کتاب انتظار چنین فاجعه ای نداشتم!
معرفی کتاب انتظار چنین فاجعه ای نداشتم!
خلاصهکتاب انتظار چنین فاجعه ای نداشتم! نوشتهٔ ریچل هالیس و ترجمهٔ رضا اردلان است و شنیدار آن را منتشر کرده است. این کتاب به شما میآموزد اگر روزگار بر وفق مرادت نبود، از جایت بلند شو و دوباره زندگیات را از نو بساز!
درباره خلاصهکتاب انتظار چنین فاجعه ای نداشتم!
چگونه در هنگام بروز بحرانهای پیشبینینشدهٔ زندگی، زمین نخورید و از نو آغاز کنید؟
زندگی زناشویی ریچل هالیس، دقیقاً سه روز مانده به ویرایش نهایی این کتاب به پایان رسید. نویسنده این کتاب پس از ۱۶ سال زندگی مشترک که حاصل آن ۴ فرزند بود، از بهترین دوست و همراه خود که او را عاشقانه دوست داشت، جدا شد. او در مقدمهٔ این کتاب دست به اعتراف بزرگی میزند؛ اینکه چگونه بروز اختلافات کوچک در رابطه زناشویی، بدون اینکه متوجه شود، به جدایی او و همسرش منتهی شد. بر خلاف دیگر کتابهای هالیس، این کتاب یک تجربهٔ واقعی و ملموس از وقایع ناگواری است که او از نزدیک تجربه کرد و قصد دارد در این کتاب، آن را با خوانندگان خود در میان بگذارد.
ریچل در مقدمهٔ کتاب خود مینویسد: «من هرگز فکر نمیکردم روزی چنین اتفاقی برایم بیفتد و به همین دلیل برایش هیچ برنامهای نداشتم. در هنگام نوشتن این کتاب تردید زیادی داشتم؛ اینکه چگونه همزمان بتوانم این دوران را پشت سر بگذارم و در عین حال، الهامبخش خوانندگان خود نیز باشم. من در این کتاب قصد ندارم جزئیات حوادث ناگواری را که بر من گذشت با شما در میان بگذارم، اما میخواهم در مورد تأثیری که آن حوادث بر من گذاشت، با شما صحبت کنم. من هم مانند بسیاری از شما، بارها عاجزانه از خداوند خواستم کمکم کند و شرایط بسیار سختی را پشت سر گذاشتم. حالا درست در وسط غم و اندوهی که تحمل آن برایم دشوار است، میخواهم در مورد از نو برخاستن و شروع مجدد صحبت کنم.»
شاید شما هم درگیر اتفاقی ناگوار شده باشید و برای پیداکردن جواب سؤالات خود، صفحات این کتاب را ورق میزنید. شاید اتفاقی که برایتان افتاده غیرمنصفانه و بسیار غیرقابل تحمل است. در چنین لحظاتی نمیتوان با خوشبینی از کنار احساساتی که از درون شما را میخورد، گذشت.
اولین چیزی که بعد از هر بحرانی به سراغ همهٔ ما میآید، ناامیدی است. بعد از شیوع ویروس کشنده کرونا، بسیاری از افراد ناامیدی را از نزدیک لمس کردند و میتوان گفت تمام دنیا در این احساس شریک بودند. بهترین کار این است که اجازه دهید احساسات درونیتان بیرون بریزد و متوجه شوید که واقعاً چه احساسی نسبت به شرایط فعلی خود دارید.
در نهایت این سختیها نیز همچون رنجهایی که در گذشته تحمل کردهایم، قابل عبور است. برای اینکه در آینده حال خوبی داشته باشید، نیاز به تلاش زیاد در همین لحظه اکنون دارید. اگر سختیهای زندگی شما را ناامید کرده است، هرگز خودتان را اسیر غم و رنج نکنید. به خاطر داشته باشید که حتی در سختترین لحظات نیز میتوان دست به تغییرات بزرگی زد.
در این خلاصهکتاب به پرسشهای زیر پاسخ داده خواهد شد:
۱. چرا باید احساسات خود را حتی اگر تلخ و منفی باشند، بروز دهیم؟
۲. چگونه لذتهای کوچک در هنگام بحرانها میتواند به عاداتی سمی تبدیل شود؟
۳. بحران هویت چیست و چگونه میتوان آن را پشت سر گذاشت؟
خواندن خلاصهکتاب انتظار چنین فاجعه ای نداشتم! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند از بحرانهای زندگیشان موفق و سربلند بیرون آیند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از خلاصهکتاب انتظار چنین فاجعه ای نداشتم!
«دیدگاه انسانها به زندگی، آنها را تحت کنترل خود دارد.
اکثر رنجهایی که در زندگی متحمل میشویم، زاییده افکار و دیدگاهی است که نسبت به زندگی داریم. نکته مهم این است که دیدگاه شما لزوماً بر مبنای حقیقت نیست. همهٔ ما بر اساس تجربیاتمان در گذشته، درسهایی آموختهایم که باورهایمان را تحتالشعاع خود قرار میدهد. برخی از دیدگاهها بسیار محدود کننده بوده و باعث میشود در هنگام بروز ناملایمات زندگی آسیبپذیرتر باشید. به عنوان مثال، آیا اطرافیان خود را افرادی غیر قابل اعتماد توصیف میکنید؟ آیا به نظرتان برای به دست آوردن پول باید رنج زیادی متحمل شوید؟ پاسخی که به این سؤالات میدهید بر اساس تجربیات گذشته شما است. این دیدگاهها قرار نیست تا ابد به همین شکل باقی بماند و با گذر زمان نیاز به بازسازی و تغییر دارد.
ممکن است در گذشته یک سگ شکاری گازتان گرفته باشد و از آن به بعد، با دیدن سگها (حتی از نوع کوچک و خانگی آن) چنین احساسی را تجربه کنید. این فرایندی است که در ذهن شما به صورت ناخودآگاه شکل گرفته و اگر نسبت به آن آگاه نباشید، کنترل همه چیز را به دست خواهد گرفت. اگر این توانایی را دارید که جنبه منفی هر رویدادی را درک کنید، پس میتوانید جنبه مثبت آن را نیز به خوبی بشناسید. اتفاقی که در گذشته در رابطه با سگ شکاری برایتان رخ داده است، میتواند شما را محتاطتر کند؛ اما این به معنی دوری کردن کامل از سگها نیست.
بنابراین در هر رویدادی فقط به دنبال جنبههای منفی آن نباشید و سعی کنید از دریچه دیگری نیز به آن نگاه کنید. چنین تغییراتی به شما این امیدواری را میدهد که زندگی هنوز در جریان است و حتی در قالب رویدادهایی ناگوار، نتایج مثبتی نیز به دنبال دارد.
قطعاً بخشهای تلخی در زندگی همهٔ ما وجود دارد که آنها را بیش از اندازه برای خود بزرگ کردهایم. وقتی موضوعی را بیش از حد بزرگ و بغرنج توصیف میکنیم، در واقع آگاهانه در حال شکنجه خود هستیم. در حالی که با کمی تغییر دیدگاه میتوانیم رویکرد بهتری نسبت به آن موضوع داشته باشیم. در چنین مواقعی برای لحظهای هرچند کوتاه، خود را خارج از آن شرایط رنجآور تصور کنید و دیدگاهتان را به چالش بکشید. از خودتان بپرسید که آیا دیدگاه شما در مورد آن موضوع حقیقت دارد یا خیر؟
نقطه مقابل دیدگاه خود را پیدا کرده و در مورد آن فکر کنید. لازم است در هر اتفاقی زوایای مختلف آن را بررسی کنید تا دیدگاه معقولتری نسبت به آن داشته باشید. پس همواره باورها و افکار خود را به چالش بکشید تا بتوانید جهان را با لنزی متفاوت ببینید.»
حجم
۱۷٫۱ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۶ صفحه
حجم
۱۷٫۱ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۶ صفحه