دانلود و خرید کتاب ساده لوح کردن ما جان تیلور گاتو ترجمه علی سعیدی
تصویر جلد کتاب ساده لوح کردن ما

کتاب ساده لوح کردن ما

معرفی کتاب ساده لوح کردن ما

کتاب ساده لوح کردن ما نوشتهٔ جان تیلور گاتو و ترجمهٔ علی سعیدی و ویراستهٔ غلامحسین دهقانی است و انتشارات دوران آن را منتشر کرده است. این کتاب نقد سیستم آموزش‌وپرورش است و نویسندهٔ آن اعتقاد دارد ساده‌لوح‌کردن ما، برنامهٔ درسی پنهانِ تحصیلات اجباری است.

درباره کتاب ساده لوح کردن ما

آموزش‌وپرورش مهم‌ترین نهاد اجتماعی است که امروزه متولی اصلی تربیت نسل در بسیاری از جوامع است. بیشتر زندگی کودکان و نوجوانان در مدرسه می‌گذرد. مدرسه در شکل‌گیری دیدگاه‌ها و جهان‌بینی افراد تأثیری بسزا دارد. زندگی مدرن به گونه‌ای است که والدین زمان کمتری برای برقراری ارتباط با فرزندان و تربیت آن‌ها دارند. بنابراین، راحت‌تر می‌توان به این واقعیت اعتماد کرد که مدرسه آن را انجام خواهد داد و زمانی برای فکرکردن در مورد اینکه دقیقاً برای کودکان در مدرسه چه اتفاقی می‌افتد و چه در آنجا به آن‌ها آموزش داده می‌شود، وجود ندارد.

کتاب ساده لوح کردن ما نوشتهٔ آموزگار و نویسندهٔ مشهور امریکایی، جان تیلور گاتو است که تفسیری متفاوت و جامعه‌شناسانه از اهداف و نقش آموزش‌وپرورش، به‌ویژه در مدارس دولتی ایالات متحد امریکا، ارائه می‌دهد. 

گاتو معتقد است که در نظام مدارس عمومی جایی برای معلم خوب نیست. وی رذیلت‌های نظام آموزش اجباری مدارس دولتی را محکوم می‌کند و اصول اساسی آن را با انتقاداتی اساسی به چالش می‌کشد. به گفتهٔ او، گسترش مدرسه، کودکان را از وقت آزاد مورد نیاز برای شناخت مستقل جهان و زندگی واقعی محروم می‌کند. در عوض، آن‌ها می‌آموزند که بدون هیچ پرسش و کنجکاوی‌ای از دستورها پیروی کنند.

به باور گاتو، نظام مدرسهٔ کنونی در درجهٔ اول قرارگاهی است نامنعطف برای جاانداختن نظم عمومی که در بطن خود میل به محدودکردن، مدیریت‌پذیرترکردن و اطاعت‌پذیرترکردن مردم دارد. اهداف را می‌توان بسیار متفاوت اعلام کرد، اما مقصود نهایی فقط همین است و ما باید از آن آگاه باشیم.

کودکان، به زعم گاتو، در نظامی آموزشی گرفتار شده‌اند که برای همهٔ دانش‌آموزان و همهٔ محیط‌ها یکسان است: فضایی خشک و بی‌روح نظیر زندان‌هایی تزیین‌شده که در آن دانش‌آموزان منفعلانه به حفظ‌کردن محتواهایی بی‌معنا مشغول‌اند و در بند سنجش خرده‌اهداف آموزشی محصور شده‌اند.

آموزگارها نیز که به گفتهٔ گاتو، خودْ پرورش‌یافته و قربانی این نظام آموزشی‌اند از آموزش تفکر عمیق و مسائل واقعی زندگی و شکوفاسازی هنر و استعداد دانش‌آموزان ناتوان‌اند و به‌جای پرورش استعدادها و خلاقیت، به آن‌ها اطاعت کورکورانه می‌آموزند. از سوی دیگر، چون این رویه با فرایند رشد طبیعی دانش‌آموزان سازگار نیست و هویت آن‌ها را به‌عنوان یک انسان مستقل و متفکر می‌زداید و تربیت را به‌مثابهٔ تولید یک محصول در نظر می‌گیرد، باعث بی‌حوصلگی و بی‌انگیزگی و رویگردانی دانش‌آموزان از آموزش و در آینده از هر چیز واقعاً مهم شده است.

به باور گاتو، خودشناسی، مشارکت در زندگی واقعی با مشکلات واقعی آن، فرصتی برای مستقل‌بودن و کسب تجربه در زمینه‌های مختلف زندگی به فرزندان ما اجازه می‌دهد که قیدوبندهای جامعهٔ منفعل مدرن را بشکنند. وی خواستار محدودکردن تأثیر مدرسه بر کودک و یافتن راه‌هایی برای مشارکت کودکان و خانواده‌ها در زندگی واقعی جامعه است.

خواندن کتاب ساده لوح کردن ما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به مسئولان آموزشی، معلمان، مادران و پدران و روان‌شناسان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جان تیلور گاتو

گاتو در سال ۱۹۳۵ در مجاورت شهر پیتسبورگ ایالت پنسیلوانیا به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی‌اش را با فعالیت‌ها و تجربه‌های مختلفی که در شکل‌گیری شخصیت کنجکاو و عمیق و نیز ایده‌هایش، در مورد آموزش‌وپرورش مطلوب، نقش داشت، در همان شهر رودخانه‌ایِ محل تولدش، سپری کرد. گاتو در چندین مؤسسهٔ آموزش عالی، مانند دانشگاه کرنل، کالج هانتر و دانشگاه نیویورک تحصیل کرد. او پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه و پیش از معلم‌شدن، مشاغل متعددی را تجربه کرد و سرانجام، به ادعای خودش، به دلیل نداشتن کار بهتر، به معلمی روی آورد. وی در طول حدود ۳۰ سال فعالیت خود در مقام دبیر مدرسه، سه بار به‌عنوان معلم سال شهر نیویورک و یک بار به‌عنوان معلم سال ایالت نیویورک انتخاب شد.

گاتو پس از آنکه از مدرسهٔ دولتی بازنشسته شد به سراسر ایالات متحد امریکا سفر می‌کرد و خواستار اصلاحات اساسی در فرم و محتوای نظام آموزش دولتی بود.

بخشی از کتاب ساده لوح کردن ما

«چند وقت پیش، زنی به نام کتی از دوبویز، ایندیانا، برای من نوشت:

کدام ایده‌های بزرگ برای کودکان خردسال مهم است؟ مهم‌ترین چیز این است که به آن‌ها بفهمانید که انتخاب چیزهایی که می‌آموزند یک هوا و هوس تصادفی نیست، نظم خاصی در همه چیز وجود دارد، این طور نیست که فقط اطلاعات بر سر آن‌ها ببارد و آن‌ها ناچار شوند که آن را جذب کنند. وظیفهٔ ما کمک به درک پیوستگی و ربط همه چیز است، تا تصویر اطلاعات کامل شود.

کتی اشتباه می‌کند. اولین درسی که به بچه‌ها می‌دهم درس سردرگمی است و وجودنداشتن هیچ نظمی. من به آن‌ها یاد داده‌ام که همه چیز را جدا از هم و غیروابسته ببینند. هیچ چیز با هیچ چیز مرتبط نیست. من خیلی چیزهای مختلف را آموزش می‌دهم: من به آن‌ها در مورد حرکت سیارات در مدارها، قوانین مربوط به اعداد خیلی بزرگ، و در مورد برده‌داری می‌گویم، به آن‌ها نقاشی، حرکات موزون، ژیمناستیک، آواز کُر آموزش می‌دهم، به آن‌ها یاد می‌دهم که در برخورد با مهمانان ناخوانده چه‌گونه رفتار کنند. و هم‌چنین چه‌گونه با غریبه‌هایی که ممکن است دیگر هرگز آن‌ها را نبینند، رفتار کنند، به آن‌ها یاد می‌دهم که در مواجهه با آتش سوزی چه‌گونه رفتار کنند، زبان‌های برنامه‌نویسی کامپیوتر را به آن‌ها یاد می‌دهم، به آن‌ها یاد می‌دهم که چه‌گونه در آزمون‌های استاندارد قبول شوند، برعکس آن‌چه در دنیای واقعی اتفاق می‌افتد، تفکیک سنی را به آن‌ها می‌آموزم.... ارتباط این دروس به هم چیست؟

با بررسی دقیق‌تر، حتا در بهترین مدرسه‌ها، محتوا و ساختار برنامه‌های درسی از فقدان منطق رنج می‌برد و مملو از تضادهای درونی است. خوشبختانه، کودکان نمی‌توانند سردرگمی و آزاری را که از نقض مداوم نظم طبیعی چیزها تحت عنوان آموزش با کیفیت به آن‌ها تحمیل می‌شود، با کلمات بیان کنند. هدف سیستم مدرسه این است که دانش‌آموزان با مجموعه‌ای از معلومات و اصطلاحات سطحی از اقتصاد، جامعه‌شناسی، علوم طبیعی، و غیره از مدرسه خارج شوند تا این‌که با دانشی عمیق که از اشتیاق خالص به دست آمده است. اما آموزش باکیفیت مستلزم مطالعهٔ عمیق هر چیزی است. علاوه بر این، کودکان در مدرسه‌ها بزرگ‌سالانی را مشغول به کار می‌بینند که کاملاً از هم جدا هستند و کم‌ترین ارتباط را با هم دارند. این افراد معمولاً وانمود می‌کنند که افرادی متخصص و خبره در کار خود هستند اما در واقع، در بیش‌تر مواقع، این‌چنین نیست.»






گربه بد
۱۴۰۲/۰۶/۲۴

من یه دانش آموز دبیرستانی هستم چیزیم نمونده به اتمام مدرسم تو این مدتی که از بچگی مجبور بودم برم مدرسه همیشه احساس کمبود منو آزار میداد هم کمبود دانش و سواد هم کمبود آرامش و احساس پذیرفته شدن بدون

- بیشتر
پارسا رحیمی
۱۴۰۳/۰۶/۲۵

این کتاب ماهیت مدارس و دانشگاه ها رو به عنوان یک بنگاه اقتصادی تبیین می کنه و توضیح میده چجوری این مراکز با ایجاد یه ارزش افزوده کاذب و پوشالی وقت و هزینه ی دانش آموزان و دانشجویان یا به

- بیشتر
فرزاد ژیانی
۱۴۰۳/۰۶/۲۶

عالیه این کتاب

HD
۱۴۰۳/۰۵/۳۱

عالی. روش و اهدافش با این‌جا یکیه به‌نظرم. فقط یه کم تو جزئیات فرق دارند. اصل مطلب همونه.

اسمعیل نیا
۱۴۰۲/۰۱/۱۷

کتاب خیلی خوبیه ،از مترجم بسیار سپاسگزارم که در این قحطی منابع تغییر سیستم آموزشی دست به همچین کار زیبایی زدند،فقط این کتابهایی از این قبیل یک ایرادی که دارند اینه که راهکاری برای تغییر سیستم به معلمین و جامعه

- بیشتر
مدرسه مجبور نبود بچه‌ها را به شکل مستقیم چنان تربیت کند که فکر کنند باید بی‌وقفه مصرف کنند، زیرا کاری حتا بهتر انجام می‌داد: آن‌ها را تشویق می‌کرد که اصلاً فکر نکنند و این باعث شد طعمهٔ آسان دیگری برای اختراع بزرگ عصر مدرن باشند ــ یعنی بازاریابی و تبلیغات.
کاربر ۲۱۵۲۹۵۷
مدرسه به کودکان آموزش می‌دهد تا کارمند و مصرف‌کننده باشند. شما خودتان را طوری تربیت کنید که رهبر و ماجراجو باشید. مدرسه به کودکان آموزش می‌دهد که به‌طور غیرارادی اطاعت کنند. شما خودتان را طوری تربیت کنید که انتقادی و مستقل فکر کنید.
کاربر ۲۱۵۲۹۵۷
کودکان‌تان را تشویق کنید که مطالب جدی، مطالب بزرگ‌سالان، تاریخ، ادبیات، فلسفه، موسیقی، هنر، اقتصاد، تاریخ واقعی دین، الاهیات و هر چیز دیگری را مطالعه کنند که معلمان مدرسه به‌خوبی می‌دانند که از آن اجتناب کنند. به فرزندان خود حریم خصوصی بیش‌تری بدهید تا آن‌ها بتوانند بیاموزند که از همراهی خود لذت ببرند، گفت‌وگوهای درونی داشته باشند. به افراد تحصیل‌کرده آموزش داده می‌شود که از تنهایی بترسند. آن‌ها به دنبال ارتباط مستمر از طریق تلویزیون، کامپیوتر، تلفن همراه، فضای مجازی و دوستی‌های سطحی هستند. روابطی که به‌سرعت به دست می‌آیند و خیلی زود رها می‌شوند. فرزندان شما باید زندگی معنادارتری داشته باشند و می‌توانند این کار را انجام دهند.
گربه بد
 آیا ممکن است مدارس ما دقیقاً طوری طراحی شده باشند که مطمئن شوند هیچ کودکی در آن‌ها هرگز بزرگ نخواهد شد؟
کاربر ۲۱۵۲۹۵۷
قوانین طلاق آسان نیاز به کار روی روابط را از بین برده است. اعتبار آسان نیاز به خودکنترلی مالی را از بین برده است. سرگرمی‌های سطحی نیاز به یادگیری سرگرم‌کردن خود را از بین برده است. پاسخ‌های ساده نیاز به پرسش را از بین برده است. ما به ملتی از کودکان تبدیل شده‌ایم که با خوشحالی قضاوت و ارادهٔ خود را به تشویق‌های سیاسی و تبلیغات تجاری تسلیم می‌کنند که برای بزرگ‌سالان واقعی توهین به شمار می‌رود. ما تلویزیون می‌خریم و بعد چیزهایی را که در تلویزیون می‌بینیم می‌خریم. ما کفش‌های کتانی ۱۵۰ دلاری می‌خریم، چه به آن‌ها نیاز داشته باشیم یا نه، و هنگامی که خیلی زود پاره می‌شوند یک جفت دیگر می‌خریم. ما خودروهای شاسی‌بلند را می‌رانیم و این دروغ را باور می‌کنیم که آن‌ها نوعی بیمهٔ عمر هستند، حتا زمانی که در آن‌ها وارونه می‌شویم.
گربه بد
 آیا ممکن است مدارس ما دقیقاً طوری طراحی شده باشند که مطمئن شوند هیچ کودکی در آن‌ها هرگز بزرگ نخواهد شد؟
کاربر ۲۱۵۲۹۵۷
 آیا ممکن است مدارس ما دقیقاً طوری طراحی شده باشند که مطمئن شوند هیچ کودکی در آن‌ها هرگز بزرگ نخواهد شد؟
کاربر ۲۱۵۲۹۵۷

حجم

۱۴۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

حجم

۱۴۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان