کتاب یک تراژدی بی مقدار
معرفی کتاب یک تراژدی بی مقدار
کتاب یک تراژدی بی مقدار نوشتۀ استیگ داگرمن و ترجمۀ رباب محب و هانیه رافت است. انتشارات پریان این کتاب را روانۀ بازار کرده است. در این اثر، ۲۵ داستان کوتاه را از یک نویسندۀ سوئدی که به «کافکای سوئد» شهرت دارد، میخوانید.
درباره کتاب یک تراژدی بی مقدار
در کتاب یک تراژدی بی مقدار داستانهایی را میخوانید که یکی از مهمترین نویسندگان معاصر سوئد نوشته است.
خواندن کتاب یک تراژدی بی مقدار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی و بهویژه ادبیات داستانی کشور سوئد پیشنهاد میکنیم.
درباره استیگ داگرمن
استیگ داگرمن در ۵ اکتبر ۱۹۲۳ به دنیا آمد. وی نویسنده، شاعر و روزنامهنگاری سوئدی بود. او افزونبر نویسندگی کتاب، دبیر روزنامهٔ جوانان سندیکالیست نیز بود.
داگرمن را «کافکای سوئد» نامیدهاند. منتقدان، سبک این نویسنده را آمیزهای از سورئالیسم و اکسپرسیونیسم و او را تحتتأثیر نویسندگانی مانند نیچه، کافکا، استریندبرگ و ایویند یانسون میدانند.
برای نخستین بار، محمدرضا قلیچ خانی، داگرمن را با ترجمه و چاپ داستان «کودکی کشته میشود» در مجلۀ دنیای سخن (که با مقالهای در مورد ادبیات سوئد، زندگی و آثار داگرمن در دههٔ ۱۹۴۰ همراه بود) به فارسیزبانها شناساند.
برخی از آثار این نویسنده عبارتاند از:
- مار (رمان، ۱۹۴۵)
- جزیرهٔ نیستی (رمان، ۱۹۴۶)
- پائیز آلمان (اثر غیر داستانی، ۱۹۴۷)
- بازیهای شبانه (مجموعه داستان کوتاه، ۱۹۴۷)
- کودک سوخته (رمان، ۱۹۴۸)
- درامهای محکوم: مرد محکوم به مرگ، سایۀ مارتین (نمایشنامه، ۱۹۴۸)
- نگرانیهای عروسی (رمان، ۱۹۴۹)
- نیاز ما برای تسلی سیریناپذیر است (شعر و نثر، ۱۹۵۵)
- هدیۀ غیرمنتظره (مجموعه داستان کوتاه)
- بوران (مجموعه داستان کوتاه)
از تعدادی از آثار داگرمن برای تولید فیلم و موسیقی برداشت و اقتباس شده است؛ همچنین، جایزهای به نام استیگ داگرمان در سوئد وجود دارد که عبارت است از نشان افتخار و بیستوپنج هزار کرون سوئدی. این جایزه، در سال ۱۹۹۹، با عنوان «شاملو شاعر بزرگ آزادی» به احمد شاملو اهدا شد.
استیگ داگرمن در ۴ نوامبر ۱۹۵۴ درگذشت.
بخشی از کتاب یک تراژدی بی مقدار
«عدهای سرنوشت را باور دارند. عدهای هیچچیز را باور ندارند. عدهای دیگر همهچیز را باور دارند. عدهای ایمان دارند. کسی نمیداند. هیچکس.َ
ساعت هفتونیم صبح سگی میآید. لختی گِرد میزوصندلیهای رستوران و میچرخد و مزورانه لای میزها بو میکشد. عجیب مرا بهیاد گارسونی میاندازد. منتها این سگ شکوهی دارد بیحدوحصر. سگها همه اینگونهاند. آدمها بهندرت.»
حجم
۸۱۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۸۱۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
نظرات کاربران
این نویسنده رمان هم نگاشته لطفا آثار بیشتری از ایشون منتشر کنید.خصوصا دردسر عروسی