کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟
معرفی کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟
کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟ نوشتهٔ اسپنسر جانسون و ترجمهٔ فاطمه سلیمانی است و انتشارات همخونه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟
کتاب چه کسی پنیر من را جابجا کرد نوشته دکتر اسپنسر جانسون، بیش از بیست و پنج میلیون نسخه در جهان فروخت و تبدیل به پدیدهای در عرصه روانشناسی و خودیاری شد. این کتاب به اهمیت انعطافپذیری انسان در برابر تغییر میپردازد این کتاب در سال ۱۹۹۸منتشر شد. شخصیتهای اصلی آن دو موش به نامهای اسنیف و اسکری و دو آدم کوچولو به نامهای هم و هاو هستند. داستان در یک هزارتو اتفاق میافتد.
عنوان کتاب برگرفته از نقل قولی از آدم کوچولوست که هیچ گونه حاضر نیست بپذیرد زندگیاش تغییر کرده و باید به شیوهای متفاوت و در مکانی متفاوت دنبال غذا بگردد. او بارها و بارها به همان میان اول بازمیگردد و در این هزارتو گرفتار میشود. سرانجام میآموزد که باید برای پیدا کردن پنیر که در این قصه نمادی از هدفهای زندگی است چالشهای جدید را بپذیرد و ماجراجویی کند. جانسون در این کتاب مینویسد زمانی که ترس را کنار بگذاری، احساس خوبی خواهی داشت.
کتاب چه کسی پنیر من را جابجا کرد در دهه نود میلادی تبدیل به پدیدهای در عرصه فرهنگ شد و در ویترین هر کتابفروشی دیده میشد. بسیاری این کتاب را به هم هدیه میدادند و در سخنرانیهای مراسم فارغالتحصیلی و سمینارهای خودیاری از این کتاب نقل قول میکردند. این کتاب به دو زبان فارسی و انگلیسی است.
خواندن کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای خودیاری معرفی میکنیم.
بخشی از کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟
هاو ناباورانه همان طور که ایستاده بود سرش را تکان داد. او نیز برای پیدا کردن پنیر در ایستگاه پنیر C امیدوار بود. او همان طور که در آنجا مدت زیادی ایستاده و خشکش زده بود مانند کسی که شوکی بر وی وارد شده باشد اصلا انتظار چنین صحنهای را نداشت.
هم همچنان داشت فریاد میزد و چیزی میگفت اما هاو نمیخواست چیزی بشنود. او نمیخواست با آنچه که در مقابلشان رخ داده کنار آید. بنابراین چشم گوش خود را به روی همه چی بست و از قبول هر چیزی خودداری کرد.
رفتار آدم کوتولهها چندان جالب و سازنده نبود اما قابل درک بود.
پیدا کردن پنیر برای آنان کار آسانی نبود.
برای آنان به مقدار کاری داشتن پنیر جهت خوردن روزانه خود ارزش خیلی بیشتری داشت. پیدا کردن پنیر برای آدم کوتولهها و به دست آوردن آن چیزی بود که فکر میکردند برای خوشحال شدنشان نیاز به آن دارند. آنان بر اساس نظرات و سلیقه خود درباره ارزش پنیر که چه
معنایی در بردارد فکر میکردند.
حجم
۱۰۱۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۰۱۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
نظرات کاربران
داستان جالب و کوتاهیه و ما میتونیم با شخصیتا همزاد پنداری کنیم ( یه جاها رفتاراشون یاد خودمون میندازه مارو) داستان از این قراره که تویه یه هزارتو ۴ نفر دنبال پنیرن ، پنیر همون هدفمونه، خواه هرچیزی که باشه