کتاب در ساحل نمی توان موج سواری کرد
معرفی کتاب در ساحل نمی توان موج سواری کرد
کتاب در ساحل نمی توان موج سواری کرد نوشتهٔ اسکات مایکر و ترجمهٔ مهتاب علیمرادی و ویراستهٔ حمیده رستمی است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب در ساحل نمی توان موج سواری کرد
تنها در یک لحظهٔ خاص است که دیدتان نسبت به زندگی تغییر میکند و کل زندگیتان به یکباره متحول میشود. این لحظه میتواند هنگام گذر از مرحلهای خاص باشد، مانند جشن فارغالتحصیلی، یا زمان بروز مصیبت یا حادثهای تلخ.
کتاب در ساحل نمی توان موج سواری کرد قصد دارد از شما بپرسد چه هدفی در زندگیتان دارید و به شما کمک کند دیدتان را نسبت به زندگی تغییر دهید تا به هدفتان برسید. این کتاب به شما اطمینان میدهد برای دستیابی به موفقیت و پیروزی باید عاشق کارتان باشید و به نظریات منفی دیگران توجهی نشان ندهید. تنها در این صورت است که قادر خواهید بود از زندگی خود لذت ببرید و احساس شادی و خوشبختی کنید.
شاید اهدافتان در زندگی یکی از موارد زیر باشد: رفتن به دانشگاه و تحصیل در رشتهٔ موردنظر، طراحی یک وبسایت یا یک وبلاگ، رسیدن به وزن دلخواه، آغاز کاری جدید، تهیهٔ یک آلبوم موسیقی، اجرای کنسرت، خلاقیت در هنر عکاسی و فروش عکسهای خود، داشتن درآمدی ثابت، مجسمهسازی، نقاشی، یافتن شغلی مناسب و... . مهم نیست در زندگی به چه چیزهایی میخواهید دست یابید. تنها کافی است اراده کنید و بیتوجه به موانع، مشکلات یا احتمال شکست، به دنبال اهدافتان بروید. بعد از مدتی وقتی شاهد موفقیت در کارهایتان شوید، بهطور ناخودآگاه انگیزهتان برای انجام امور دیگر مضاعف میشود.
در حقیقت هدف از نگارش این کتاب نیز پرداختن به همین موضوع است. حتی اگر به هدفتان نیز نرسیدید، ناامید نشوید. تنها کافی است بار دیگر برخیزید و از نو آغاز کنید. همواره به خاطر داشته باشید گام نخست برای انجام هر کاری «برخاستن» است. بنابراین نباید در این مرحله انتظار «موفقیت» را داشته باشید!
فصلهای این کتاب از این قرار هستند:
اکنون بگویید که از زندگی چه میخواهید؟
فصل اول: همه چیز در یک لحظه میتواند تغییر کند
فصل دوم: از زندگی چه میخواهید؟
فصل سوم: چه موانعی بر سر راهتان وجود دارد؟
فصل چهارم: همین لحظه دست به کار شوید
فصل پنجم: چگونه میتوانید به اهدافتان برسید؟
فصل ششم: هنگامی که پایتان روی ترمز است، گاز ندهید!
فصل هفتم: پشتکار تضمین موفقیت است
فصل هشتم: اگر شکستی در کار نبود، چه میکردید؟
فصل نهم: کدام یک مهمتر است: رضایت دیگران یا خوشحالی خودتان؟
فصل دهم: اگر باید کاری را انجام دهید، تنبلی نکنید و آن را شروع کنید
فصل یازدهم: خوب بودن بهتر از بد بودن است
فصل دوازدهم: خداوند راهنمای شما است
فصل سیزدهم: اگر در حضور خداوند بودید به او چه میگفتید؟
فصل چهاردم: انسانیت به ثروت، شغل و مقام نیست
فصل پانزدهم: اگر میخواهید موفق باشید، پس گام نخست را بردارید
خواندن کتاب در ساحل نمی توان موج سواری کرد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند تغییرات بزرگی در زندگیشان بدهند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در ساحل نمی توان موج سواری کرد
«من معتقدم هر کس «زمان مناسب» برای آغاز کارهایش را خود تعیین میکند، نه فردی دیگر. همانگونه که در اطراف خود مشاهده میکنید، عدهای همواره بر این باورند که وقت کافی برای انجام کارهای مورد علاقهشان ندارند و باید منتظر «زمان مناسب» باشند. بهعنوان مثال، عدهای اظهار میکنند که علاقهٔ شدیدی به هنر نقاشی دارند ولی به علت کمبود وقت قادر به پیگیری آن نیستند و باید در انتظار روزی باشند که شاید اوقات فراغت بیشتری پیدا کنند. البته من با این موضوع موافقم که نباید در انجام کارها عجله به خرج داد و بهتر است اجازه دهیم کارها به روال عادی خود پیش برود. ولی مشکل اصلی اینجا است که هیچگاه «زمان مناسب» فرا نمیرسد، مگر آنکه خودمان دست به کار شویم و آن زمان را پدید آوریم!
به خاطر دارم هنگامی که برای نخستین بار میخواستم استودیوی صدابرداری خودم را تأسیس کنم، تجهیزات کافی، استودیوی مناسب و حتی تجربهٔ کافی در این زمینه نداشتم. علاوه بر آن، آهنگساز معروفی نبودم و با سایر گروهها آشنایی کافی نداشتم تا بتوانم از تجربیات آنها بهرهمند شوم. تا آن هنگام هیچ شغلی را بهجز کار در بخش فروش امتحان نکرده بودم. بنابراین تمام اطرافیانم معتقد بودند که بهتر است تا رسیدن «زمان مناسب» صبر کنم، عجولانه تصمیم نگیرم و به جای صرف هزینه در این کار و اتلاف وقت، به فکر دانشگاه و دانشآموختگی باشم. ولی من به دلایل متعدد ترجیح دادم آن کار را دنبال کنم و بیشک موفقیت امروز خود را مدیون همان شغل هستم.
متأسفانه افراد بسیاری در اطراف ما وجود دارند که برای به انجام رساندن کارهایشان هنوز منتظر وقوع معجزه یا فرا رسیدن «زمان مناسب» هستند و این انتظار تا حدی به طول میانجامد که دیگر جبران آن بسیار دشوار میشود و سرانجام آنان ادعا میکنند که همه چیز به پایان رسیده است و دیگر فرصت جبران هیچ کاری را ندارند.
بهطور قطع، پند و اندرز مسنترها را در این مقوله شنیدهاید که میگویند: «تا جوان هستید و انرژی و توان لازم را دارید به دنبال اهدافتان بروید و سعی کنید پیش از تشکیل خانواده بسیار سفر کنید و تجربه بیندوزید.» سالها پیش هنگامی که من این گفتهها را میشنیدم، تصور میکردم افراد باید تا پیش از ۲۵ سالگی به همهٔ آرزوهای خود دست یابند! ولی وقتی با دقت بیشتری به اطرافم نگریستم، دریافتم که به عنوان مثال، اغلب نوازندگان در ۲۷ سالگی از دنیا میروند و دیگر فرصتی برای زندگی در اختیار ندارند. بنابراین تغییر عقیده دادم و متوجه شدم که نباید چندان بر زمان تأکید کرد و گفت تا چند سالگی باید به آرزوهایمان برسیم. مهم این است که وقت را تلف نکنیم، دست به کار شویم و به دنبال خواستههایمان برویم.»
حجم
۷۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۷۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه