کتاب عصر هوش مصنوعی و آینده ما انسان ها

کتاب عصر هوش مصنوعی و آینده ما انسان ها نوشتهٔ هنری کیسینجر و اریک اشمیت و دانیل هوتنلوچر و ترجمهٔ علی علی پناهی است و انتشارات ذهن آویز آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب عصر هوش مصنوعی و آینده ما انسان ها

کتاب عصر هوش مصنوعی و آینده ما انسان ها شامل اعتقادات و پرسش‌های هنری کیسینجر و اریک اشمیت و دانیل هوتنلوچر دربارهٔ هوش مصنوعی است. این سه نفر معتقدند که هوش مصنوعی به‌زودی تمام امور انسان‌ها را تحت تأثیر قرار خواهد داد. نوید هوش مصنوعی برای ایجاد تحولات تاریخ‌ساز در جامعه، اقتصاد، سیاست و خط مشی خارجی، حاکی از آن است که آثار هوش مصنوعی فراتر از آن است که فقط نویسنده‌ای از عهدهٔ شرح آن برآید و فراتر از حوزهٔ خاصی است که مورد توجه این یا آن نویسنده باشد. درواقع، سؤالاتی که هوش مصنوعی مطرح می‌کند، نیازمند دانش و اطلاعاتی است که فراتر از تجربیات انسانی است. به همین دلیل، نویسندگان این کتاب با توصیه و کمک آشنایان در حوزهٔ فناوری، تاریخ و علوم انسانی، گِردهم آمدند تا در این زمینه گفت‌وگوهایی داشته باشند.

روزبه‌روز بر اهمیت هوش مصنوعی افزوده می‌شود و دانشجویان زیادی خود را آماده می‌کنند تا پس از کسب تخصص، شغلی در این زمینه پیدا کنند. هوش مصنوعی نه صنعت یا محصول خاصی است، نه به اصطلاحِ استراتژیک، حوزه یا حیطهٔ خاصی را در بر می‌گیرد، بلکه ابزاری است که می‌توان از آن در بسیاری از صنایع و بسیاری از ابعاد زندگی انسان مثل تحقیقات علمی، آموزش، تولید، پشتیبانی، حمل‌ونقل، امور دفاعی، اجرای قوانین، سیاست، تبلیغات، هنر، فرهنگ و... استفاده کرد. از ویژگی‌های هوش مصنوعی، از جمله قابلیت‌های آن برای یادگیری، رشد و شگفت‌انگیزی آن، این است که تمام صنایع و ابعاد زندگی انسان را متحول می‌کند. نتیجه به گونه‌ای است که شناخت انسان و احساس او از واقعیت چنان تغییر می‌کند که از زمان شروع عصر جدید چنین تجربه‌ای را احساس نکرده است.

در کتاب عصر هوش مصنوعی و آینده ما انسان ها هوش مصنوعی توضیح داده می‌شود تا خواننده هم متوجه سؤالاتی شود که در سال‌های آتی با آن‌ها روبه‌رو خواهد شد، هم با ابزارهایی آشنا شود که با کمک آن‌ها به سؤالات زیر پاسخ خواهد داد:

- نوآوری‌هایی که هوش مصنوعی برای حوزهٔ سلامت، بیولوژی، فضا و فیزیک به وجود آورده چگونه است؟

- بهترین دوستانی که هوش مصنوعی، به‌ویژه برای کودکان، به‌وجود آورده است، کدام‌ها هستند؟

- رقابت‌هایی که هوش مصنوعی به‌وجود آورده چگونه است؟

- آیا هوش مصنوعی ابعادی از واقعیت را درک می‌کند که انسان‌ها درکی از آن ندارند؟

- وقتی هوش مصنوعی ارزیابی و تغییر شکل رفتار انسان‌ها را برعهده می‌گیرد، انسان‌ها چه تغییری می‌کنند؟

- در این صورت، انسان بودن چه معنایی دارد؟

- ویژگی‌های انسانی‌ای که هوش مصنوعی فاقد آن است؛ مثل: دوستی، همدلی، کنجکاوی، تردید و نگرانی.

 در این کتاب، نویسندگان نه درصدد ستایش هوش مصنوعی هستند و نه برای آن ماتم گرفته‌اند. هوش مصنوعی روزبه‌روز در حال گسترش است و کاری هم با احساسات و دیدگاه‌های انسان‌ها ندارد. این کتاب دنبال آن است تا پیامدها و عواقب آن را بررسی کند؛ اگرچه پیامدهای آن به محدودهٔ درک انسان‌ها بستگی دارد. نویسندگان این کتاب را فرصتی می‌دانند برای طرح یک سری سؤال، ضمن اینکه ادعا نمی‌کنند تمام پاسخ‌ها را می‌دانند. 

این کتاب تلاشی است برای توجه به عصر جدید. سخن از آینده‌ای است که در آنجا ماشین‌ها یاد می‌گیرند و منطقی را به کار می‌گیرند که فراتر از حد و حدود عقل و قوهٔ تعقل انسان امروز است. در این صورت، جوامع انسانی نه‌تنها باید برای درک و شناخت آن با یکدیگر مشارکت کنند، بلکه برای استفاده و به‌کارگیری آن نیز باید با یکدیگر همکاری کنند. نویسندگان درصددند در این کتاب چهارچوبی به خوانندگان ارائه کنند تا با کمک آن بتوانند برای آیندهٔ خود تصمیم بگیرند؛ انسان‌ها همچنان بر آیندهٔ خود کنترل داشته باشند و آن را مطابق ارزش‌های خود شکل بدهند.

خواندن کتاب عصر هوش مصنوعی و آینده ما انسان ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ هوش مصنوعی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عصر هوش مصنوعی و آینده ما انسان ها

«در طول تاریخ، انسان‌ها در تلاش بوده‌اند تا ابعاد مختلف محیط زندگی خود را خوب بشناسند. هر جامعه‌ای با روش خود به دنبال شناخت جهان هستی و پاسخ دادن به چنین سؤالاتی بوده است: چگونه می‌توان آن را درک کرد؟ آن را پیش‌بینی کرد؟ به آن شکل داد؟ آن را کنترل کرد؟

هر ملتی در تلاش برای یافتن پاسخ این سؤالات به نتایجی رسیده است. مهم‌ترین این نتایج مفهوم رابطهٔ انسان با جهان بوده -توانایی او برای شناخت پیرامون خود، احساس رضایت خاطر از کسب دانش و درعین‌حال، محدودیتی که نسبت به دانش خود احساس کرده است؛ حتی اگر در عصری یا در فرهنگی انسان احساس کرده منطق و قدرت استدلال او محدود است، یعنی نتوانسته بخش عظیمی از جهان خلقت یا ابعاد اسرار نهفته در جهان را درک کند یا بفهمد، افرادی با قدرت منطق خود ثابت کرده‌اند که انسان زمینی توانایی شناخت جهان و تأثیرگذاشتن بر آن را دارد. انسان‌ها، چه از طریق علمی و چه با کمک الهیات، توانسته‌اند پدیده‌ها را بررسی کنند و درنهایت به شرح و توضیح آن‌ها بپردازند و به این ترتیب، توانسته‌اند به محیط خود واکنش نشان دهند یا با آن سازگار شوند. با ابداع هوش مصنوعی، انسان‌ها در حال خلق بازیگر قدرتمندی در فرایند تحقیق و پژوهش خود هستند. برای اینکه بدانیم این تحول چقدر اهمیت دارد، مروری کوتاه خواهیم داشت به مسیری که منطق و استدلال انسان طی کرده و با موفقیت‌هایی که در دوره‌های مختلف تاریخی به‌دست‌آورده، شأن و اعتبار خود را یافته است.

هر دورهٔ تاریخی در برابر جهان و شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خاص خود یک سری توضیحات و توجیهات دارد. روزگار کلاسیک، قرون وسطی، عهد رنسانس و عصر جدید، همگی مفاهیم خود را از انسان‌ها و از جامعه گرفته‌اند و با توجه به میزان تناسبی که این مفاهیم با نظم موجود در پدیده‌ها داشته‌اند، به نظریه‌پردازی دربارهٔ آن‌ها پرداخته‌اند. وقتی آگاهی و شناخت رایج برای توجیه استنباطی که از واقعیت‌ها، یعنی رویدادهایی که تجربه می‌کردند، اکتشافاتی که صورت می‌گرفت و دیگر عوامل فرهنگی که با آن‌ها روبه‌رو می‌شدند کافی نبود، تحولات فکری (و گاهی سیاسی) اتفاق می‌افتاد و عصر جدیدی آغاز می‌شد. ظهور عصر هوش مصنوعی ادراکی را که امروز از واقعیت‌ها داریم با چالش‌های مهمی روبه‌رو کرده است.»