کتاب حمله به عراق؛ آنچه رسانه ها به شما نگفتند
معرفی کتاب حمله به عراق؛ آنچه رسانه ها به شما نگفتند
کتاب حمله به عراق؛ آنچه رسانه ها به شما نگفتند نوشتهٔ نورمن سولومون و ریس ارلیک و ترجمهٔ محمدرضا نوروزپور است و انتشارات کتاب نیستان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب حمله به عراق؛ آنچه رسانه ها به شما نگفتند
یک ستارهٔ هالیوود، یک خبرنگار کهنهکار رادیو سراسری آمریکا به همراه یک تحلیلگر برجستهٔ رسانهای درست چند ماه پیش از آغاز دومین حملهٔ بزرگ نظامی آمریکا به یک کشور اسلامی در آغازین سالهای قرن بیست و یکم، به عراق رفتهاند تا به خیال خود برخلاف آنچه در رسانههای اصلی کشورشان میگذرد، تصویری واقعی از این کشور ارائه دهند. ماحصل تلاشهای شان پن، ریس ارلیک و نورمن سولومون کتابی شده است که البته به هدف خود یعنی متوقفکردن ماشین جنگی جرج دبلیو بوش منجر نشد.
کتاب حمله به عراق؛ آنچه رسانه ها به شما نگفتند تنها چند هفته پیش از حمله سراسری آمریکا در مارس ۲۰۰۳ به عراق منتشر شد و صدای این سه نفر هرگز در هیاهویی که بازهای جنگسالار آمریکایی و تشنگان طلای سیاه و گردانندگان رسانههای شرکتی و کارتلها و کمپانیهای خبری به راه انداخته بودند، به گوش کسی نرسید.
تنها چند ماه وقت لازم بود تا هیاهو و رجزخوانی شرکتهای اسلحهسازی و جنگسالاران فروکش کند و واقعیت هولناک آنچه گذشت نمایان شود.
«جنگ عراق» بهخوبی فضای حاکم بر رسانههای آمریکایی پیش از دمیده شدن در کوس جنگ را به تصویر میکشد. نورمن سولومون به سادهترین شکل ممکن، پیچیدهترین روابط موجود میان ارکان قدرت و ارباب رسانه را بازگو میکند. ریس ارلیک به ما یاد میدهد که افکار عمومی در آمریکا را چگونه برای پذیرش شومترین واژهٔ دنیا یعنی «جنگ» آماده میکنند؛ بهگونهای که همگان به استقبال آن بروند.
نویسندگان کتاب ما را تا درون تحریریهٔ برخی از روزنامهها و رسانههای شرکتی آمریکایی میبرد و نشانمان میدهند که راه پیشرفت در این رسانهها از راهروهای کاخ سفید، مارپیچهای پنتاگون و پلهها و لابیهای شرکتهای اسلحهسازی و نفتی میگذرد. کتاب به خوبی راز یک نقشهٔ شوم را برملا میسازد؛ اینکه آمریکا چگونه جاسوسان خود را در قالب بازرسان سازمان ملل، مدتها پیش از حمله به عراق به این کشور فرستاده تا از داشته و نداشتهٔ آنها و خصوصاً توان نظامی ارتش عراق در صورت حملهٔ نظامی به این کشور گزارش تهیه کنند.
کتاب، روایت تلخی از زندگی مردمان بینوای دیکتاتورزدهای در کوچهپسکوچههای بغداد پیش از حملهٔ آمریکاست که در اثر تحریمهای سنگین دهساله، زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل از پای درآمدهاند و از ابتداییترین حقوق اولیهٔ انسانی محروم شدهاند. داستان نفت و استفادهٔ آمریکا از اورانیوم ضعیفشده و تبعات مرگبار آن برای نسل بشر فصل دیگری از روایت کتابی است که اگرچه مانع جنگ نشد، اما زوایای مختلفی از نقشهها و نیرنگهای آمریکاییرا برای آمادهسازی افکار عمومی به تصویر میکشد؛ بهطوریکه پذیرای جنگ و کشتار شوند.
در همهٔ اظهارنظرهای جدی سیاستمدارانِ خودستا و ستوننویسانِ روزنامهها در خصوص جنگ با عراق و حتی ابراز نگرانی برخی از کسانی که مخالف جنگاند، چیزی ازقلمافتاده است. صحبت در خصوص استراتژی، تاکتیکها، جغرافیای سیاسی و شخصیتهاست. صحبت در خصوص جنگ هوایی و زمینی است؛ در خصوص ائتلافها، سلاحهای کشتارجمعی، بازرسان تسلیحاتی، نفت و گاز طبیعی، ملتسازی و «تغییر رژیم» است.
چیزی که ازقلمافتاده، بلایی است که یک جنگ آمریکایی در عراق بر سر دهها هزار و یا صدها هزار نفر انسان غیرنظامی و بیگناه خواهد آورد که هیچکدام نگران جغرافیای سیاسی و استراتژی نظامی نیستند و تنها آرزویشان این است که فرزندانشان زندگی کنند و بزرگ شوند. آنها نگران «امنیت ملی» نیستند، بلکه نگران امنیت فردی، غذا، سرپناه، مراقبتهای پزشکی و صلح هستند.
خواندن کتاب حمله به عراق؛ آنچه رسانه ها به شما نگفتند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای تاریخ معاصر، رسانه، علومسیاسی و روابط بینالملل پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب حمله به عراق؛ آنچه رسانه ها به شما نگفتند
«۱۳ سپتامبر سال ۲۰۰۲: در فرودگاه بینالمللی صدام، یک مأمور عراقی بانزاکت و جدیت، تلفن ماهوارهای مرا توقیف کرد. این عمل چندان تعجبی در برنداشت. من تازهوارد کشوری شده بودم که حکومتی دیکتاتوری داشت و ذهنیت گذشته آنها، (نسبت به ماهواره) با آمدن بمبهایی که توسط ماهواره هدایت میشدند، منفیتر شده بود. پس از سالها زندگی در محاصره، هرگونه فنّاوری مربوط به ماهواره، مشکوک به نظر میرسید؛ خصوصاً آنکه در دست یک آمریکایی دیده میشد.
کمتر از یک ساعت بعد، گروه ما در مقابل هتل الرشید ایستاده بود. کادر تلویزیونی ما در مقابل هتل بهشدت تحت نظر بودند. چنددقیقهای از ساعت دو صبح گذشته بود و نور دوربینهای تلویزیون، موزاییکهای کف ورودی هتل را با انعکاس ترسناکی در برگرفته بود.
در محل کنترل، یکی از نمایندگان کنگره آمریکا که همراه گروه ما به عراق آمده بود، مکثی کرد و هم چنانکه به در ورودی خیره شده بود، اخمهایش را در هم کشید. نیک راهال، دموکراتی از وست ویرجینیا که سیزدهمین دوره از حضورش در مجلس نمایندگان آمریکا را میگذراند، راه زیادی از خانهاش دور شده بود. او اولین عضو از کنگره آمریکا بود که در دوره ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش، قدم به خاک عراق میگذاشت.
راهال به دوربینهای تلویزیون چشم دوخت و سپس یکبار دیگر به موزاییکهای مرمری کف هتل خیره شد. تصویر آزاردهندهای از چهره رئیسجمهور پیشین آمریکا، جرج. اچ. دبلیو بوش روی کف موزاییکهای ورودی هتل نقش بسته بود و همراه آنیک سری کاشی نصبشده بود که با استفاده از حروف بزرگ انگلیسی، جمله «بوش جنایتکار است» را نشان میداد.
نماینده کنگره با دقت تمام و طوری که سایرین حرکت او را ببینند، از منتهیالیه لبه تصویر عبور کرد تا مبادا در حین قدم گذاشتن روی تصویر، از او عکسی گرفته شود و بعدها برای او دردسر سیاسی درست کند.
درحالیکه تنشها روزبهروز بیشتر میشد، تبلیغات عراقیها به نظر خام و زمخت میآمد. در سراسر پایتخت، شمار بسیار زیادی از عکسهای صدام به همراه سرودههایی بسیار چاپلوسانه در مدح او دیده میشد. این تبلیغات بسیار توی ذوق میزد و خبر از خامی روشهای تبلیغاتی عراقیها میداد؛ اما همچنان که ایالاتمتحده و عراق بیش از پیش به جنگ نزدیک میشدند، برای آمریکاییها نادیده گرفتن و دوری گزیدن از برخی حقایق بسیار سخت میشد.
پشت لابی هتل، در گوشه انتهایی طبقه همکف، نزدیک به باری که استفاده از مشروبات الکلی در آن آزاد بود، میهمانان میتوانستند برای استفاده از چندین دستگاه کامپیوتری که در یک فروشگاه کوچک قرار داشت، وقت بخرند. متصدی کامپیوترها جوان فرزی بود که از سواد انگلیسی کم، اما بسیار کار راهاندازی برخوردار بود و علاقه شدیدی به همکاری با ما داشت. بهطور مدام به من و سایر دوستان کمک میکرد تا با استفاده از کامپیوترهایش به اینترنت وصل شویم؛ اما کار اصلی او بدون شک ردیابی و نظارت بر فعالیتهای ارتباطی مشتریان و گزارش آنها به دولت بود؛ بااینحال صدق و صمیمیتش منحصربهفرد بود و نوعی سادگی بچگانه داشت که نمیتوانست ساختگی باشد.»
حجم
۱۱۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱۱۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه