کتاب چگونه مادری نمونه باشم؟
معرفی کتاب چگونه مادری نمونه باشم؟
کتاب چگونه مادری نمونه باشم؟ نوشتهٔ جنیفر اسمیت و ترجمهٔ مریم رودباری و یاسمن مدانلو است و نشر برگ و باد آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب چگونه مادری نمونه باشم؟
همهٔ انسانها چالشهای زیادی در زندگی دارند؛ به خصوص اگر مادر بشوند. مادربودن کار بسیار سختی است، چون فشارهای زیادی را باید تحمل کرد. تا پیش از مادرشدن شاید چالشهای مختلفی را در زندگی تجربه کرده باشید، اما وقتی مادر میشوید تازه میفهمید آن چالشها با سختیهای مادربودن قابل مقایسه نیستند. مادربودن وظیفهای دلهرهآور است؛ بهویژه برای مادرانی که در این زمینه تجربهای ندارند. دویدن به دنبال کودک برای هر کار کوچکی مادر را خسته میکند. وابستگی کودک به مادر از زمان بارداری شروع میشود. مادر بهترین دوست، پرستار، مراقب، آرامشدهنده و مهمترین فرد در زندگی کودکان محسوب میشود. البته از آنجا که کودک هم مهمترین فرد در زندگی مادر محسوب میشود، تحمل فشار این سختیها کار دشواری نخواهد بود. طبیعی است که همهٔ مادران دوست دارند برای فرزند خود مادری نمونه باشند.
در کتاب چگونه مادری نمونه باشم؟ با روشهایی آشنا میشوید که میتواند به شما در بهبود پویایی خانواده و ایجاد محیطی امن و آرامشبخش که در آن فرزندان به بهترین شکل ممکن رشد و نمو یابند، کمک میکند. با خواندن این کتاب مسیر رشد و تربیت کودکان هموارتر میشود و شاهد جامعهای روزبهروز پویاتر و شادتر خواهیم بود.
خواندن کتاب چگونه مادری نمونه باشم؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام مادران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چگونه مادری نمونه باشم؟
«یک مادر ایده آل بچه هایش را دوست دارد و از آنها حمایت میکند. او با تمام وجود در کنار آنهاست تا عشق و ارادت بیپایان خود را به کودکی عرضه کند که نیاز دارد بشنود. حداقل یک نفر در جهان وجود دارد که همیشه پیشش خواهند ماند. مادری که از فرزندش حمایت میکند، مادری است که میتواند رابطه نزدیکی با فرزندش داشته باشد و آن رابطه را حفظ کند، حتی اگر فرزندش در آینده فردی نشود که او انتظارش را دارد. اما او ممکن است از ویژگی های غیرمنتظرهای که فرزندش در سفرش از کودکی تا بزرگسالی برای رسیدن به یک هویت جدید طی میکند غافلگیر شود. او آن ویژگیها را بخاطر اینکه بخشی از هویت فرزندش را تشکیل میدهند میپذیرد و به آنها احترام میگذارد.
وقتی فرزندانمان به چیزی علاقه نشان میدهند صرفا بخاطر مادر بودنمان وظیفه نداریم به آنها بگوییم که بدست آوردن آن چیز چقدر سخت است یا با چه مشکلاتی ممکن است روبرو شوند. بهترین کاری که یک مادر ایده آل میتواند بکند این است که با علاقه به حرفهای فرزندش در مورد سلایقش و چیزهایی که دوست دارد گوش دهد و به او کمک کند تا به آنچه میخواهد برسد یا آن فردی شود که خودش دلش میخواهد. مادران احتمالا یک برنامه یا مسیر زندگی ایده آل برای فرزندانشان ترسیم کردند، مسیری که بدون شک موانع بسیار کمی دارد. و به احتمال زیاد هنگامی که متوجه می شوند راهی را که فرزندشان انتخاب کرده است با برنامهای که آنهادر ذهن خود برنامهریزی کرده بودند متفاوت است، عصبانی میشوند.
این نوع عصبانیت، طبیعی است و بخاطر عشق عمیق است. اما اگر مراقب ابراز این عصبانیت نباشید، ممکن است به رابطه بین خود و فرزندتان آسیب وارد کنید که قابل جبران نیست. وظیفه شما به عنوان والدین، هدایت و پرورش فرزندانتان است، نه آنکه همیشه آنها را کنترل و رهبری کنید. بدون شک می خواهیم افرادی را پرورش دهیم که از زندگی و روابط خود شاد باشند. ما نمیخواهیم آنها را طوری بار بیاوریم که از انجام کاری که آنها را خوشحال میکند صرفا فقط بخاطر اینکه ما آنرا نمیپسندیم احساس ناراحتی کنند.
وقتی از اینکه فرزندتان راهی را انتخاب کرده که شما آن را قبول ندارید عصبانی می شوید، چرا فکر می کنید حق عصبانیت دارید؟ مادران به طور طبیعی از قوه تشخیص خوب و بد بالایی برخوردار نیستند. در واقع، هیچ کس نمی تواند به فرزندتان بگوید چه چیز خوب و چه چیز بد است جز خودش. شاید آن عصبانیت بخاطر ترس باشد. اگر فرزندتان مسیری ناشناخته را دنبال میکند، نمی توانید در هر مرحله کنارش باشید تا از او حمایت کنید. درواقع شما تجربه کافی برای هدایت آنها در این چالش را ندارید. آنها در این مسیر ممکن است به خودشان آسیب برسانند یا خطری آنها را تهدید کند که باعث سرخوردگی و اسیب آنها شود.
در حالی که ممکن است حق با شما باشد و تمام آن اتفاقات بد بیفتند، اما مهم است که بدانید گاهی لازم است زمانی که فرزندتان در حال رشد است چنین اتفاقاتی برایش بیفتد. اگر فرزندتان میخواهد راه خودش را برود و شما آن مقدار قدرت دارید که جلویش بایستید و به او بگویید که اینکاری که شما میخواهیی انجام دهیی را من قبلا انجام ندادم و هیچ تجربهای ندارم، در نتیجه نمیدانم چگونه در این مسیر به شما کمک کنم که در واقع فرصتی را به او دادید تا مهارتهای فردی خویش را تقویت کند، مهارتهایی که میتوانند در ادامه زندگی به کارش آید و به او کمک کند.»
حجم
۴۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۴۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه