دانلود و خرید کتاب بیگانه آلبر کامو ترجمه جلال آل احمد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب بیگانه

کتاب بیگانه

نویسنده:آلبر کامو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۳از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بیگانه

کتاب بیگانه نوشتهٔ آلبر کامو و ترجمهٔ جلال آل احمد است و انتشارات همخونه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب بیگانه

قهرمان اصلی کتاب بیگانه مردی درونگراست به نام مورسو؛ یک فرانسوی-الجزایری که مقیم شمال آفریقاست. او به‌سختی توانسته است در فرهنگ سنتی مدیترانه‌ای زندگی کند. ابتدای کتاب با توصیف مرگ مادر و مراسم تشییع جنازهٔ مادر مورسو شروع می‌شود. چند روز بعد، او یک مرد را در الجزیره می‌کشد، کسی که در ستیز با دوستش دخیل بوده است. مورسو به اعدام محکوم می‌شود. کل داستان نیز به دو بخش تقیسم می‌شود: قبل و بعد قتل.

مورسو در مراسم تشییع مادرش هیچ احساسی از خود نشان نمی‌دهد. از نظر خود کامو: «در جامعهٔ ما هر مردی که در مراسم تشییع جنازهٔ مادرش گریه نکند، با خطر محکومیت به اعدام مواجه می‌شود.» او هیچ رابطهٔ احساسی بین خود و افراد دیگر برقرار نمی‌کند و در بی‌تفاوتی خود و پیامدهای حاصل از آن زندگی‌اش را سپری می‌کند. در قسمت دوم داستان مورسو برای اولین بار با تأثیری که بی‌اعتنایی و بی‌تفاوتی برخورد او بر دیگران می‌گذارد روبه‌رو می‌شود. این رمان آغازی است بر فلسفهٔ پوچ‌‌گرایانهٔ آلبر کامو.

آلبر کامو که همچون ژان پل سارتر در ردیف چند نویسنده تراز اول فرانسه نام برده می‌شود، یک داستان‌نویس عادی نیست که برای سرگرم کردن خوانندگان، طبق نسخهٔ معمول، مردی را به زنی دلبسته کند و بعد با ایجاد موانعی در راه وصال آن دو، به تعداد صفحات داستان خود بیفزاید. داستان‌های این مرد داستان‌هایی است فلسفی که نویسنده، درک دقیق خود را از زندگی و مرگ، از اجتماع و قیود و رسوم آن و هدف‌هایی که به‌خاطر آن ها می‌شود زنده بود، در ضمن آن‌ها بیان کرده است.

خواندن کتاب بیگانه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

دانلود رمان بیگانه را به دوستداران ادبیات پوچ‌گرایانه و آثار آلبر کامو پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آلبر کامو

آلبر کامو در ۷ نوا مبر ۱۹۱۳سال در خانواده‌ای فقیر در الجزایر متولد شد. آن زمان الجزایر تحت استعمار فرانسه بود. پدرش کارگری فقیر بود و مادرش خدمتکار بود. آن‌ها صاحب دو فرزند به نام «لوسین» و «آلبر» بودند، پدرش در جنگ کشته شد و مسئولیت نگهداری دو بچه بر عهده مادرش افتاده بود. کامو به خاطر خانواده‌اش مدرسه را رها کرد و به کارگری مشغول شد. معلمش به استعداد او پی برد و او را به ادامه تحصیل تشویق کرد، و به او کمک کرد تا بتواند بورسیه تحصیلی شود. با وجود اینکه کامو یکی از متفکران مکتب اگزیستانسیالیسم است او همواره این برچسب خاص را رد می‌کرد. او در دانشگاه الجزیره تحصیل کرد و تا پیش از آنکه در سال ۱۹۳۰ گرفتار بیماری سل شود دروازه‌بان تیم فوتبال این دانشگاه بود. کامو در بعد از ظهر چهارم ژانویه ۱۹۶۰ و در سن ۴۷ سالگی بر اثر سانحه‌ی تصادف نزدیک سن، در شهر ویل‌بلویل درگذشت.

به عقیده‌ی بسیاری او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و نویسنده کتاب مشهور بیگانه و مقاله جریان‌ساز افسانه‌ی سیزیف است. کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر آثار مهم ادبی‌اش که به‌صورت واضح به مشکلات وجدان بشری در این عصر پرداخته است برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. آلبر کامو نخستین نویسنده‌ی زاده‌ی قاره‌ی آفریقا است که برنده این جایزه شده است. او دو سال پس از بردن جایزه‌ی نوبل در یک سانحه‌ی تصادف درگذشت. در جیب کت او یک بلیط قطار استفاده نشده پیدا شد، او ابتدا قرار بود با قطار و به همراه همسر و فرزندانش به سفر برود ولی در آخرین لحظات پیشنهاد دوست ناشرش را برای همراهی پذیرفت تا با خودروی او سفر کند. راننده‌ی اتوموبیل و میشل گالیمار، دوست نزدیک و ناشر آثار کامو، نیز در این حادثه کشته شدند. آلبر کامو در گورستان لومارین در جنوب فرانسه دفن شد.

زمانی که کامو در حادثه‌ی اتومبیل کشته شد، مشغول کار بر روی نسخه‌ی اول رمان تازه‌ای به نام آدم اول بود. به دوستی نوشته بود: «همه‌ی تعهداتم را برای سال ۱۹۶۰ لغو کرده‌ام. این سال، سال رمانم خواهد بود. وقت زیادی می‌برد؛ اما به پایانش خواهم برد.» حادثه‌ی اتومبیل زمانی پیش‌آمد که عازم پاریس بود تا کاری تازه را در زمنیه کارگردانی شروع کند.

بعد از مرگ کامو، همسر و فرزندانش حق تکثیر آثار او را در اختیار گرفتند و دو اثر باقی‌مانده او را منتشر کردند. اولین آن‌ها کتاب مرگ شاد بود که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد. دومین کتابی که پس از مرگ کامو منتشر شد یک اثر ناتمام به نام آدم اول بود که سال ۱۹۹۵ منتشر شد. آدم اول یک خودزندگی‌نامه درباره‌ی دوران کودکی نویسنده در الجزایر است.

بیوگرافی آلبر کامو را در صفحه این نویسنده می‌توانید بخوانید.

بخشی از کتاب بیگانه

امروز، مادرم مرد. شاید هم دیروز، نمی‌دانم. تلگرافی به این مضمون از نوانخانه دریافت داشته‌ام: مادر، در گذشت. تدفین فردا. تقدیم احترامات. از این تلگراف چیزی نفهمیدم. شاید این واقعه دیروز اتفاق افتاده است.

نوانخانه پیران در مارانگو، هشتاد کیلومتری الجزیره است. سر ساعت دو اتوبوس خواهم گرفت و بعد از ظهر خواهم رسید. بدین ترتیب، می‌توانم شب را بیدار بمانم و فردا عصر مراجعت کنم. از رئیسم دو روز مرخصی تقاضا کردم که به علت چنین پیش‌آمدی نتوانست آن را رد کند .با وجود این خشنود نبود. حتی به او گفتم: این امر تقصیر من نیست. جوابی نداد. آنگاه فکر کردم که نبایستی این جمله را گفته باشم. من نمی‌بایست معذرت می‌خواستم. وانگهی وظیفه او بود که به من تسلیت بگوید.

کاربر 7581661
۱۴۰۲/۱۰/۲۴

توصیه میکنم این کتاب حتما مطالعه کنید

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان