کتاب گنج حضور (جلد دوم)
معرفی کتاب گنج حضور (جلد دوم)
کتاب الکترونیکی «گنج حضور (جلد دوم)» نوشتهٔ پرویز شهبازی در انتشارات فردوس چاپ شده است. این کتاب براساس قصههای مثنوی معنوی مولانا نگاشته شده است.
درباره کتاب گنج حضور (جلد دوم)
گنج حضور مجموعهای است در ۴ جلد که پرویز شهریاری در آن به تشریح و تفسیر اشعار مولانا پرداخته است.
نام این مجموعه از داستانی الهام گرفته شده با این مفهوم که اگر به صندوق درونمان، نه هر صندوق بیرونی، نگاه کنیم، گنجی پیدا خواهیم کرد که عارفان نامش را «گنج حضور» گذاشتهاند. تا وقتی گنج حضور را نیافتهایم حتی اگر ثروتمندترین فرد دنیا هم باشیم، برای رهایی از تنهایی، رفع غصهها، ترسها، خشمها و برای رفع حس ناقصِ بودنمان، دست گدایی بهسوی این و آن دراز خواهیم کرد.
جلد دوم این مجموعه از ۲۹ بخش تشکیل شده است که عناوین آن به ترتیب زیر است:
۱ ـ قصه مسابقه نقاشی چینیان با رومیان نزد سلطان
۲ ـ قصه طبیب و آثار پیری پیرمرد
۳ ـ قصه گفتگوی استر (قاطر) با شتر
۴ ـ قصه هاروت و ماروت: دو فرشتهای که به زمین آمدند.
۵ ـ قصه کودکی در کنار جنازه پدر و پسر جوحی دلقک
۶ ـ قصه موسی و شبان
۷ ـ قصه موسی و گوساله سامری
۸ ـ قصه روستایی و شهری
۹ ـ قصه حضرت سلیمان و عزرائیل و قبض روح مردی در هندوستان
۱۰ ـ قصه مرد تشنه بر لب دیوار
۱۱ ـ قصه طغیان اهل سبا بر نعمتهای خدا
۱۲ ـ قصه اعرابی و حکیم ـ بار شتر: یک طرف گندم و یک طرف سنگ
۱۳ ـ قصه فرمان والی به مرد خارکن
۱۴ ـ قصه فرعون و تهدید قطع دست و پای ساحران
۱۵ ـ قصه زرگر دوراندیش
۱۶ ـ قصه نان خریدن عمر در کاشان
۱۷ ـ قصه گفتگوی خلیفه با لیلی در مورد مجنون
۱۸ ـ قصه گاو و مرد مالاندوز
۱۹ ـ قصه فرار حضرت عیسی از احمقان به کوه
۲۰ ـ قصه اهل سبا: کور و کر و برهنه
۲۱ ـ قصه هدیه سبوی آب زن عرب به خلیفه بغداد
۲۲ ـ قصه مورچه و دانهای از خرمن گندم
۲۳ ـ قصه امیر ترک و مطرب
۲۴ ـ قصه مُردن سگ و گریه مرد عرب
۲۵ ـ قصه گرمابه رفتن امیر و غلام
۲۶ ـ قصه سلطان محمود غزنوی و غلام هندو
۲۷ ـ قصه بانگ بچه سگ در شکم مادرش
۲۸ ـ قصه امیر با مار رفتن در دهان خفتهای!
۲۹ ـ قصه توبه نصوح
کتاب گنج حضور (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به علاقهمندان به مطالعه و تفکر بیشتر در اشعار و آثار مولانا پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب گنج حضور (جلد دوم)
«هر انسانی یوسف کنعانی است یعنی یوسف به طرز سمبلیک، اصلِ ماست که از جنس زندگی است و رمز زیبایی، لطافت، بیکرانی و خداییت ماست که به خودش آگاه شده است. در نوشتههای عرفانی، کنعان در واقع فضای حضور و یکتایی این لحظه و مصر فضای فُرم یعنی این جهان و چیزهای ذهنی است و در واقع جهان چیزی میباشد که ذهنمان نشان میدهد؛ نوعی تصویر مثل خواب و رؤیاست و شما با این جهان آشنا هستید. میگوید من یوسفی هستم که از جنس زندگی و هوشیاری میباشم و آگاهانه این را از خودم صادر میکنم چنانکه مشخص است یوسفِ اهل کنعان هستم؛ چرا؟ زیرا هر کاری که میکنم، این انرژی از من به آن کار جاری میشود. این انرژی حضور میباشد و یوسف کنعانی یعنی انسانی که کاملا آگاه به هوشیاری حضور است. همه از این جنس هستند اما در حال حاضر، بعضی و یا بیشتر انسانها از این موضوع آگاه نیستند در نتیجه در ذهنِ خود یا جهان هستند ولی میگوید من یوسفِ اهل کنعان و اهل فضای یکتایی این لحظه میباشم، نه یوسفِ اهل مصر. درست است در این جهان زندهام و زندگی میکنم و این طرف و آن طرف میروم ولی در فضای یکتایی این لحظه زندگی میکنم. بنابراین اهل این فضا و اهل کنعانم.
در تمثیل دیگر هم میگوید که هیچ کس از آفتاب، خط (فرمان) را نمیپرسد که این فرمان یا حُکم تو ـ کسی که تو را آفتاب کرده ـ کجاست؟ یا شاهدت کیست که تو آفتابی؟ گواهان یعنی شاهد. آفتاب دایماً میدرخشد و اگر در قسمتی از زمین که نور خورشید است، بایستید، میبینید که میدرخشد و گرما و روشنی میبخشد و همین فرمان و شاهد آفتاب است. وقتی این انرژی را از خودمان صادر میکنیم، به یوسفی خود، آگاه و خودِ خدا یا زندگی هستیم که به خود هوشیار شده است چنانکه در بیت بعد نیز میگوید من مانند سرو بلند هستم. سرو، راست و شاخههایش رو به بالاست و خم نشده تا از زمین چیزی بخواهد. ما برای راستین و از جنس زندگی بودن خود احتیاج نداریم از دیگران تأیید بگیریم تا بگوییم راست هستیم.»
حجم
۳۳۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۳۳۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه