دانلود و خرید کتاب بازی موقعیت لورتا گراتزیانو برونینگ ترجمه مصطفی حمیدی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب بازی موقعیت اثر لورتا گراتزیانو برونینگ

کتاب بازی موقعیت

معرفی کتاب بازی موقعیت

کتاب بازی موقعیت نوشته لورتا گراتزیانو برونینگ است و با ترجمه مصطفی حمیدی در نشر مون منتشر شده است. این کتاب به شما یاد می‌دهد که چرا اسیر رقابت و قیاس خود با دیگران می‌شویم و چگونه از آن دوری کنیم.

درباره کتاب بازی موقعیت

اولین عامل سرخوردگی و نارضایتی مردم در زندگی این اعتقاد است که «شادی حالت پیش‌فرض و طبیعی ماست و اگر شاد نیستیم، حق داریم ناراضی باشیم». مطالعهٔ این کتاب به ما یاد می‌دهد سازوکار مغزی پستانداران و نیاکان ما در راستای تولیدمثل بیشتر و برای بقا شکل گرفته بود؛ سروتونین و هورمون‌های شادی‌آور زمانی در مغز آن‌ها ترشح می‌شد که به برتری، اعتبار و چیرگی اجتماعی می‌رسیدند و تنها از این طریق امکان بقا و تکثیر ژن‌هایشان را داشتند. بنابراین اگر در جایگاه برتر قرار نمی‌گرفتند یا نگران از دست دادن جایگاه خود بودند، ترشح کورتیزول یا عامل حس بد و سرخوردگی امری بود طبیعی.

این کتاب به‌خوبی نحوهٔ ایجاد عادت‌های مختلف در مغز ما و اهمیت آن را بیان می‌کند. بر اثر تجربه‌های خوب یا بد در گذشته مسیرهای عصبی خاصی در مغز ما شکل گرفته‌اند. مغز برای صرف انرژی کمتر، به همان مسیرهای آشنا اتکا می‌کند؛ یعنی تجربهٔ حس‌های خوب (سروتونین) را مجدداً تکرار می‌کند و از تجربهٔ حس‌های بد (کورتیزول) می‌گریزد. ما برای احساس رضایتمندی در زندگی ابتدا باید اهمیت عادت‌ها و قدرتشان را بپذیریم. سپس با شیوه‌های جدید مسیرهای عصبی جدیدی برای تحریک حس خوب و رهایی از حس بد بسازیم و در ادامه این رفتارها را آن‌قدر تکرار کنیم که این مسیرها تثبیت شوند. این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند مسیرهای متفاوتی را بسازید و از عادت‌هایی که منجر به تولید کورتیزول می‌شود دوری کنید.

خواندن کتاب بازی موقعیت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به یک زندگی موفق پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بازی موقعیت

وقتی دو پستاندار برای اولین بار همدیگر را می‌بینند، یکی‌شان علامت چیرگی می‌دهد و دیگری علامت تسلیم. علامت چیرگی شاید کمر راست کردن همراه با نگاه خیره باشد. وقتی یکی از دو فرد چیرگی خود را اعلام کرد، دیگری یا باید تسلیم شود یا خطر مبارزه را به جان بخرد. حیوانات به‌ندرت می‌جنگند، چون خوب می‌توانند برنده را پیش‌بینی کنند. فرد ضعیف‌تر تسلیم می‌شود تا جلوی آسیب را بگیرد. علامت تسلیم معمولاً پایین آوردن سر یا بدن است. این بحث ناخوشایند که از سر راه کنار رفت، دو پستاندار از تعارض اجتناب می‌کنند و حتی شاید همکاری کنند.

حیوان‌ها، وقتی فرصتی برای غذا خوردن یا جفت‌گیری پیش می‌آید، از فرد چیره‌تر تمکین می‌کنند. به‌ندرت دعوایی سر منابع شکل می‌گیرد، چون سلسله‌مراتب تغذیه‌ای از قبل مشخص است. شاید تصور کنید که اوضاع نباید از این قرار باشد، اما یک قرن تحقیقات همین را نشان می‌دهد. مطالعات بی‌شماری در «رفتارشناسی جانوری» رفتار سلسله‌مراتبی حیوانات را به‌وضوح نشان داده. امروزه، این تحقیقات را نادیده می‌گیرند و مطالعاتی را برجسته می‌کنند که مدعی نوع‌دوستی و همدلی در حیوانات‌اند. چنین مطالعاتی تأکید را بر لحظه‌های همکاری می‌گذارند و بستر کلی‌تر را حذف می‌کنند، بستری که نشان می‌دهد حیوانات هروقت برای بهبود موقعیت اجتماعی‌شان لازم باشد با هم رقابت می‌کنند.

مثلاً حیوانات برای شکست رقیبی چیره‌تر همکاری می‌کنند. اگر موفق شدند، آن‌وقت بر سر جایگاه رقیب با هم به رقابت می‌پردازند. همکاری بخشی از بازی موقعیت است. حیوانات در حدس زدن قدرت یک اتحاد اجتماعی همان‌قدر مهارت دارند که در حدس زدن قدرت یک فرد. انسان‌ها نیز در طول تاریخ به همین شکل اتحادهای اجتماعی‌شان را به کار بسته‌اند و امروزه هم ما کماکان همین کار را می‌کنیم. مقصود این مبحث توجیه پرخاشگری نیست، بلکه می‌خواهیم بدانیم چرا به نابرابری‌های قدرت این‌قدر حساسیم.

پستانداران رقابت اجتماعی دارند، چون کارساز است و باعث می‌شود افراد ضعیف‌تر در مواجهه با دشمن مشترک از حمایت افراد قوی‌تر برخوردار شوند. مغز هر فرد سعی می‌کند، با افزایش قدرت و مهارت، خود را در سلسله‌مراتب بالا بکشد. رقابت اجتماعی به حیوانات کمک می‌کند فرصت‌های بیشتری برای تغذیه و جفت‌گیری پیدا کنند و بدین‌ترتیب ژن‌هایشان را گسترش دهند. این نکته، چنان‌که خواهیم دید، هم دربارهٔ نرها صدق می‌کند و هم ماده‌ها. احتمالش بیشتر است مغزی که در پی موقعیت اجتماعی است به نسل بعدی ارث برسد. همهٔ ما نوادگان میلیون‌ها سال موقعیت‌جویی هستیم.

نظرات کاربران

annasamarin
۱۴۰۱/۰۱/۲۳

این نویسنده به خوبی ساختار مغز انسان رو بررسی کرده و از دیدگاه علمی به بررسی تجربیات انسان ها می‌پردازه. اگر میخواین خودتون را دقیقتر بشناسید مطالعه این کتاب توصیه می‌شه.

Nastaran
۱۴۰۲/۰۳/۰۲

چرا اینقد گرون؟ دیگه کتاب الکترونیکم نمیشه خرید

AliGharian
۱۴۰۱/۰۳/۳۱

این کتاب میگه ما انسانها دو تا مغز داریم, مغزی که سایر حیوانات دارن اسمش رو میزاره مغز پسداندارانه که باعث فهم و درک پیرامون برای حفظ بقاست و مغزی که مختص ما انسان هاست میتونیم به کمکش حرف بزنیم

- بیشتر
کاربر ۲۰۸hg
۱۴۰۱/۰۴/۲۱

کتابی بسیار غنی ک بی شک ارزش چند بار خوندن رو برای من دارهه. شاید گاهی خیلی توی این تله بیفتیم ک هی خودمونو با بقیه مقایسه کنیم ،نویسنده دلیل این تمایل مغزو کامل شفاف سازی کرده و در اواخر کتاب

- بیشتر
ARASH
۱۴۰۱/۰۵/۱۰

بررسی عملکرد مغز از دیدگاه تکامل. مطالعه کتاب های روانشناسی از این نوع، بیشتر به شناخت و درک درشت انسان از خود منجر میشود تا کتاب هایی که بر اساس ایدئولوژی نوشته میشود.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳۴)
مثلاً کسی که در المپیک مدال می‌آورد تمرکزش بر تشویق تماشاگران نبوده. با نفرت از رقبایش هم به پیروزی نرسیده. دلیل قهرمانی‌اش این بوده که تمرکزش را به برنامهٔ تمرینی روزانه‌اش معطوف کرده. چنین فردی به برنامهٔ تمرینی خود افتخار می‌کند و همین باعث ترشح کوتاه‌مدت سروتونین می‌شود.
ARASH
اگر، به‌جای پایین کشیدن این افراد، تمرکز را به بالا کشیدن خودمان معطوف کنیم، در بلندمدت از سروتونین بیشتری بهره‌مند می‌شویم.
AliGharian
حیوانات قدرت دیگران را بر اساس ظاهرشان قضاوت می‌کنند. مغز پستانداریِ ما همیشه ظاهر دیگران را قضاوت می‌کند و بنابراین تصور می‌کنیم آن‌ها هم ما را قضاوت می‌کنند.
AliGharian
بر اثر تجربه‌های خوب یا بد در گذشته مسیرهای عصبی خاصی در مغز ما شکل گرفته‌اند. مغز برای صرف انرژی کمتر، به همان مسیرهای آشنا اتکا می‌کند؛ یعنی تجربهٔ حس‌های خوب (سروتونین) را مجدداً تکرار می‌کند و از تجربهٔ حس‌های بد (کورتیزول) می‌گریزد. ما برای احساس رضایتمندی در زندگی ابتدا باید اهمیت عادت‌ها و قدرتشان را بپذیریم. سپس با شیوه‌های جدید مسیرهای عصبی جدیدی برای تحریک حس خوب و رهایی از حس بد بسازیم و در ادامه این رفتارها را آن‌قدر تکرار کنیم که این مسیرها تثبیت شوند.
احسان رضاپور
موقعیت سالم از عمل سرچشمه می‌گیرد. رؤیاپردازی دربارهٔ موقعیت کافی نیست. این هم کافی نیست که فقط از موقعیت ناسالم اجتناب کنیم. باید تعریف کنیم که می‌خواهیم چه‌چیزی خلق کنیم و بعد در آن جهت گام برداریم. سپس باید به‌جای انتظار مقبولیت از سوی دیگران، کار خودمان را غنیمت بشماریم. این مهارت را باید با تمرین و ممارست به دست آورد.
AliGharian
وقتی یکی از بچه‌محبوب‌های کلاسمان در بزرگسالی به جایی نمی‌رسد، خوشحال می‌شویم. بالاخره از او سبقت گرفتیم! البته آگاهانه به این نکته اقرار نمی‌کنیم.
AliGharian
نخستی‌شناسان دریافته‌اند که میمون‌های وحشی زمان زیادی را به مشاهدهٔ آلفای گروهشان می‌گذرانند. ما مغزی به ارث برده‌ایم که برای برآورده کردن نیازهایش، هم‌گروهی‌های موقعیت‌دار را رصد می‌کند.
AliGharian
در مسیر دستیابی به موقعیت، موانع، شکست‌ها و سرخوردگی‌هایی وجود دارد و رمز موفقیت تحمل احساسات بد و فرار نکردن از آن‌هاست. درک این دو نکته باعث خوشحالی بلندمدت در زندگی می‌شود. بنابراین چالش اصلی این است بتوانیم در مغزمان مسیرهای عصبی جدیدی ایجاد کنیم، مسیرهایی که از طریق آن بپذیریم ماهیت جهان پر از درد و رنج است و باید با آن‌ها مواجه شد، اما برخلاف باور نیاکان و مغز پستانداری‌مان، درد، رنج، شکست و احساس بد مساوی با خطر واقعی و احتمال از دست دادن جانمان نیست.
احسان رضاپور
اگر مقبولیت دلخواهمان را نزد دیگران نیابیم، احتمالاً احساس ناتوانی می‌کنیم. ما هیچ تسلطی بر مغز دیگران نداریم، پس تا وقتی تمرکزمان در آن راستا باشد، احساس ناتوانی با ماست. برای لذت بردن از قدرت خودمان، باید بر کارهایی تمرکز کنیم که بر آن‌ها تسلط داریم، مثل انجام کاری که به آن افتخار کنیم.
AliGharian
نیاز نیست گام‌های عظیمی برداریم تا به قطره‌ای از این مادهٔ شیمیایی شادی‌آور برسیم. گام‌های ساده هم جوابگوست، مادامی که بعد از آن گام دیگری باشد.
AliGharian

حجم

۲۱۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۲۱۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۹۴,۵۰۰
تومان