودها و رویکردهای معرفتی این عالم بزرگ شیعه است.
درباره کتاب در محضر آیت الله العظمی بهجت
حضرت آیتالله بهجت یکی از بزرگمردان عارف در عصر حاضر بود که نگاه به چهره او و شرکت در نماز و جلسات ایشان آدمی را به یاد خدا میانداخت و همه این آثار ریشه در عبودیت و بندگی ایشان داشت. یکی از کسانی که توفیق داشت سالهای زیادی از عمر خود را در کسوت شاگردی محضر آن عبد صالح الهی سپری نماید و بهخوبی از خرمن وجودی ایشان خوشهچینی نماید، آیتالله محمد حسین رخشاد است. از اولین آثاری که پیرامون فرمایشات آیتالله بهجت گردآوری و تألیف گشته، کتاب در محضر آیت الله بهجت است که در سه جلد به چاپ رسیده و در طول سالیان متمادی چندین بار تجدید چاپ نیز شده است. استاد رخشاد درباره روند تألیف این اثر چنین نگاشتهاند: مجموعهای که فراروی شماست، گلچین نکات دلنشین و جذابی است که شيخالفقها و المجتهدين عارف کامل عالم ربانی، حضرت آیتالله العظمی بهجت در سالهای متمادی پیش از درس خارج فقه و اصول و یا بعد از آن و گاه در اثنای درس که در منزل شخصی ایشان برگزار میشد بیان فرمودهاند.
این نکات اگرچه انصافاً نکات علمی و حاصل یک عمر مطالعه و تحقیق است ولی در واقع دستمایههایی برای ارائه تذکرات معارفی اخلاقی و عرفانی است و از خواننده محترم انتظار میرود این مطالب را به دید نکات بصیرت زا و پندآموز نگریسته و در هنگام مطالعه به استفاده از آنها در اصلاح خود در زمینه معارف اخلاق و کردار نظر داشته باشد.
اکنون کتاب در محضر حضرت آیتاللهالعظمی بهجت در قالب یک جلد و با رویکرد معرفتی و اخلاقی که دربردارندۀ رهنمودها، تذکرات و هشدارها در مباحث کلامی، حدیثی، اخلاقی، تاریخی، شرح حال بزرگان و … تهیه و تنظیم شده است و برای بهرهمندی بیشتر از بیانات ارزشمند ایشان با تغییرات فراوان نسبت به نسخه سهجلدی قبل در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
خواندن کتاب در محضر آیت الله العظمی بهجت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به مسائل دینی و اخلاقی مناسب است.
بخشی از کتاب در محضر آیت الله العظمی بهجت
«مرحوم آقا سید علی یزدی - از شاگردان مرحوم آخوند اردکانی که بعد از میرزای بزرگ خود را اعلم می دانست، می گوید: در کربلا به درس آخوند می رفتم و کربلا در آن زمان مرکز علم اصول، و نجف اشرف مرکز فقه بود، ایشان نقل می کرد:
هم شهری های ما از یزد با اردکان به کربلا آمدند و گفتند: آیا می شود به خدمت آخوند برسیم؟ به هر حال وقت گرفتیم و قرار شد وقت خاصی به خدمت آخوند برسیم. همراه باجماعتی از ژوار به خدمت ایشان رسیدیم، و در حالی که ماجلو حرکت می کردیم و آنها دنبال سرما، وارد شدیم.
من که شاگرد آخوند بودم به عنوان سؤال از ایشان ولی برای اظهار مراحل فضل و علمیت و فقاهت، مسأله ای را که خود را در آن کاملا آماده کرده بودم مطرح نمودم و خوب آن را تقریب و تقریر کردم و به آخر رساندم، البته به صورت سؤال ولی با بیان کاملا علمی و استدلالی و منتظر جواب بودم. آخوند - رحمه الله - به من اشاره کرد که نزدیک بیا، نزد ایشان رفتم، و ایشان آهسته در گوشم گفت: «نمی دانم!»
این سخن خیلی در من اثر کرد و رنگ و روی من سرخ شد، ساکت محض شدم. آخوند می خواست به من بفهماند که نباید این کار را کرد. فردای آن روز که برای بازدید زوار به مسافرخانه رفتم، از دریچه ی پنجره ی کوچه صدای آنها شنیده می شد، شنیدم به هم دیگر می گفتند: « دیدید آقا سید علی چه قدر صحبت کرد، ولی آخوند همه را با یک کلمه جواب داد!»
بالاخره، استاد و شاگرد امتیازات عجائب و غرایب داشتند و حرف های به ظاهر رکیک، اما به جا و به موقع، در کلماتشان زیاد بود...»
حجم
۱۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۱۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه