کتاب زرافه و پلیکان و من

کتاب زرافه و پلیکان و من نوشتۀ رولد دال و ترجمۀ زهره مستی است. انتشارات نوید حکمت این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب، رمانی برای کودکان  است.

درباره کتاب زرافه و پلیکان و من

کتاب زرافه و پلیکان و من دربارۀ یک شرکت شیشه پاک‌‎کنی عجیب و غریب است. پلیکان، میمون و زرافه در این شرکت کار می‌کنند.

این کتاب، برندۀ «جایزۀ تصویرگری هانس کریستین آندرسن» شده است.

خواندن کتاب زرافه و پلیکان و من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به کودکان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رولد دال

رولد دال در ۱۳ سپتامبر ۱۹۱۶ به دنیا آمد و در ۲۳ نوامبر ۱۹۹۰ درگذشت. او داستان‌نویس و فیلمنامه‌نویس بریتانیایی بود. اوج شکوفایی رولد دال به‌عنوان نویسنده برای کودکان و بزرگ‌سالان در دهۀ ۱۹۴۰ میلادی بوده است. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به «غول بزرگ مهربان»، «چارلی و کارخانۀ شکلات‌سازی»، «جیمز و هلوی غول‌پیکر»، «ماتیلدا» و... اشاره کرد.

رولد دال از مشهورترین نویسندگان کتاب کودک است. کتاب‌های او سال‌ها در لیست پرفروش‌ترین‌های کتاب کودکان بوده است. او نویسنده‌ای ماهر است؛ با دنیای کودکان به‌خوبی آشناست و ذهنیات و تخیلات آنها را می‌شناسد. جذابیت رمز و رازآلود کتاب‌های دال و کلام طنزآلود او همواره مورد علاقۀ کودکان بوده است. قهرمان‌های داستان‌های دال، کودکانی جسور و شجاع هستند که در زنجیرۀ اتفاقاتی هیجان‌انگیز افتاده و سرانجام بر بدی‌ها پیروز می‌شوند. موضوعات داستان‌های او گاهی بسیار ساده و روزمره و گاه کاملاً تخیلی و عجیب و غریب است. از درون‌مایه‌های موجود در آثار این نویسندۀ بریتانیایی می‌توان به  برابری، نوع دوستی، طبیعت‌دوستی، جسارت، شجاعت و… اشاره کرد.

از بسیاری از داستان‌های رولد دال برای تولید فیلم‌های سینمایی، برداشت و اقتباس شده است. برای نمونه می‌توان به فیلم چارلی و کارخانه شکلات سازی ساختۀ تیم برتون با بازی جانی دپ اشاره کرد.

«گاهی هرگز: قصه‌ای برای سوپرمن» (۱۹۴۸) و «عمو اسوالد من» (۱۹۸۰) از داستان‌هایی هستند که رولد دال برای بزرگ‌سالان نوشته است. او همچنین به نگارش نمایشنامه، فیلمنامه، شعر و آثار غیرداستانی هم پرداخته است.

رولد دال در جایی می‌گوید: «اگر می‌خواهید دنیا را از دریچۀ چشمان کودکان بنگرید، چهاردست‌وپا روی زمین زانو بزنید و به بزرگ‌سالانی که به شما امر و نهی می‌کنند، خیره شوید».

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این نویسنده می‌توان به سایت او به نشانی www.roalddahl.com نیز رجوع کرد.

بخشی از کتاب زرافه و پلیکان و من

«نزدیک خونه ما یه خونه چوبی قدیمی عجیـب و غریـب وجـود داشت، که کنار جاده بود و هیچ خونه‌ی کنارش نبود.

آرزو داشتم که داخل اونو ببینم، ولی در اون همیشه بسته بود، و وقتی از پنجره به اون نگاه می‌کـردم، فقـط تـاریکی و گـرد وخـاک می‌دیدم.

من میدونم که طبقه همکف اون خونه زمانی یه فروشگاه بـوده، چون هنوز می‌تونستم نوشته‌های کمرنگ شده روی اونو بخونم کـه میگفت: گرابر. مادرم به من گفته که توی این قسمت از کـشورمون در گذشته گرابر اسم دیگه شیرینی فروشی بوده. و حالا هر بـار کـه بهش نگاه می‌کنم، به این فکر می‌کنم که حتمـا شـیرینی فروشـی قدیمی دوست داشتنی‌ای بوده.»