کتاب گزیده طنز عبید زاکانی
معرفی کتاب گزیده طنز عبید زاکانی
کتاب گزیده طنز عبید زاکانی گزیدهای از آثار طنز عبید زاکانی است که ابوالفضل زرویی نصرآباد و نسیم عرب امیری آنها را گردآوری کردهاند. انتشارات کتاب نیستان این کتاب را که از مجموعهٔ طنزآوران ایران (صفاریه تا قاجاریه) است منتشر کرده است.
درباره کتاب گزیده طنز عبید زاکانی
عبید زاکانی اولین شاعر و ادیب ایرانی است که ادبیات شوخطبعانه را به صورت جدی و حرفهای پی گرفته و منظومهها و رسائل مجزایی را در این گونه ادبی خلق کرده است. در کنار این موضوع و با وجود زیست شاعران و طنزپردازان متعدد پیش از زیست عبید، به دلیل حجم آثار شوخطبعانه بازمانده از عبید و تنوع گونههای هزل و هجو و فکاهه و طنز در آثارش باید او را نخستین طنزپرداز جدی تاریخ ادب فارسی بدانیم.
عبید در زمانهٔ فروپاشی و انقراض حکومت ایلخانی و برآمدن حاکمان سودجو، بیریشه و در نهایت، ظهور خونین تیمور گورکانی در ایران است و همین موضوع اهمیت تلاش وی برای روایت طنزآمیز و هجو و هزل حاکمان زمانهاش را نشان میدهد.
گزیده طنز عبید زاکانی در سه بخش به رسالههای دلگشا، صد پند و تعریفات نگاهی گزیده انداخته است و در ادامه نگاهی به ترجمهٔ حکایتهای عربی نقل شده از عبید پرداخته است. کتاب همچنین در چهار بخش مختلف نگاهی گزیده به کتاب اخلاق الاشراف انداخته است. بخش پایانی کتاب نیز مرور گزیده اشعار وی و نیز کتاب فالنامه طیور و وحوش است.
مجموعه گزیده طنز کوشیده است با دقیقشدن بر ظرائف و نکات نغز و طنزآمیز شاعران و نویسندگان کهن ایران زمین، ضمن انجام پژوهشی تازه در آثار آنها، نگاهی تخصصی و خاص بر یکی از گونههای روایت زبانی آنان داشته باشد. از سوی دیگر این مجموعه در تلاش است تا قدمت و سیره و شیوهٔ طنزپردازی در ادبیات ایران را از دریچهٔ نگاه خود بازخوانی و ثبت کند.
این مجموعه که بنا بر پیشنهاد انتشارات کتاب نیستان در سال ۱۳۹۵ به کوشش مرحوم زرویی و با پژوهش و همراهی نسیم عرب امیری چاپ شده، سعی دارد از چند زاویه مقولهٔ طنزنویسی را مورد توجه قرار دهد. نخست سیر روایت طنز و شوخطبعانه در تاریخ ادبیات ایران و در کنار آن بازخوانی سنن و فرهنگ عامه و اندیشه ایرانیان در هر عصر. در کنار این موضوع ایجاد متونی خلاصهشده را که محتوای آن به طور معمول برای مخاطبان کمحوصله این روزگار مناسب به شمار میرود نیز باید به این موضوعات اضافه کرد.
خواندن کتاب گزیده طنز عبید زاکانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات طنز و هجو و هزل پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گزیده طنز عبید زاکانی
«نوشیروان روزی به دادرسی نشسته بود. مردی کوتاه قامت فراز آمد و بانگ دادخواهی برداشت. خسرو گفت: کسی بر کوتاه قامتان ستم نتواند کرد. گفت: شهریارا! آنکه بر من ستم راند، از من کوتاهتر است. خسرو بخندید و دادش بداد.
***
عربی را گفتند: تو پیر شدهای و عمری تباه کردهای. توبه کن و به حج رو. گفت: خرج سفر ندارم. گفتند: خانهات را بفروش و هزینه سفر کن. گفت: چون بازگشتم، کجا بنشینم؟ و اگر باز نگردم و مجاور کعبه مانم، خدایم نمیگوید که ای احمق، چرا خانه خود فروختی و در خانه من منزل گزیدی؟
***
مردی را گفتند که پسرت را به تو شباهتی نیست. گفت: اگر همسایهگان، ما را رها کنند، فرزندانمان شبیه ما خواهند شد.
***
سربازی را گفتند: چرا به جنگ نروی؟
گفت: به خدا سوگند که من یک تن از دشمنان را نشناسم و ایشان نیز مرا نشناسند، پس دشمنی میان ما چگونه صورت بندد؟
***
ابوالعیناء بر سفرهای بنشست و فالودهای پیشش نهادند. مگر کمشیرینی بود. گفت: این فالوده را پیش از آنکه به زنبور، عسل وحی شود ساختهاند؟
***
مردی را زنش از تمکین، سرباز زده بود. گفتند: کسی نیست تا میانه شما را سازش دهد؟
گفت: آنکه میانه ما را سازش میداد، دیری است که مرده است.
***
گنده دهانی نزد طبیب شد و از درد دندان بنالید. چون طبیب دهانش بگشود، بویی ناخوش به مشامش رسید. گفت: این کار، صنعت من نباشد، نزد کنّاسان شو.
***
گرآنجانی به دیدن بیماری شد و درنگ بسیار کرد. بیمار گفت: چندان که به دیدن من میآیند، آزرده شدهام. گرآنجان گفت: اگر خواهی، برخیزم و در ببندم. گفت: آری، ولیکن از بیرون.
***
مردی را که دعوی پیغمبری میکرد، نزد معتصم آوردند. معتصم گفت: شهادت میدهم که تو پیغمبر احمقی هستی.
گفت: آری، از آنجا که بر قومی چون شما مبعوث شدهام.
***
مردی حجاج را گفت: دوش تو را به خواب، چنان دیدم که در بهشتی. گفت: اگر خواب تو راست باشد، در جهان بیشتر ستم خواهم کرد.»
حجم
۶۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
حجم
۶۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
نظرات کاربران
عبید نازنین و دوست داشتنی
کتاب گزیدهایه از کتابهای عبید زاکانی، هم شعر داره هم نثر. حکایتها و شعرهاش برام جالب بود و خیلییی دوست داشتم. قطعا ارزش خوندن داره. چیزی که برام جالب بود این بود که چقد این آدم جسارت و جرات داشته که
عالی