کتاب وقتی غصه در خانه ات را می زند (دو زبانه)
نویسنده:ایوا ایلند
مترجم:مژگان بدریان
ویراستار:شهرام رجب زاده
انتشارات:انتشارات زعفران
دستهبندی:
امتیاز:
از ۲۱ رأیخواندن نظرات
۳٫۹
(۲۱)
خواندن نظراتمعرفی کتاب وقتی غصه در خانه ات را می زند (دو زبانه)
کتاب وقتی غصه در خانه ات را می زند (دو زبانه) نوشتهٔ ایوا ایلند و ترجمهٔ مژگان بدریان است. انتشارات زعفران این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر برای کودکان دربارهٔ اندوه میگوید.
درباره کتاب وقتی غصه در خانه ات را می زند (دو زبانه)
کتاب وقتی غصه در خانه ات را می زند (دو زبانه) که با تصویرسازیهای «ایوا ایلند» منتشر شده، به موضوع غم و اندوه پرداخته است. این کتابْ محتوای خود را به ۲ زبان فارسی و انگلیسی آورده است.
خواندن کتاب وقتی غصه در خانه ات را می زند (دو زبانه) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان گروههای سنی «ب»، «ج» و... پیشنهاد میکنیم.
اردکی که آب دوست نداشت
استیو اسمال
دودوکرمه و خانه تازهفرهاد حسن زاده
یک دنیا دایرهبرد مانتگیو
معجزه کلماتپیتر اچ. رینولدز
آفتاب پرست عجیباریک کارل
سنگریزه های بدون اسمسیدنوید سیدعلی اکبر
تیلی و تانکجی فلک
فرگال از کوره در می رودرابرت استارلینگ
خاله جان دی دو و چند تا گردومصطفی رحماندوست
تقصیر من نبود که...جولیا کوک
خمیری ها؛ متضادهالاریسا هانسک
زندگی شبیه باد استشونا آینز
کتاب واحد کار (۱)موسسه پژوهشی کودکان دنیا
بادکنک نقره ایجسی اولیوروس
کلاه شادیبرایان وُن
چرا دعوا میکنی؟بریجیت ونینگر
پنگوئن و میوهی درخت کاجسلینا یون
آواز جیرجیرک کوچولواریک کارل
مغز خمیری، مغز سنگیجولیا کوک
دوستی شبیه الاکلنگ استشونا آینز
حجم
۲۸٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه
حجم
۲۸٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
کتاب فوق العاده ای که به کودکان و بزرگسالان یاد میده چطور با غصه و ناراحتی شون کنار بیان و بتونند اون رو در آغوش بگیرند،حتما بخونید و برای کوچولو ها هدیه بگیرید.
خوب بود👍
این کتاب بی نظیره.واقعا بی نظیره غصه مثل یه دوسته.فقط میخواد ببینیش.که قبولش کنی.که بغلش کنی و باهاش بازی کنی.اونوقت یه روز میبینی دیگه نیست و رفته.
کوتاه بود ولی قشنگ من قبلا خوانده بودمش
خیلی قشنگه
جذابیت ندارد حوصله سربره
نمونهای که ازش گذاشتن خیلی بی مزه بود. اط نظر گرافیکی آدم رو جذب میکرد اپا حرفی برای گفتن نداشت