کتاب گنجینه سخن (جلد چهارم)
معرفی کتاب گنجینه سخن (جلد چهارم)
کتاب الکترونیکی «گنجینه سخن (جلد چهارم)» نوشتهٔ ذبیح اللّه صفا در انتشارات فردوس چاپ شده است.
درباره کتاب گنجینه سخن (جلد چهارم)
در این کتاب سیر تحوّل و تطوّر سبک شعر و نثر فارسی در دورهٔ هزارویکصدسالهٔ آن در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد. مقدمهای شامل عناوین زیر در ابتدای کتاب قرار دارد:
۱ - تاریخ نثر پارسی از اوایل عهد اسلامی تا روزگار ما
۲ - شیوههای نگارش نثر پارسی
۳ - انواع نثر پارسی و موضوعات آن
در جلد چهارم مجموعهٔ گنجینهٔ سخن اطلاعاتی از منهاج سراج تا شرفالدین رامی قرار دارد. اشخاصی که جلد چهارم این مجموعه به آنها پرداخته است به این شرح است:
۹۰ - منهاج سراج
۹۱ - افضلالدّین کاشانی
۹۲ - خواجه نصیر
۹۳ - مولوی
۹۴ - عطاملک جوینی
۹۵ - زکریای قزوینی
۹۶ - ابن بیبی
۹۷ - سعدی
۹۸ - قطبالدین شیرازی
۹۹ - ناصر منشی
۱۰۰ - دهستانی مؤیدی
۱۰۱ - سیق هروی
۱۰۲ - هندوشاه
۱۰۳ - ابوالمفاخر باخرزی
۱۰۴ - محمودبن عثمان
۱۰۵ - عزّالدین محمود
۱۰۶ - شمسالدّین آملی
۱۰۷ - رشیدالدّین فضلاللّه
۱۰۸ - شرفالدّین قزوینی
۱۰۹ - وصّاف
۱۱۰ - فخر بناکتی
۱۱۱ - شبانکارهای
۱۱۲ - عبید زاکانی
۱۱۳ - اقلاکی
۱۱۴ - ترجمهٔ سیرت جلالالدّین
۱۱۵ - حمداللّه مستوفی
۱۱۶ - معینالدین یزدی
۱۱۷ - معینالدین جوینی
۱۱۸ - شرفالدّین رامی
کتاب گنجینه سخن (جلد چهارم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به علاقهمندان به تاریخ ادبیات فارسی و دانشجویان رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی پیشنهاد میشود.
درباره ذبیح اللّه صفا
ذبیحاللّه صفا در ۱۶ اردیبهشت ۱۲۹۰ در شهمیرزاد از توابع بلوک سنگسر در استان سمنان متولد شد. پدرش سیدعلیاصغر صفای شهمیرزادی در شهر بابل بازرگان بود. دورهٔ ابتدایی را در سال ۱۳۰۴ در بابل به پایان رساند. آنگاه راهی تهران شد و در دبیرستانهای سیروس و دارالفنون مشغول تحصیل شد و در سال ۱۳۱۲ تحصیلات متوسطه را به پایان رساند. سپس تحصیلات خود را در دانشسرای عالی و دانشکدهٔ ادبیات ادامه داد و در رشتههای ادبیات و تعلیموتربیت لیسانس گرفت، تا آنکه در سال ۱۳۲۱ با پذیرش رسالهٔ او با عنوان «حماسهسرایی در ایران» به درجهٔ دکتری نایل شد.
ذبیحاللّه صفا خدمات آموزشی خود را با دبیری ادبیات فارسی در کلاسهای دورهٔ دوم متوسطه در دبیرستانهای تهران شروع کرد. از سال ۱۳۲۱ به درجهٔ دانشیاری کرسی تاریخ ادبیات دانشگاه تهران ارتقا یافت و در سال ۱۳۲۷ در همان کرسی استاد شد؛ تا این که در سال ۱۳۴۰ به بالاترین رتبهٔ استادی رسید. طی سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ با سمت استاد مهمان در دانشگاه هامبورگ به تدریس پرداخت. در بازگشت از آلمان به مدیریت گروه زبان و ادبیات فارسی و سپس ریاست دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران انتخاب شد و تا سال ۱۳۴۷ این سمتها را به عهده داشت. در آن سال پس از تغییرات ناگهانی در نظام اداری و آموزشی دانشگاه به درخواست خود بازنشسته شد و تدریس خود را بهصورت افتخاری ادامه داد. در سال ۱۳۴۷ برای بار دوم به آلمان رفت و یک سال دیگر در دانشگاه هامبورگ به تدریس پرداخت. پس از بازگشت به تهران عنوان استادی ممتاز دانشگاه تهران را یافت و ازآنپس در سالهایی که در تهران اقامت داشت، به تدریس ادبیات حماسی، غنایی و دراماتیک در دورهٔ دکتری ادبیات فارسی ادامه داد.
بخشی از کتاب گنجینه سخن (جلد چهارم)
«شهر فیروزکوه دارالملک سلاطین غور بود، در شهور سنه سبع و عشر و ستّمائه اقلان چربی با حشمهای مغول به درِ شهر آمد و بیستواند روز جنگهای قوی کردند و نامراد بازگشت. خلق فیروزکوه با ملک مبارزالدین سبزواری خلاف و خروج کردند و مبارزالدین به ضرورت به قلعه بالا رفت و آن قلعهای بود بر شمالی مشرق شهر بر سر کوه بلند و شامخ و بدان موضع در عهد سلاطین غور یک قصرِ بزرگ بیش نبود و رفتن ستورها بر آن ممکن نبودی اما در این عهد ملک مبارزالدین سبزواری آن قلعه را معمور کرده بود و در دور سر آن کوه باره بر کشیده و راه آن قلعه چنان کرده بود که شتر با بار، بر آن قلعه برفتی و مردی هزار را امکان مقام بودی و چون میان اهل شهر فیروزکوه و ملک مبارزالدین مخالفت افتاد مبارزالدین در قلعه بالا رفت، اهل شهر به خدمت ملک قطبالدین حسن طابَثراه مکتوب نبشتند و آمدن او را استدعا نمودند و ملک قطبالدین با لشکر غور در فیروزکوه رفت و پسر عم خود ملک عمادالدین زنگی را در فیروزکوه نصب کرد و آن حال در شهور سنه ثمان و عشر و ستّمائه بود. چون لشکر کفار از غزنین با اوگتای بطرف غور آمدند یک فوج مغافصه ً بر فیروزکوه براندند و ملک عمادالدین زنگی را در شهور سنه تسع و عشر و ستّمائه شهید کردند و خلق شهر را به شهادت رسانیدند و مبارزالدین از قلعه بیرون شد و بطرف هرات رفت، آنجا شهید شد و شهر فیروزکوه تمام خراب گشت. اما قلعه تولک: ملک مبارزالدین حبشی نیزهور از جهت سلطان محمد خوارزمشاه طابَثراه مَلِکِ تولک بود و قلعه تولک حصاریست معلّق و با هیچ کوه پیوند ندارد و بنیاد آن قلعه از عهد منوچهر است و آرش تیرانداز آن قلعه را داشته است و بر بالای آن قلعه از سنگِ خارا خانهاست که آن را آرشی گویند.»
حجم
۳۴۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۴۶ صفحه
حجم
۳۴۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۴۶ صفحه