کتاب دام نبوغ
معرفی کتاب دام نبوغ
کتاب دام نبوغ نوشتهی دیوید رابسن اثری است در پاسخ به این پرسش است که چرا: آدمهای باهوش، تصمیمات احمقانه میگیرند و چطور میتوانیم تصمیمات درست و عاقلانه بگیریم. این اثر با ترجمه مرتضی امیرعباسی منتشر شده است. این کتاب با تکیه بر تحقیقات نشان میدهد که هوش، نمیتواند تنها عامل برای اخذ تصمیمات درست باشد. بلکه اتفاقا ممکن است به عنوان عاملی در تقویت تصمیمات اشتباه عمل کند. اما چطور میتوان از تصمیمگیریهای اشتباه گذر کرد؟
درباره کتاب دام نبوغ
ما سالهای سال است که در یک نظام آموزشی اشتباه گیر افتادهایم. نظام آموزشی که تنها و تنها به هوش اهمیت میدهد و بر همین اساس درس میدهد، افراد را تربیت میکند و در نهایت باهوشترینها را از میان تمام افراد دستچین میکند. البته شاید بدمان نیاید که در این دستهبندی قرار بگیریم. ممکن است با خودمان فکر کنیم که قرار گرفتن در این دستهبندی سبب میشود که ما قدرت بیشتری در به خاطر سپردن و یادآوری، استدلال، حل مسئله و در نهایت تصمیمگیری داشته باشیم و بهترین و درستترین تصمیمات را بگیریم. اما آیا این موضوع حقیقت دارد؟
دیوید رابسن در کتاب دام نبوغ (The Intelligence Trap) عکس این موضوع را به ما نشان میدهد. او در این کتاب میخواهد این مسئله را برای ما روشن کند که تحصیلات دانشگاهی، تربیت متخصص، همان چیزی که سیستم آموزش و پرورش برای آن هزینه و وقت صرف میکند، در واقع نمیتواند انسانها را از خطاهای شناختی در امان نگه دارد. او در واقع بیان میکند که افرادی که با معیارهای جامعه باهوش به حساب میآید، تصمیمات اشتباه و حتی احمقانه بیشتری از دیگر آدمها میگیرند.
چه چیزی سبب میشود تا چنین اتفاقی رخ دهد؟ به نظر میآید که افرادی که از هوش بالاتر برخوردارند، باید زندگی بهتری داشته باشند. افراد با نبوغ و هوش بالا، افرادی خاص و متمایز هستند. آنها همان کسانی هستند که در حل مسائل سخت و پیچیده ریاضی، فیزیک و شیمی از دیگران جلو افتادهاند. همانهایی که همیشه تحسین شدهاند و جایگاهی تضمینشده در زندگی در یک جامعه مدرن و امروزی دارند. پس چه اتفاقاتی رخ میدهد که در نهایت به گرفتن تصمیمات احمقانه از سوی آنها منجر میشود؟
کتاب دام نبوغ در تلاش است تا به همین پرسش پاسخ دهد. شاید بد نباشد اگر در ابتدا واژه نبوغ را تعریف کنیم. بسیاری از افراد ممکن است نبوغ را یک موهبت الهی بدانند که فقط به عدهای خاص اعطا شده است. عدهای دیگر ممکن است نبوغ را توانایی بدانند که انسان برای سروسامان دادن به امور زندگی خود به کار میبندد. همانطور که هرساله تعریفی جدید از واژه هوش بیان میشود، نبوغ نیز مرتب بازتعریف میشود. اما در باور عموم، نبوغ داشتن هوشی سرشار است که به متخصص شدن، منجر میشود.
دیوید رابسن در کتاب دام نبوغ با کمک مطالعات و نیز بیان مثالهای بسیار به مخاطبانش نشان میدهد که چطور این هوش بسیار و یا همان نبوغ، میتواند مانعی برای اخذ تصمیمات عاقلانه باشد. او اینطور بیان میکند که این هوش درست مانند مانعی در مشورتها عمل میکند. افراد باهوش، نمیتوانند آنطور که انتظار میرود، در مشورتها قوی ظاهر شوند و حرف دیگران و نظرات مخالف را بشنوند. آنها قدرت توجیه کردن ندارند و به نظر میرسد که باهوشها کمتر از بقیه افراد از اشتباهات گذشته درس میگیرند. اما راه چاره چیست؟
دام نبوغ درست مانند سیاهچالهای است که افراد با هوش و نبوغ بالا را به داخل خود میکشاند. آیا راه فراری از آن وجود دارد؟ دیوید رابسن در این کتاب بعد از بیان مثالها از تصمیمات احمقانه انسانهای مشهور، ما را با خطاهای شناختی آشنا میکند. خطاهای شناختی، در نهایت به داشتن باورهای اشتباه، وهم و یا گرایشهای غلط منجر میشوند. خطاهای شناختی تاثیر خود را در نحوه استدلال و تصمیمگیری ما نشان میدهند. بنابراین آشنا شدن با خطاهای شناختی، یکی از روشهای عالی برای گرفتار نشدن در دام آن است.
دیوید رابسن در این کتاب، راهکارهایی را در اختیار مخاطبان و خوانندگانش قرار میدهد. راهکارهایی که به آنها کمک میکند خطاها و سوگیریهای شناختی را بشناسند و از آن دوری کنند. او راهبردهایی را به مخاطبان نشان میدهد که برای گرفتن تصمیمات عقلانی لازم و مفید است.
نشریهی پابلیشرز ویکلی (Publishers Weekly) کتاب دام نبوغ را اثری بسیار خواندنی میداند و آن را روایتی روشنگر و ساده از تحقیقات جدیدی میداند که دربارهی تفکر بشر و کم و کاستیهایش انجام شده است.
رولف دوبلی (Rolf Dobelli) نویسنده کتابهای هنر شفاف اندیشیدن و هنر خوب زیستن، این اثر را ترکیبی موفق از هنر داستانگویی و تحقیقات علمی درباره هوش انسان میداند. او معتقد است خواندن این کتاب برای تمام کسانی که میخواهند شفاف اندیشیدن را فرابگیرند، واجب و ضروری است.
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
کتاب دام نبوغ از آن دست کتابهایی است که دیدگاه ما را درباره زندگی تغییر میدهد. دیوید رابسن، نویسنده کتاب، این تغییر دیدگاه و بینش را به سادگی و با کمک ارائه تعریفهای جدید از اصطلاحاتی آغاز میکند که ما بنای زندگی گذشتهمان را روی آن قرار دادهایم. عبارتهایی مانند هوش، نبوغ و ... دوباره در این کتاب تعریف میشوند و این تعریف دوباره، میتواند مسیر زندگی ما را دگرگون کند.
ما با بازتعریف یک اصطلاح، آن را دوباره در ذهنمان میسازیم. به عنوان مثال در این کتاب با انواع هوش آشنا میشویم و درمییابیم که هرکدام از انواع هوش در کدام بخش از زندگی به کارمان میآید.
علاوه بر این، خواندن کتاب دام نبوغ به ما کمک میکند با معایب هوش بالا نیز آشنا شویم. ممکن است این گفته مسخره به نظر بیاید. در جوامع امروزی، افراد با هوش بالا، همیشه تحسین شدهاند و جایگاهها و موقعیتهای اجتماعی و موفقیتهایی تضمینشده دارند. چطور هوش بالا میتواند معایبی هم داشته باشد؟ با توجه به تمام این تبلیغات و سروصداها احتمالا همیشه دلمان خواسته است در این دستهبندی قرار بگیریم و باهوش باشیم. اما حالا با خواندن این اثر با معایبی آشنا میشویم که از دیدمان پنهان مانده است.
اما تغییر دادن دیدگاه، بخش اول هر نوع تغییر و تحول پایداری در زندگی است. بخش دوم کتاب راهکارهایی در اختیارمان قرار میدهد. راهکارهایی برای اینکه بتوانیم اشتباهات احمقانه گذشته را تکرار نکنیم و نحوه تفکرمان را تغییر دهیم. درواقع، بخش دوم کتاب شامل راهبردهایی که ما را به سوی تصمیمگیری خردمندانه رهنمون میکند.
خواندن کتاب دام نبوغ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب دام نبوغ به شما کمک میکند با خطاهای شناختی آشنا شوید و آنها را به حداقل برسانید. بنابراین اگر دوست دارید تغییری در نحوه فکر کردن و تصمیمگیریتان ایجاد کنید، این کتاب برای شما است.
این اثر برای علاقهمندان به مطالعات علوم انسانی و نیز کسانی که دوست دارند با سازوکارهای ذهنی آشنا شوند هم کتابی جالب و مفید است.
درباره دیوید رابسن
دیوید رابسن (David Robson) نویسنده و روزنامهنگار بریتانیایی است. تخصص او در حوزه علوم اعصاب و روانشناسی است. دیوید رابسن در فاصله بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ در دانشگاه کمبریج تحصیل کرد. در حال حاضر او به عنوان سردبیر با نشریاتی مانند نیوساینتیست (New Scientist) و بیبیسی فیوچر (BBC Future) کار میکند.
رابسن تابهحال برای نشریات مختلفی از جمله آتلانتیک، آبزرور و واشنگتن پست مقاله نوشته است و جوایزی را هم از آن خود کرده است. او در حال حاضر در لندن زندگی میکند.
بخشی از کتاب دام نبوغ
هوش عملی نوع متفاوتی از نوآوری را شامل میشود: توانایی برنامهریزی و اجرای یک ایده و غلبه بر مشکلات پیچیده و نامطلوب زندگی به عملیترین شکل ممکن. این هوش شامل ویژگیهایی مانند «فراشناخت» است -به معنای توانایی قضاوت دربارهٔ نقاط قوت و ضعف خود و بهکارگیری بهترین راهکارها برای غلبه بر آنها- و دانش ناگفته و ضمنی که حاصل تجربه است و این امکان را در اختیارتان میگذارد که در طول مسیر به حل مسائل خود بپردازید. این نوع هوش همچنین شامل برخی مهارتهایی است که دیگران آن را هوش هیجانی یا اجتماعی نامیدهاند، یعنی توانایی درک انگیزهها و ترغیب دیگران به انجام آنچه شما میخواهید. در بین ترمیتها، قدرت تفکر سریع شلی اسمیت میدانز در سمت گزارشگر جنگ و توانایی او در فرار از اردوگاه کار ژاپنیها و رهیابی به بیرون به بهترین وجه بیانگر ویژگیهای شخصیتی افرادی است که هوش عملی بالایی دارند.
از میان این سه سبک تفکر، سنجش یا آموزش صریح هوش عملی از بقیه دشوارتر به نظر میرسد، اما به گمان استرنبرگ روشهایی برای پرورش آن در مدرسه و دانشگاه وجود دارد. این روشها در یک دورهٔ مطالعات کسبوکار میتواند شامل رتبهبندی استراتژیهای مختلف برای مقابله با کمبود نیروی انسانی باشد؛ یا مثلاً در دروس تاریخی با موضوع بردهداری ممکن است از یک دانشجو بخواهید که دربارهٔ چالشهای ساخت گذرهای زیرزمینی برای فرار بردگان فکر کند. موضوع هرچه باشد، ایدهٔ اصلی این است که فراگیران به راهحلهای عملی برای موضوعاتی بیندیشند که ممکن است قبلاً با آن روبهرو نشده باشند.
استرنبرگ از آن زمان موفق شده نظریههایش را در بسیاری از موقعیتهای مختلف آزمایش کند. برای نمونه، او در دانشگاه ییل به راهاندازی یک برنامهٔ تابستانهٔ روانشناسی مختص دانشآموزان مستعد دبیرستانی کمک کرد. این دانشآموزان مطابق معیارهای مختلف استرنبرگ در سنجش هوش مورد آزمایش قرار گرفتند. سپس بهطور تصادفی گروهبندی شدند و، طبق اصول نوع خاصی از هوش، تحت آموزش قرار گرفتند. برای مثال، پس از یک کلاس درس صبحگاهی دربارهٔ روانشناسی افسردگی، از بعضی دانشآموزان خواستند تا بر اساس آموختههای خود به نظریهپردازی دراینخصوص بپردازند که نوعی تکلیف برای پرورش هوش خلاق به شمار میآید. از سایرین نیز سؤال شد که چگونه میتوانند از این دانش برای کمک به دوستی استفاده کنند که از بیماری روانی رنج میبرد؛ این نیز تکلیفی در راستای سوقدادن آنها به تفکر عملی بود. به گفتهٔ استرنبرگ، «ایده این بود که با این راهبرد تعدادی از بچهها از نقاط قوتشان بهره میگیرند و برخی دیگر نیز به اصلاح نقاط ضعف خود میپردازند».
نتایج دلگرمکننده بود. یافتهها نشانگر آن بود که آموزش به کودکان با توجه به نوع خاص هوششان موجب بهبود نمرات کلی آنها در امتحانات نهایی میشود. این امر بیانگر آن است که آموزش درمجموع باید به تقویت قدرت تفکر افراد دارای سبک اندیشهٔ خلاقانه یا عملی بینجامد. علاوهبراین، استرنبرگ دریافت که آزمونهای هوش عملی و خلاقانه توانستهاند طیف بسیار بیشتری از دانشآموزان از قومیتها و پیشینههای اقتصادی مختلفی شناسایی کنند.
حجم
۷۴۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۷۴۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
نظرات کاربران
کسی که این کتاب رو خونده مطمئنا قبل کتاب و بعد کتاب زمین تا آسمون فکرش رشد کرده ، به همه توصیه میکنم ، به خصوص به کسانی که فکز میکنن خیلی باهوش و عاقلن
همیشه تو ذهنم بود که چرا ادم هایی با ایکیو بالا اینقدر اشتباهای عجیب می کنند وخب جواب سوالم گرفتم خیلی کتاب خوبی بود واقعا دیدم را خیلی تغییرداد
کتاب جذابیه و مشکل رو خیلی خوب مطرح میکنه و توضیح میده، اما در ارایه راه حل منسجم نیست و حتی بعضی جا ها گیج کنندست. علاوه بر این بعضی مواقع از مسیر علمی یکم خارج میشه و از شواهد
باورم نمیشه این لعنتی انقد خوب باشه
البته شاید این جمله ها تعریف درستی از افراد باهوش نباشند . و بیشتر انسان های مدرک گرای دانشگاهی رو توصیف می کنند . به نظر من یک انسان واقعا باهوش معمولا همیشه به دنبال مشورت و یادگیری از افراد
مبادا این کتاب رو از دست بدید مبادا
مرسی از طاقچه که این کتاب فوق العاده رو در قسمت رویش تخفیف ۱۰۰٪ گذاشت :))♥️
ارزش یکبار خوندن رو داره.
کتابی که حماقت های دانایان رو توصیف میکنه!
کتاب درباره تفاوت هوش و نبوغ و یادگیری و تصمیم گیری صحبت میکنه.اینکه باهوش بودن به معنی موفق بودن نیست، بلکه لازمه موفق بودن تصمیم درست و توجه به جزئیات هست.